تأمین کاغذ برای روزنامهها، مجلهها، کتابها و حتی کتابهای درسی با اختلال مواجه شده و بسیاری از فعالان این حوزه با کاهش شدید تولید یا توقف کامل فعالیت روبهرو شدهاند به طوری که برخی از ناشران ماههاست کتاب جدیدی چاپ نکردهاند. برخی از روزنامهها و مجلات هم برای مدتی انتشار نسخه چاپی خود را به دلیل نبود و گرانی کاغذ متوقف کردهاند. در شرایطی که بسیاری از صنایع با چالشهای اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند، بحران کاغذ به طور خاص، قلب تپنده صنعت نشر و مطبوعات را نشانه گرفته و آن را در آستانه سکته قرار داده است.
قیمت کاغذ در بازار آزاد در ماههای گذشته افزایش داشته به طوری که قیمت هر کیلوگرم کاغذ چاپ و تحریر به بیش از ۶۰ هزار تومان رسیده است و اگرچه نسبت به سال گذشته، رشد ۱۵ درصدی را نشان میدهد اما نسبت به سالهای گذشته افزایش چند برابری داشته است. این افزایش قیمت، در کنار توقف واردات کاغذ به دلیل عدم تخصیص ارز از سوی دولت، موجب شده بازار کاغذ با بیثباتی شدیدی مواجه شود.
چندی پیش امیرسامان اسفندیاری، دبیر سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا درباره میزان تولید کاغذ در کشور گفته بود بررسی آمارهای موجود نشان میدهد تولید کاغذ چاپ و تحریر در کشور طی سالهای اخیر با نوسان زیادی همراه بوده است؛ به طوری که در سال ۱۳۹۹ تولید تقریباً به صفر رسید و در سال ۱۴۰۰ میزان تولید به ۵هزار تن افزایش یافت، در سال ۱۴۰۱ به ۳۰ هزار تن و در سال ۱۴۰۲ با ثبت رکوردی بیسابقه، ۵۵ تا ۶۰ هزار تن تولید شد. با این حال در سال ۱۴۰۳ بار دیگر تولید کاهش یافت و این رقم به ۳۳ هزار تن برگشت. به گفته وی، نیاز اساسی کشور به کاغذ چاپ و تحریر ۱۸۰ تا ۲۰۰ هزار تن است و تولیدکنندگان میتوانند ۱۲۰ هزار تن یعنی ۷۰ درصد از نیاز کشور را تأمین کنند و ۳۰ درصد هم از طریق واردات تأمین شود.
این در حالی است که برخی بر این باورند در حال حاضر ایران به دلیل وضعیت شکننده محیط زیست، وضعیت مساعدی در بخش تولید کاغذ ندارد و با توجه به مصرف بالای آب برای تولید این محصول، دولت به جای تمرکز بر تولید کاغذ بایستی منابع ارزی لازم برای واردات کاغذ را تأمین کند.
مشکلات کمبود کاغذ یکی از دغدغههای جدی ناشران در نمایشگاه کتاب امسال بود و معاون اول رئیس جمهور وعدههایی را برای حل این بحران داد. محمدرضا عارف در این بازدید با اشاره به مشکل قیمت بالای کاغذ بر اهتمام دولت برای تسهیل واردات کاغذ تأکید کرده و گفته بود: این موضوع یک وعده نیست، بلکه الزام است به ویژه برای چاپ کتابهای درسی.
اما و اگرهای کاغذ یارانهای
ابراهیم کریمی، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران درباره مشکلات صنعت نشر برای تأمین کاغذ به خبرنگار ما میگوید: کاغذ هست اما خیلی گران است چون محصولی وارداتی بوده و به دلیل نوسانهای قیمت ارز، قیمت این محصول هم بالا میرود.
به گفته او، گرانی کاغذ سبب شده تولید ناشران کم شود و قیمت تمام شده کتاب بالا برود. وی اضافه میکند: گرانی کاغذ موجب افت فعالیت ناشران شده همان گونه که الان هم تولید ناشران بسیار پایین آمده است. از سوی دیگر بالا رفتن قیمت چاپ و صحافی هم موجب شده قدرت مالی ناشران افت کند و تولید کتاب بسیار کم شود.
کریمی درباره چگونگی حمایتهای دولتی از ناشران میگوید: اگر دولت بتواند یا بخواهد کمک کند خیلی خوب است اما باید از دولتیها پرسید چه کمکی برای تخصیص کاغذ یارانهای داشتهاند تا بشود قیمت تمام شده را کم کرد؟ سالهاست به ناشران یارانه کاغذ داده نمیشود و اگر هم توزیع کاغذ یارانهای دارند برای ناشران معدود و کتابهای خاصی است.
به گفته وی، چند سال پیش به مقدار معدودی از سوی مؤسسه خانه کتاب، کاغذ یارانهای به کتابها و ناشران خاصی اختصاص داده شد ولی مقدارش آن قدر کم بود که تأثیری روی صنعت نشر نداشت.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران خاطرنشان میکند: ناشران بایستی کاغذ را به قیمت آزاد از بازار تهیه کنند. اگرچه افزایش قیمت کاغذ نسبت به سال گذشته ۱۵ درصد بوده اما این افزایش در سالهای قبل آن قدر زیاد بوده که قیمت کاغذ را گرانتر کرده است یعنی ناشران توان خرید کاغذ با این قیمتها را ندارند در نتیجه تقاضای خرید کاغذ از سوی ناشران کم شده است.
