این خاطرات، از دل تجربهای عمیق و شخصی آمدهاند؛ تجربهای که از درد آغاز شد، با دعوتی آسمانی ادامه یافت و با شفایی بینظیر به پایان رسید. استاد فرشچیان با صداقت و لطافت، از لحظهای میگوید که هنر و عنایت در هم آمیختند و ضریح کنونی حضرت رضا(ع) خلق شد.
دعوتی از دل گنبد طلایی
در سال ۱۳۶۰، ضریح چهارم حرم مطهر امام رضا(ع) بهدلیل فرسودگی شبکهها و سستی ارکان، نیازمند جایگزینی بود. ساخت ضریح پنجم در دستور کار قرار گرفت و نامهای بزرگی برای طراحی آن پیشنهاد شد. اما در میان همه، نامی از دل هنر ایران برخاست؛ محمود فرشچیان، نقاشی که آثارش در دلها جا داشت. استاد فرشچیان آن روزها درگیر دردی جسمانی بود. دست راستش، همان دستی که سالها قلم را به رقص درآورده بود، در حادثهای در قطار آلمان آسیب دیده بود. عضلات پاره شده، درد بیتابکننده و هشدار پزشکان که اگر جراحی نشود، دستش از کار خواهد افتاد. او در آن روزها در آستانه چاپ کتاب سومش بود. درمانها در آلمان و آمریکا افاقه نکرد. استاد مانده بود با دستی که نمیدانست چه خواهد شد و دردی که تمامی نداشت. تا اینکه تلفنی از مشهد آمد. از دفتر تولیت آستان قدس رضوی، مرحوم آیتاللهواعظ طبسی با او تماس گرفتند. صدایی از حرم مطهر، از دل گنبد طلایی، او را فراخواند: «ضریح حضرت علی بن موسیالرضا(ع) را شما باید طراحی کنید». استاد میگوید: «در دلم نوری جاری شد. درد دستم هنوز بود، اما وقتی کاغذهای بزرگ طرح را روی میز کارم پهن کردم و قلم را به دست گرفتم، کوچکترین دردی احساس نکردم. خدا گواه است دستم شفا پیدا کرد».
ضریحی برخاسته از دل
استاد فرشچیان در ۶۸ سالگی، بدون هیچ برنامهریزی قبلی، بدون اتود، بدون دستمزد، طراحی ضریح را آغاز کرد. او میگوید: «این طراحی کاملاً حسی بود. هیچ اتودی نزدم. وقتی حس به درون انسان القا شود، اگر آن حس را پیاده کند، چه در نقاشی باشد و چه در طراحی ضریح، آن اثر قشنگ است و خودش را نشان میدهد». او نهتنها برای این طراحی، بلکه برای هیچیک از آثار مذهبیاش دستمزدی نگرفت. حتی هدیه نفیسی که در پایان کار به او تقدیم شد، با احترام به آستان قدس رضوی بازگردانده شد. فرشچیان میگوید: «من خادم حضرت رضا(ع) هستم. هرقدر برای این عزیزان کار کنم، باز هم کم است».
طراحی و ساخت ضریح پنجم از سال ۱۳۷۲ آغاز شد و تا سال ۱۳۷۹ ادامه یافت. ضریحی به وزن ۱۲ تن، ساختهشده از فولاد و چوب گردو، با خاتمکاری استاد کشتیآرای شیرازی، قلمزنی استاد خدادادزاده اصفهانی و خطاطی استاد موحد. در روز ۱۶ اسفند ۱۳۷۹، همزمان با عید سعید قربان، ضریح جدید با حضور رهبر معظم انقلاب نصب شد.
ایمانی که هنوز در قابهای نقاشی جاری است
پیش از طراحی ضریح، آثار استاد فرشچیان در گالریهای پاریس، نیویورک، شیکاگو و توکیو به نمایش درآمده بود اما ضریح امام رضا(ع) چیزی فراتر از یک اثر هنری بود؛ ضریح، زیارت بود، شفا بود، عهدی بود میان هنرمند و امام. استاد میگوید: «وقتی به من گفتند ضریح را طراحی کنم، دچار ترس نشدم. صددرصد مطمئن بودم. نیرو را خداوند به ما میدهد. اگر انسان به خداوند اتکا داشته باشد، از چه کسی باید بترسد؟».
روایت طراحی ضریح امام رضا(ع) توسط استاد محمود فرشچیان، قصهای است از ایمان، از درد، از شفا و از عشق. قصهای که نشان میدهد هنر، اگر با دل باشد، میتواند معجزه کند. استاد فرشچیان در مصاحبهای که در زمان ۸۸ سالگیاش انجام داد، به مجری گفت: «امید دارم تا ۱۲۰ سال عمر کنم، اما دست ما نیست. هیچکس نمیداند در پس پرده غیب الهی چه میگذرد». اما آنچه میدانیم، این است که ضریح امام رضا(ع) با دستانی طراحی شد که از درد رها شدند، با دلی که از نور پر شد و با ایمانی که هنوز هم در قابهای نقاشی او جاری است.
استاد محمود فرشچیان که پنجشنبه ۱۶ مرداد به کما رفت و در یکی از بیمارستانهای ایالات متحده آمریکا بستری بود؛ صبح دیروز، شنبه ۱۸ مرداد دار فانی را وداع گفت.
نظر شما