حال و هوای حرم مطهر رضوی در این ایام، روایتی است بیبدیل از عشق، دلدادگی و شور حسینی که با عطر رضوی در هم آمیخته. اینجا، کعبه آمال عاشقان است؛ جایی که غم عالم در پس گنبد طلایی رنگ میبازد و اشک شوق و حزن، روایتگر حدیث وصل میشود.
هم زمان با سالروز رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع)، سیل جمعیت زائران از هر گوشه ایران و جهان به سمت حرم مطهر سرازیر شده است. صحنها و رواقها دیگر فقط معماریهای باشکوه نیستند، بلکه به اقیانوسی خروشان از انسانهایی تبدیل شده که شانه به شانه یکدیگر، با دلی مالامال از ارادت، خود را به حریم قدسی یار رساندهاند. گویی تمام شهر، خود را به حرم رسانده تا در این ضیافت معنوی سهیم باشد.
در میان ازدحام بینظیر، رژههای عزاداری از هر شهر و دیار، با علمها و کتلهای خود، به عزاداری و سوگواری مشغول اند.
بیرقهای سیاه و سبز، تابلوهای مزین به نام ائمه اطهار (ع) و نوای دلنشین نوحههایی که از هر گوشهای به گوش میرسد، فضای حرم را به محفل عزای عظیمی تبدیل کرده است. هر "حسن حسن" و "یا رسول الله مدد" که از حنجره خسته اما پرشور زائران بیرون میآید، تکهای از وجودشان را به ضریح امام رئوف گره میزند.
روایتهایی از جنس مهر و ارادت
در این میان، اگر دقیقتر به چهرهها بنگری، داستانهای بیشماری خواهی یافت. از مادری که کودک خردسالش را با چادر گلدار خود پوشانده و او را در میان جمعیت هدایت میکند، تا جوانانی که با کولهپشتیهایشان از راه دور آمدهاند و حالا با چشمانی اشکبار، مشغول زمزمه زیارتنامه هستند. پیرمردی که با عصا و قامت خمیده، آرام آرام به سوی پنجره فولاد میرود و مادری کهنسال از بندرعباس، با لهجه شیرین جنوبیاش، از حاجتها و دلتنگیهایش با امامشان سخن میگوید.
محمد رسولی میگوید: "از بندرعباس آمدم، چهار روز تو راه بودیم، فقط برای اینکه یک سلام به آقا بدم. " چشمانش از شوق میدرخشد و خستگی سفر در این لحظه، رنگ میبازد.
آن بانوی سبزواری هم کالسکه بهدست از دلداگیاش و علقهاش به امام حسن مجتبی(ع) میگوید که هر دوشنبه به نام ایشان روضه خانگی دارد و از دیشب به مشهد آمده تا زیارتی انجام دهد و سریع به شهرش برگردد تا دوشنبهای دیگر بساط نذری و روضهاش را برپا کند.
این روایتها، از عشق بیکران مردمی میگوید که مرزهای جغرافیایی را برای رسیدن به معشوق درمینوردند.
خادمانی از جنس اخلاص
در این میان، نقش خادمان حرم مطهر، همچون نگینی بر این انگشتر میدرخشد. از خادمان ایستگاههای صلواتی که با چای و شربت از زائران پذیرایی میکنند، تا راهنمایان حرم که با صبر و حوصله، مسیر را به زائران نشان میدهند.
در طرح "خدمت به زائرین"، خادمان تبلیغی نیز با حضور پرشور خود، به سوالات شرعی و معرفتی زائران پاسخ میدهند. یکی از این خادمان، جوانی از تبریز است که با لهجه آذری خود، به مادری سالخورده درباره فضیلت زیارت میگوید: "آقا رضا (ع) همیشه دلشون با ماست، هر وقت دلتون شکست، کافیه اسمشو صدا بزنید. "
نوای دلنشین و عطر حضور
همهمه زائران، صدای قدمها، نوای نوحه خوانی و زمزمههای دعا، همگی با هم آوایی دلنشین را میسازند که تا اعماق جان نفوذ میکند.
نور ضریح، که از میان ازدحام جمعیت به چشم میخورد، همچون فانوسی در دریای متلاطم دلها میدرخشد و آرامش را به ارمغان میآورد. اینجا، هر گوشهای داستانی برای خود دارد، هر نگاهی روایتی از دلدادگی و هر اشک، گواهی بر این عشق ابدی.
حرم مطهر رضوی در دهه آخر صفر، تنها یک مکان مذهبی نیست، بلکه تجلی وحدت، عشق و معنویت است. مکانی که در آن، دلها آرام میگیرد و روحها به پرواز درمیآیند. این رژه مسحورکننده دلدادگی، تا همیشه در خاطرهها زنده خواهد ماند و هر سال، شور و اشتیاق بیشتری را به این سرزمین مقدس روانه خواهد کرد.
نظر شما