خانم بلاگری که خودش را طنزپرداز میداند، شاید از شدت بیسوژگی، نشسته بود و با شاهنامه شوخی میکرد. وقتی عظمت شاهنامه را با فیلمهای فقط سرگرم کننده امروزی مقایسه میکرد، نتوانستم شوخیهای توهینآمیزش را تا آخر ببینم. برای آنها که از کودکی و در خانه و زندگیشان، شاهنامه را کنار دیوان حافظ دیدهاند، احترام به مردی که ۳۰ سال از عمرش را صرف پاسداری از زبان فارسی کرد، بیآنکه از دربار چیزی بخواهد، مثل یک کار واجب است. حالا چطور تماشای ویدئویی را تحمل کند که برای گرفتن لایک دارد با یک اثر ملی و میهنی شوخی میکند! من و خیلیها مثل من، ممکن است به شوخیهایی از این دست که حتی برخی مواقع عقایدمان را هدف قرار دادهاند بخندیم، اما توهین به شاهنامه پیش از اینکه ما را بخنداند، خشمگینمان میکند. وقتی کسی بدون شناخت، بدون مطالعه و بدون درک تاریخی به اثری مثل شاهنامه میتازد، دیگر نه میشود اسم طنز رویش گذاشت و نه به آن خندید.
حالا ممکن است برخیها، ابتذال مشهود در این شوخی را نادیده بگیرند و بگویند: «همهجای دنیا همین است، در غرب با اسطورههایشان همینطور شوخی میکنند و...» منتها آنجا به قول خودشان، غرب است و این نکته هم قابل تأمل است که چه کسانی رواجدهنده شوخیهایی از این دست هستند. در همان جامعه غربی که مثال میزنند بستری متوازن وجود دارد که سبب شده اثری در حد و اندازه شاهنامه، بارها تحلیل شود، اقتباسهای متعدد از آن ساخته شود، کتابها و مقالههای فراوان دربارهاش بنویسند و...، اما واقعاً ما در ایران همینقدر شاهنامه را به مردم شناساندهایم؟ همین من و شما، کی نشستیم و با جان و دل آن را خوانده و به اهمیت و ظرافتهایش دقت کردهایم؟ چه تضمینی وجود دارد که شوخیهای سطحی و مبتذل و تکرار آن در فضای مجازی نتواند آسیبی به شاهنامه بزند؟ شاید مشکل، فقط خانم به اصطلاح کمدین نباشد؛ شاید خود ما مقصر باشیم که شاهنامه را مدتهاست به حاشیه رانده و اسیر و پایبند فضای مجازی و شبکههای اجتماعی شدهایم. به قول جناب فردوسی:
هنر خوار شد، جادویی ارجمند/ نهان راستی، آشکارا گزند
۴ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۷
کد خبر: ۱۰۹۱۲۳۹
چند روز پیش ویدئویی مثلاً طنز را دیدم که تلخناکیاش هنوز در کام ذوق و ذائقهام مانده است.

زمان مطالعه: ۱ دقیقه
منبع: روزنامه قدس
نظر شما