به گزارش قدس آنلاین، خانه سینما که به نوعی «پارلمان» صنوف سینمایی محسوب میشود، نقشی کلیدی در پیگیری حقوق صنفی، حمایت از هنرمندان و شکلدهی به سیاستهای حرفهای دارد. از همین رو، انتخاب مدیرعامل جدید آن نه فقط یک جابهجایی اداری، بلکه رویدادی تأثیرگذار بر آینده سینمای ایران است. خبر انتصاب همایون اسعدیان به عنوان مدیرعامل خانه سینما، برای بدنه سینماگران، بهویژه اهالی صنوف مختلف، معنایی فراتر از یک تغییر اداری دارد. خانه سینما، نهادی که سالهاست بهعنوان صدای صنفی سینماگران شناخته میشود، حالا سکاندار جدیدی پیدا کرده است؛ کسی که بیش از سه دهه، در دل همین سینما نفس کشیده و از قاب دوربین تا جلسات صنفی را تجربه کرده است.
از اصفهان تا تهران
همایون اسعدیان، متولد ۲۵ بهمن ۱۳۳۷ در اصفهان، کار خود را از میانه دهه ۵۰ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با فیلمهای ۸ میلیمتری آغاز کرد. چند سال بعد وارد دانشکده هنرهای دراماتیک شد، اما تعطیلی دانشگاهها در جریان انقلاب فرهنگی مسیرش را نیمهکاره گذاشت. این توقف، پایان ماجرا نبود؛ در سال ۱۳۶۵ با عکاسی فیلم «دبیرستان» وارد سینمای حرفهای شد و خیلی زود از پشت لنز به جایگاه برنامهریز و دستیار کارگردان رسید.
اولین تجربه کارگردانی بلند او، فیلم «نیش» در سال ۱۳۷۳ بود. از آنجا به بعد، نام اسعدیان با آثاری چون «مرد آفتابی»، «شوخی»، «آخر بازی»، «طلا و مس»، «بوسیدن روی ماه» و «یک روز بخصوص» گره خورد. در تلویزیون هم سریالهایی مانند «راه بیپایان» و «لحظه گرگ و میش» به یاد مخاطبان ماندهاند.
اسعدیان علاوه بر فعالیتهای خلاقانه، سابقه حضور در شورای صنفی نمایش و نقشآفرینی در مباحث صنفی سینما را هم داشته است. این ترکیب تجربه هنری و صنفی، یکی از دلایل مطرح شدن نام او برای مدیریت خانه سینما بوده است. این سمتها باعث شده او شبکهای گسترده از ارتباطات در میان اهالی سینما، تهیهکنندگان، بازیگران و حتی بدنه مدیریتی فرهنگی کشور داشته باشد.
او تقریباً تمام مسیرهای کاری در سینما را تجربه کرده، از عکاسی و دستیار کارگردانی گرفته تا نویسندگی و کارگردانی. این تجربه باعث میشود او درک جامعی از دغدغههای صنوف مختلف داشته باشد. او سالها در فضای صنفی فعال بوده و با بدنه سینماگران ارتباط مستقیم دارد. این شناخت میتواند در ایجاد همگرایی بین صنوف و حل اختلافات مؤثر باشد. ساخت فیلمهایی چون «طلا و مس» و «بوسیدن روی ماه» نشان میدهد که اسعدیان هم به کیفیت هنری توجه دارد و هم توانایی برقراری ارتباط با مخاطب عام را. این نگاه متوازن میتواند در سیاستگذاریهای خانه سینما کارآمد باشد. برخلاف برخی مدیران یا فیلمسازان جنجالی، اسعدیان چهرهای آرام، گفتوگو محور و اهل تعامل است. این ویژگی در محیط پیچیده و گاه پرتنش خانه سینما یک امتیاز مهم محسوب میشود.
چرا انتخاب شد؟
انتخاب اسعدیان برای مدیرعاملی خانه سینما، بیش از هر چیز به سه دلیل کلیدی برمیگردد:
۱. اعتبار هنری و صنفی: او در هر دو عرصه تجربه عملی و موفقیتهای قابل توجه دارد.
۲. شناخت دقیق از مسائل صنفی: سالها کار در شوراها و هیئتمدیرهها، او را با جزئیات مشکلات بیمه، امنیت شغلی و روابط میان صنوف آشنا کرده است.