او درباره تأثیر بحران کاغذ بر افت شمارگان کتاب توضیح میدهد: واقعیت این است که تیراژ کتاب پایین است، اگرچه در همین وضعیت، کتابهایی هستند که در تیراژ چند هزار نسخه منتشر میشوند اما در مجموع به دلیل تقاضای کم و بالا بودن قیمت تمام شده، شمارگان کتاب بسیار پایین آمده است.
وی درباره انحلال و تعطیلی بخشی از صنعت نشر به دلیل گرانی کاغذ میگوید: به هر حال ناشران کارشان را کم کردند اما چراغشان را روشن نگه داشتهاند به ویژه ناشران واقعی و فعال نه آنهایی که فقط مجوز نشر گرفتهاند. کسانی که کتاب تولید میکردند همچنان کار میکنند اما به اجبار تولیدشان را کم کردهاند. به باور کریمی، ناشری که دههها در این صنعت مشغول بوده، کار دیگری نمیتواند بکند پس با همه سختیها و مشکلاتش، طاقت میآورد و ادامه میدهد.او با اشاره به اهمیت توزیع یارانه کاغذ از سوی دولت میافزاید: کاغذ یارانهای میتواند به ناشران کمک کند به این شرط که توزیع این یارانه به صورت سالم و صحیح انجام شود. یعنی فقط ناشران دولتی از این مزایا بهرهمند نشوند یا این طور نباشد که عدهای برای گرفتن کاغذ یارانهای، مجوز نشر بگیرند و کتابسازی کنند. اگر طبق ضوابط منطقی و نظارت سالم، کاغذ یارانهای به ناشران داده شود، قیمت تمام شده کتاب پایین میآید و تقاضا در بازار بیشتر میشود؛ چرا که گرانی کتاب در کاهش قدرت خرید مردم اثرگذار است. الان قیمت هر صفحه کتاب هزار و ۳۰۰ تا هزار و ۵۰۰ تومان بوده که قیمت تمام شده کتاب را برای علاقهمندان به کتاب که عموماً قدرت خرید بالایی ندارند، بالا برده است.
بیتوجهی متولیان به بدحالی فرهنگ
ماجرای کمبود و گرانی کاغذ چنان جدی شده که فقط تحدیدی برای چاپ کتابهای عمومی و درسی نیست بلکه برخی نشریات چاپی ناچار شدهاند انتشار نسخه کاغذی را متوقف کنند یا تیراژ خود را بهشدت کاهش دهند.
تا سه سال پیش قیمت هر کیلوگرم کاغذ ۸هزار تومان بود ولی به دلیل نوسانهای قیمت ارز و حذف ارز ترجیحی برای واردات کاغذ، قیمت کاغذ چنان صعودی شد که بهای هر کیلوگرم کاغذ در سال گذشته به ۴۰ تا ۴۵ هزار تومان رسید و حالا قیمت هر کیلوگرم کاغذ به ۶۰ هزار تومان و بیشتر رسیده است. هر بار که قیمت کاغذ بالا میرود نفس رسانههای کاغذی به شماره میافتد؛ چرا که حیات رسانههای مکتوب به این ماده اولیه وابسته است.
علیرضا بختیاری، مدیر مسئول روزنامه دنیای اقتصاد معتقد است: ادامه حیات مطبوعات بدون حمایتهای دولت و ارائه تسهیلات ممکن نیست و در صورت بیتوجهی خطر نابودی کامل رسانههای کاغذی وجود دارد.
او میگوید: دولتهای مختلف در این مواقع برای رسانههای مکتوب، تسهیلاتی را قائل میشوند و اگر به این امر بیتوجهی شود با توجه به قیمت بالای کاغذ و دیگر مواد اولیه، دوام و بقای رسانههای مکتوب در خطر است؛ چرا که این محصولی نیست که متناسب با افزایش مواد اولیه، قیمت محصول هم بالا برود و نمیتوان بهای روزنامه را به نسبت افزایش قیمت کاغذ و مواد اولیه افزایش داد.
به گفته بختیاری، ظاهراً دولت هیچ گونه ارزی حتی با نرخ آزاد برای واردات کاغذ تخصیص نداده و همین مسئله سبب شکلگیری بازار سیاه کاغذ شده است. از سوی دیگر به جز کمبود شدید کاغذ، مجوزهای فلهای رسانهها و رسانههای چاپی صوری هم سبب شده در ازای واردات محدود کاغذ، تقاضا سیر صعودی داشته باشد و این بازار را بیش از پیش گرفتار چالش کند.
این فعال رسانهای یادآور میشود: در نشستهایی که مدیران مسئول با برخی مدیران متولی داشتهاند، بارها تأکید شده رقم واردات کاغذ آن قدر بالا نیست که تأثیری در صرفهجویی ارزی داشته باشد اما ظاهراً وضعیت انتشار رسانه و کتاب برای متولیان اهمیت ندارد و نه فقط در این دولت که در تمام دولتهای گذشته، این موضوع واجد اهمیت نبوده و بازار کاغذ را در مقاطع مختلف گرفتار بحران کرده است.
در شرایط بحران کاغذ که مسئولان و متولیان امر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به آن سکوت و مدیران عالی دولتی هم به دادن وعده بسنده کردهاند باید دید تدبیر پیش روی متولیان فرهنگی در روزهای سخت اقتصادی کشور برای حل این بحران چیست، بحرانی که میتواند حال وخیم صنعت نشر و مطبوعات را ناخوشتر کند.
نظر شما