در حالی که پیشتر در کشور ما جمعیت جوان و پرشور، به عنوان یک "پنجره فرصت جمعیتی" (Demographic Window of Opportunity) به شمار میرفت، امروز زنگ خطر "پیری پیش از غنی شدن" (Growing Old Before Getting Rich) در حال نواخته شدن است؛ پدیدهای که نه تنها یک هشدار اقتصادی، بلکه یک بحران اجتماعی و فرهنگی است.
در اواخر دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی، ایران با موج عظیمی از جمعیت جوان روبهرو شد که اگر به درستی مدیریت میشد، میتوانست به موتور محرکه رشد و توسعه تبدیل شود. این دوره، فرصتی بود تا با سرمایهگذاری در آموزش، بهداشت و ایجاد اشتغال، نیروی کار متخصص و مولد تربیت شود. اما به دلایل مختلف، از جمله سیاستهای اقتصادی و اجتماعی، از این فرصت طلایی به طور کامل استفاده نشد.
در همین دوران، رهبر انقلاب بارها در سخنرانیهای خود بر اهمیت نیروی جوان، شاداب و تحصیلکرده برای آینده کشور تأکید کردند. ایشان جوانی جمعیت را یک "ثروت ملی" و سرمایه اصلی برای پیشرفت ایران میدانستند و بارها نسبت به کاهش نرخ رشد جمعیت هشدار دادند.
حالا، با گذشت دههها، زنگ خطر پیری جمعیت به صدا درآمده است. کاهش بیسابقه نرخ باروری و افزایش امید به زندگی، باعث شده است که جامعه ایران سریعتر از آنکه بتواند به توسعه اقتصادی پایدار دست یابد، به سمت سالمندی حرکت کند. این پدیده، پیامدهای مخربی برای اقتصاد کشور به دنبال دارد:
۱. کاهش نیروی کار و بهرهوری:
با کاهش جمعیت جوان، تعداد افرادی که در سن کار و فعالیت هستند، کم میشود. این مسئله به معنای کاهش نیروی تولیدی و نوآوری در اقتصاد است. بدون نیروی جوان، بخشهای تولیدی و خدماتی با کمبود نیروی متخصص و کاهش بهرهوری مواجه خواهند شد، که به طور مستقیم بر رشد اقتصادی تأثیر میگذارد.
۲. فشار بر منابع دولت:
همانطور که رهبر انقلاب نیز به آن اشاره کردهاند، در آینده نزدیک، جمعیت سالمند نیازمند خدمات درمانی، بهداشتی و بازنشستگی بیشتری خواهد بود. در حالی که اقتصاد هنوز به اندازه کافی قوی و متنوع نیست، تأمین این هزینهها میتواند به کسری بودجه، افزایش مالیات و کاهش سرمایهگذاری در بخشهای حیاتی دیگر، مانند آموزش و زیرساختها، منجر شود. این امر، فشار سنگینی بر دوش نسلهای جوان آینده خواهد گذاشت.
۳. تهدید برای صندوقهای بازنشستگی:
با افزایش تعداد بازنشستگان و کاهش تعداد بیمهشدگان فعال، صندوقهای بازنشستگی کشور که در حال حاضر نیز با بحرانهای جدی روبهرو هستند، با خطر ورشکستگی کامل مواجه خواهند شد. این امر، امنیت اقتصادی میلیونها نفر از سالمندان را تهدید میکند.
راهکارها
برای مقابله با این بحران، باید سیاستهای جامع و بلندمدت در پیش گرفت. این اقدامات باید بر دو محور اصلی تمرکز داشته باشند:
۱. سرمایهگذاری در سرمایه انسانی:
سیاستهای مشوق فرزندآوری: باید با ارائه مشوقهای مالی، تسهیلات مسکن و حمایتهای شغلی، به خانوادهها برای داشتن فرزندان بیشتر کمک کرد.
آموزش و توانمندسازی: با سرمایهگذاری در آموزش و مهارتآموزی، میتوان بهرهوری نیروی کار موجود را افزایش داد و برای جمعیت جوان، شغلهای باارزش ایجاد کرد.
تسهیل بازگشت نخبگان: با ایجاد محیط مناسب برای کار و زندگی، باید نخبگان و متخصصان ایرانی خارج از کشور را به بازگشت و مشارکت در توسعه کشور ترغیب کرد.
۲. توسعه اقتصادی و ایجاد زیرساختهای پایدار:
تنوعبخشی اقتصادی: وابستگی اقتصاد به نفت باید کاهش یابد و با سرمایهگذاری در بخشهای مولد مانند فناوری، کشاورزی و صنایع دانشبنیان، اقتصاد قویتر و پایدارتری ایجاد شود.
اصلاحات ساختاری: سیستمهای بازنشستگی و رفاهی باید اصلاح شوند تا توانایی پاسخگویی به نیازهای جمعیت سالمند را داشته باشند.
در نهایت، هشدار "پیری پیش از غنی شدن"، یک زنگ بیدارباش برای همه مسئولین و اقشار جامعه است. این بحران، صرفاً یک مسئله اقتصادی نیست، بلکه یک چالش برای "هویت و آینده" ایران است. برای عبور از این چالش، باید از فرصتهای باقیمانده برای سرمایهگذاری در جمعیت جوان استفاده کرد و با یک برنامهریزی جامع و بلندمدت، آیندهای بهتر و پایدارتر برای نسلهای آینده ساخت.
نظر شما