«پس از خروج ایالات متحده از برجام در ۸ می ۲۰۱۸ ما همچنان به عنوان اعضای متعهد در توافق باقی ماندیم. امروز اما عدم پایبندی ایران به برجام آشکار و عامدانه است، بنابراین برنامه هستهای آن همچنان تهدیدی آشکار برای صلح و امنیت بینالمللی به شمار میرود» جمله مذکور بخشی از متن نامه ارسالی فرانسه، آلمان و انگلیس به شورای امنیت سازمان ملل است.
آنها این گونه پنجشنبه ۶ شهریور با صدور بیانیهای مشترک که در آن ادعاهای بیپایه و اساس درباره برنامه هستهای ایران تکرار شده از آغاز روند فعالسازی مکانیسم حل و فصل اختلافات در توافق هستهای موسوم به «اسنپبک» خبر دادند. اقدام اروپا در فعالسازی مکانیسم ماشه از همان ابتدا با انتقاد تند مقامات کشورمان مواجه شده و وزیر امور خارجه در نامهای به دبیر کل سازمان ملل متحد درباره برداشت ناصواب تروئیکای اروپایی از سازوکار حل و فصل اختلافات مندرج در برجام و موضوعات مرتبط با قطعنامه ۲۲۳۱ اعلام کرد: نامه تروئیکای اروپا تحریف واقعیات، رویهای خطرناک در تضعیف اعتبار و یکپارچگی شورای امنیت و قطعنامههای آن است.
در نامه عراقچی آمده است: ایران به طور صریح و رسمی و در موارد متعدد، به هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام و از طریق وی به سایر اعضا، اعلام کرده به بند ۳۶برجام و سازوکار حل و فصل اختلافات مندرج در آن توسل جسته است. این مسائل کماکان تا به امروز «حل نشده» باقی مانده و لذا مسائلی که همچنان برای ایران حل نشده باقی ماندهاند، نمیتوانند مبنایی برای بازگشت خودکار تحریمها تلقی شوند. توسل اروپا به مکانیسم ماشه که تهران به صراحت اعتبار چنین مسئلهای را زیر سؤال برده در شرایطی است که چشم آبیها در رویکردی جالب همزمان معتقدند دیپلماسی اولویت نخست آنها درباره ایران است. بر این اساس روز گذشته وزیران خارجه فرانسه و آلمان مدعی شدند: آغاز روند فعالسازی مکانیسم ماشه به معنای پایان دیپلماسی نیست و سه کشور اروپایی همچنان از تعامل با ایران، استقبال میکنند!
حال چه باید کرد؟
روند فعالسازی مکانیسم ماشه ۳۰ روز طول میکشد و در این مدت فضایی برای دیپلماسی وجود دارد و البته که اروپاییها میخواهند تا پیش از ریاست دورهای روسیه بر شورای امنیت در ماه اکتبر، کار را به سرانجام برسانند. بر این اساس درباره روندهای آتیه توجه به چند نکته ضروری است.
۱) واقعبین باشیم: برخی آثار اجرایی مکانیسم ماشه را تنها در بعد جنگ روانی و تبلیغاتی برای اثرگذاری بر افکار عمومی مهم می دانند و برای مقابله با آثار آن در حوزه سیاسی و اقتصادی هم باید از اکنون بسیج شد و فکری کرد. با این حال بعضی دیگر معتقدند پرونده سازی امنیتی و منزویسازی جمهوری اسلامی است. اما در حالت میانه باید توجه داشت مکانیسم ماشه دارای آثاری است که نه میتوان آن را نادیده گرفت و نه باید آن را بیش از حد بزرگ کرد. بنابراین مکانیسم ماشه به تنهایی نمیتواند آن طور که تبلیغ میشود، به کشور آسیب برساند. ولی در کمپین تبلیغاتی به وجود آمده، محوری وجود دارد که هدف آن بیش از آنکه سیاسی باشد، اجتماعی کردن تهدیدهای خارجی بوده و این نکتهای است که باید به جد مورد توجه قرار گیرد.
۲) گامهای مقابلهای ایران: با وجود اما و اگرهای بسیار سرانجام اروپا مکانیسم ماشه را فعال و رابطه با ایران را وارد دالانی تاریک کرد که برای روشنتر شدن ابعاد آن باید دستکم ۳۰ روز دیگر صبر کرد. قطعاً تهران برای پاسخ به بروکسل دست بسته نیست و طیفهای پاسخها را مد نظر دارد. در حداقلترین حالت کاهش همکاری و یا تعلیق دوباره همکاریها با آژانس بینالمللی انرژی اتمی میتواند دمدستترین گزینه باشد. البته که توسعه هر چه بیشتر همکاریها و پیوند با جهان شرق با هدف کاستن از فشار حملات هدفمند غرب از سوی تصمیمسازان تهران به جد دنبال خواهد شد. با این حال دو گزینه مهم دیگر هم مد نظر خواهد بود، گزینههایی که بار تهدیدآمیز بودن آن زیاد است اما عملیاتی شدن آن برای تهران هم بیهزینه نخواهد بود؛ خروج از انپیتی است. و حتی ایده بستن تنگه هرمز در حالت نهایی بحران.
۳) تهدیدهای نظامی: فصل هفت منشور ملل متحد دو بخش دارد؛ بند ۴۱ برای تحریمهای اقتصادی، بند ۴۲ برای اقدامهای نظامی؛ ایران هیچ گاه ذیل بند ۴۲ نبوده و اگر قرار باشد چنین اتفاقی بیفتد، نیاز به صدور قطعنامه جدید دارد. با این حال در دامنه شطرنج تقابلجویی محور غربی – عبری علیه ایران، برخی معتقدند مکانیسم ماشه میتواند مقدمهای برای گام خصمانه دیگر از سوی دشمن باشد بنابراین باید نسبت به این مسئله هوشیار بود و آمادگیها را تقویت کرد.
۴) مدیریت عملیات روانی دشمن: با توجه به مطالب گفته شده مدیریت عملیات روانی دشمن به عنوان یک اولویت باید مد نظر باشد. دشمن ناجوانمرد از یک سو ایران را به حمله نظامی تهدید میکند و همزمان در داخل به دنبال دامن زدن به اختلافات است. در این محیط حفظ اتحاد و همبستگی ملی در این شرایط نه یک مهم بلکه یک ضرورت است؛ همه ما در یک کشتی نشستهایم، پای ایران در میان است... البته که موضوع اقتصاد و معیشت مردم هم بسیار مهم است. مکانیسم ماشه به لحاظ روانی از همین حالا هم اثرات خود را بر اقتصاد گذاشته، اما با مدیریت درست نباید اجازه دهیم ، اقتصاد به سوی شرطی شدن برود.
نظر شما