این که رسانههای مدرن به خصوص در جریان اطلاع رسانی چه شرایط و حالاتی برای ما که مخاطبان این رسانه ها به شمار می رویم، پدید آورده و بعضاً به آن ضریب میدهند، مسأله بسیار مهمی است که امروزه در بین اساتید و کارشناسان علم ارتباطات زمینه ساز شکل گیری مباحث مختلف و درعین حال پردامنهای شده است.
آفت "همه چیزدانی" در دنیای امروز
یکی از آفات فعالیت این قبیل رسانهها در زمانهی کنونی، آن است که باعث و بانی سردرگمی بیش از پیش مخاطبان شدهاند چه آن که اعتقاد صاحبان و اداره کنندگان این رسانه ها بر این نکته متمرکز است که ما باید همه چیز را بدانیم و خود این "همه چیزدانی" آن هم در زمانهای که نوع استفاده از رسانه ها نیز به سبک فست فودها، با شتابی صدچندان همراه شده، عوارضی پدید آورده که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم بر سبک زندگی و نوع بینش و نگرش مصرف کنندگان محتوای رسانهها تأثیر گذاشته است.
به تعبیر برخی کارشناسان، مقدار زیادی از حس فومو(ترس از دست دادن) برگ برنده ای است در دست رسانهها که مخاطبان انبوه را با خود همراه ساخته و به مسیر دلخواه خویش سوق دهند. اینجاست که برای راه چاره سخن از اهمیت و ضرورت سواد رسانهای به میان می آید چه آن که هدف سواد رسانه در اولین گامهای خود، تنظیم یک رابطهی منطقی و مبتنی بر هزینه- فایده با رسانهها است.
لزوم هوشیاری مخاطب در مواجهه با محتوای رسانهای
به اعتقاد حجت الاسلام رسول بهرامیان، از جمله آثار مهم برخورداری از سواد رسانه ای آن است که به هوشیاری مخاطب کمک می کند از این حیث که در ارتباط با رسانهها و در مواجهه با محتوای آنها بهترین عملکرد را داشته باشد؛ آگاهی از اینکه پیام رسانه با چه اهداف و موقعیتی ارائه می شود تا بتوان تفسیر درستی از برنامه های مختلف رسانه ارائه داد.
وی همچنین افزود: در واقع افراد به عنوان مخاطب، با سواد رسانه می توانند پیام های پیچیده موجود در محتوای تلویزیون، رادیو، روزنامهها، مجلات، کتابها، بیلبوردهای تبلیغاتی، اینترنت و شبکه های اجتماعی را درک و کشف کنند.
وی گفت: واقعیت آن است که ما امروز در دنیایی بسر می بریم که خواه ناخواه در شرایط اشباع رسانهای قرار دارد، چه آنکه فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است و در چنین فضایی این که ما بخواهیم همه چیز را بدانیم و از آن اطلاع داشته باشیم، حتی اگر ممکن باشد که نیست دارای تبعات نامطلوبی است، کما این که همین مساله منجر به تشدید سطحی نگری و سطحی اندیشی مخاطب امروزی شده است.
حجت الاسلام بهرامیان خاطرنشان کرد: آنچه حائز اهمیت است این که بدانیم به ازای زمان و هزینهای که صرف میکنیم، در نهایت چه منافعی به دست میآوریم و لذا باید گفت که یکی از اهداف مهم سواد رسانهای همین است که استفاده از رسانه مبتنی بر آگاهی و توأم با فایده مدنظر باشد.
بایسته های پدافند رسانهای در شرایط فعلی
بعد از جنگ ۱۲ روزه، در سپهر رسانهای بحث از ضرورت پدافند رسانهای مطرح شد. قبل از هر چیز باید دانست که این مدل از پدافند به مجموعهای از اقدامات و مهارتها گفته میشود که برای مقابله با اطلاعات نادرست و حملات رسانهای به کار میروند؛ این اقدامات شامل افزایش سواد رسانهای، ارزیابی دقیق منابع خبری و به خصوص پرهیز از انتشار اطلاعات غیرموثق است.
دکتر محمدصادق خرسند، پژوهشگر و فعال رسانه ای معتقد است که بهترین سلاح در راستای تقویت پدافند رسانه ای، افزایش سواد رسانه است که در این خصوص البته نیاز به شناخت انواع رسانهها و به خصوص نوع اطلاع رسانی و پیام رسانی آن هاست چرا که در این صورت بهتر می توان به ارزیابی محتوای رسانه پرداخت.
فواید سواد رسانهای در گذر از بزرگراههای اطلاعاتی
وی افزود: اقتضای سواد رسانه ای حکم میکند که بگوییم زمانی که در بزرگراههای اطلاعاتی حرکت میکنیم، سواد رسانهای میتواند به ما بگوید چه مقدار از وقتمان را در چه شبکه ها، کانال ها و سایتهایی سپری کنیم.
وی ادامه داد: کارکرد سواد رسانه ای به سان کارکرد تغذیه است، به این معنا که کسی که مهارت خوبی در تحلیل رسانه کسب کرده، میتواند نوع تغذیه دریافتی و رژیم خود را برگزیند. در واقع همه اطلاعات و اخباری که امروزه از طریق گوشی های همراه، تلویزیون و شبکههای مختلف به فکر و ذهن مردم تزریق میشود، ترکیبی از انواع تغذیههایی است که برای همه مناسب نیست. نوع گزینش ما در مواجهه با این مساله تضمین کننده سلامتی فکر و روح و اراده ماست.
فقدان سواد رسانه و آسیب های غیرقابل انکار
شکرزاده افزود: در واقع تنها سواد رسانه ای میتواند به فرد در تشخیص درست نوع تغذیه رسانه ای کمک کند. در غیر این صورت فرد دچار مسمومیتهای ذهنی و فکری شده و به تدریج قدرت تشخیص درست از نادرست را از دست میدهد. به دیگر سخن، کسانی که فاقد سواد رسانهای هستند، دچار انتخابهای نادرست و هیجانات تلقینی رسانه میشوند. این گونه افراد کنترل تصمیمات و هیجانات خود را به رسانه واگذار میکنند و این موضوع تبعات خطرناکی برای جامعه و به صورت کلان کشور دارد.
به تعبیر بسیاری از اساتید علوم مرتبط با جنگ روانی و جنگ سایبری، سلاح مخرب در جنگ رسانهای، امواج است، آن هم امواجی که به چشم دیده نمیشوند اما در بین توده های جامعه شاهد تاثیرات مخربشان به شکل بسیار پنهان اما عمیق هستیم.
این سخن گزافه ای نیست که معتقدیم در جنگ رسانهای، سربازگیری دشمن از درون جبهه خودی صورت می گیرد و دشمن سربازانش را از درون پیکره ملت انتخاب می کند و در چنین شرایطی، تقویت سواد رسانهای جامعه بهترین سلاح در شکل گیری و توسعه پدافند رسانهای است. اگر این سلاح به درستی مورد استفاده قرار گیرد در نهایت می توانیم به هدف مهم حفظ و تقویت امید در جامعه کمک کرده و از سوی دیگر زمینه خنثی سازی اهداف شوم دشمن را فراهم آوریم.
نظر شما