البته در آخرین بحث، سر یک اختلاف عقیده و سلیقه کاملاً ادبیاتی دعوایمان شده بود و مثلاً قهر قهر تا روز قیامت! هرچه گشتم، صفحه چت شخصیمان را پیدا نکردم و فهمیدم صفحه را دو طرفه پاک کرده و حالا من به حرفهایی که زده و زدم دسترسی ندارم. این قابلیت زشت دیجیتال حالم را گرفت و دمغ شدم. کمی بعد خانم «ش» را جایی دیدم. نشستیم و حرف زدیم و بخشی از دلخوریهایمان برطرف شد. وقتی پرسید «انشاءالله دیگه از من ناراحت نیستی؟» گفتم: «چرا، هنوز هستم... دلخورم از اینکه به حریم خصوصی من تجاوز کردی».
ابروهایش را بالا انداخت، یعنی: «محاله چنین کاری کرده باشم». گفتم: «عزیز من، تجاوز به حریم خصوصی حتماً شاخ و دم نداره... گاهی پاک کردن یک صفحه چت و نادیده گرفتن حرفها و احساسات طرف مقابل هم، حس دستبردن در زندگی شخصی رو ایجاد میکنه» و توضیح دادم که وقتی با کسی در فضای مجازی حرف میزنیم، هر پیام، هر صدا و هر خاطرهای که رد و بدل میشود، بخشی از تعلق مشترک ماست. نادیده گرفتن سهم طرف مقابل در این تعلق، حتی اگر به ظاهر کوچک باشد، درواقع تجاوز به حریم خصوصی اوست. پس در دنیای امروز که تقریباً هرچیزی دستخوش تغییراتی شده، حریم خصوصی هم یعنی احترام به مالکیت ذهنی، عاطفی و دیجیتال دیگران. یعنی حتی وقتی دسترسی فنی داریم، بدون رضایت فرد مقابل نباید وارد دنیای شخصی او شویم یا آن را تغییر دهیم. این تجاوز، گاهی نامحسوس و بیصداست، اما به همان اندازه عمیق و اثرگذار است. دوستم خندید و دستهایش را به نشانه تسلیم بالا برد و قول داد برای جبران، بخشی از شعرها و مطالبی را که قبلاً دربارهشان بحث کردیم، دوباره برایم بفرستد.
۲۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۴:۵۷
کد خبر: ۱۰۸۹۲۰۲
نه فقط برای مرور خاطرات، اغلب به هوای یافتن ایدهای برای نوشتن، سراغ صفحات شخصی چت با دوستانم میروم. این بار هم یادم آمده بود که زمانی با خانم «ش» درباره ادبیات حرف زده بودیم و مطالب خوبی بینمان رد و بدل شده بود.

زمان مطالعه: ۱ دقیقه
منبع: روزنامه قدس
نظر شما