۳. توان گفتوگو با بدنه سینما و مدیران فرهنگی: هرچند مواضعش تندتر از برخی مدیران پیشین است، اما در عمل نشان داده که میتواند پای میز مذاکره بنشیند.
فرصتها و چالشها
در آغاز این دوره مدیریتی، فرصت بزرگ اسعدیان در این است که اعتماد بدنه سینما را از همان روزهای اول به دست آورد. محبوبیت و اعتبار شخصیاش در بین هنرمندان میتواند سرمایهای برای ایجاد همبستگی صنفی باشد. او همچنین با تجربه در پروژههای بزرگ سینمایی و تلویزیونی، به خوبی میداند که مشکلات حرفهای فیلمسازان، بازیگران و عوامل پشت صحنه از کجا شروع میشود. اما چالشها هم کم نیستند. محدودیتهای ساختاری و فشارهای بیرونی میتوانند حرکتهای اصلاحی را کند کنند. همچنین انتظارات بالای صنوف، بهویژه در زمینه معیشت و بیمه، نیازمند راهحلهایی فوری و عملی است.
هرچند اسعدیان در پروژههای سینمایی و برخی امور صنفی تجربه دارد، اما مدیریت یک نهاد گسترده با مشکلات ساختاری، مالی و سیاسی مانند خانه سینما نیازمند تجربه مدیریتی کلان و گاه سختگیرانه است. جامعه سینمایی در شرایط اقتصادی و صنفی دشوار قرار دارد. از او انتظار میرود که بلافاصله مشکلات بیمه، معیشت و حقوق صنفی را حل کند، اما واقعیت این است که بخشی از این مسائل وابسته به سیاستهای کلان فرهنگی کشور است و خارج از اختیارات مدیرعامل خانه سینماست. مدیرعامل خانه سینما معمولاً در معرض فشارهای دوطرفه قرار میگیرد: از یک سو خواستههای گسترده سینماگران، و از سوی دیگر محدودیتها و حساسیتهای نهادهای دولتی. شخصیت آرام اسعدیان میتواند نقطه قوت باشد، اما ممکن است در مواجهه با فشارهای سنگین، کارایی این رویکرد کاهش یابد. یکی از انتقادهای همیشگی به خانه سینما، بوروکراسی سنگین و ناکارآمدی برخی بخشهای آن است. اگر اسعدیان به سمت اصلاح ساختار نرود، ممکن است تغییر چندانی در عملکرد این نهاد دیده نشود.
فصل تازه خانه سینما
با ورود همایون اسعدیان، خانه سینما وارد فصلی تازه میشود؛ فصلی که در آن مدیرعامل نه صرفاً یک مدیر اجرایی، بلکه یک فیلمساز و صنفیکار باسابقه است. رزومهاش نشان میدهد که از دل همین سینما آمده و حرف سینماگران را میفهمد. در عین حال، سابقه مواضع صریحش نشان میدهد که او قرار نیست به هر قیمتی سکوت کند.
این ترکیب تجربه، ارتباطات و صراحت، انتخاب او را به یکی از مهمترین انتصابهای صنفی سالهای اخیر تبدیل کرده است. اکنون چشمها به خانه سینما دوخته شده تا ببینند آیا اسعدیان میتواند این سرمایه را به تغییرات ملموس در وضعیت سینماگران ایران تبدیل کند یا نه و این بار، پاسخ در عمل روشن خواهد شد.
انتصاب همایون اسعدیان به عنوان مدیرعامل خانه سینما، ترکیبی از امید و نگرانی را به همراه دارد. کارنامه هنری و شناخت صنفی او نقاط قوت مهمی هستند، اما موفقیت در این جایگاه نیازمند مهارتهای مدیریتی، تصمیمگیریهای دشوار و تحمل فشارهای سنگین است. اگر اسعدیان بتواند با تکیه بر تجربه، گفتوگو و تعامل، همزمان ساختار خانه سینما را اصلاح و اعتماد صنوف را جلب کند، احتمالاً دوران مدیریتی او میتواند یکی از دورههای سازنده این نهاد باشد. در غیر این صورت، چالشهای پیش رو میتوانند دستاوردهایش را محدود کنند و کارنامه مدیریتی او را در سایه قرار دهند.
نظر شما