شاخصه های دنیا گرایی
دنیا گرایی، شاخصه ها و نشانه هایی دارد ،یکی از روایت های بسیار جامع در معرفی نشانه های دنیا گرایان روایتی است که پیامبر اسلام(ص) در سفر معراجش از خداوند اینگونه نقل نموده است:«وقتی به معراج رفتم به من خطاب شد ای احمد دنیا و اهل آن را دشمن بدار و آخرت و اهل آن را دوست بدار گفتم اهل دنیا چه کسانی هستند؟ فرمود کسانی که خوردن و خنده خواب و غضبشان زیاد است، از خود راضی هستند، به کسی که به وی بدی کردند عذرخواهی نمیکنند، عذر کسی که در حقشان بدی کرده است را نمیپذیرند، هنگام عبادت، کسل و هنگام معصیت، قدرتمند هستند، آرزوهای دور و دراز ولی عمرشان کوتاست، زیاد حرف میزنند ولی کمتر به دیگران خدمت میکنند، کمتر از عذاب الهی میترسند، ولی سرمستیشان زیاد است، در برابر نعمتهای فراوان شکرگذار نیستند، دربرابر سختی صبور نیستند، خدمت زیاد مردم نزد آنها کم به حساب میآید، در مقابل کاری که انجام ندادند، خود را میستایند، اموری را ادعا میکنند که اهلش نیستند، دائما از آرزوهایشان صحبت میکنند، عیبهای دیگران را به میان میآورند و خوبی هایشان را مخفی میکنند.» در ادامه گویا سینه پیامبر)ص( از شنیدن این اوصاف دنیا گریان تنگ شده است لذا از خداوند پرسید، اهل دنیا این همه عیب دارند ؟ خداوند متعال پاسخ داد: «عیب های اهل دنیا فراوان است، برجسته ترین آنها این است که نادانی و نابخردی در آنها زیاد است چیزهایی را که باید بدانند نمیدانند و کارهای خوبی را که باید انجام بدهند به فکرش نیستند در برابر معلمان خود ،تواضع ندارند خود را عقل کل به حساب می آورند در حالی که آنها نزد عقلا انسانهای نابخردی هستند») دیلمی1412 ج ١ :٢٠١(
پیامد دنیاگرایی
محرومیت از محبت خداوند
امیرمؤمنان علی (ع) در این باره از پیامبر خدا(ص) نقل کرده است که فرمود : «در شب معراج ،خدای متعال فرمود ای احمد، اگر بنده ای نماز اهل آسمان و زمین را بخواند و روزه اهل آسمان و زمین را بگیرد ،مانند ملائکه طعام نخورد و جامه عابدان رابپوشد، ولی در قلب او درهایی از دوستی دنیا بازشود، با من در منزلم مجاورت نمیکند و محبت خود را از قلب او بیرون می رانم و قلبش را تاریک میکنم تا مرا فراموش کند و شیرینی محبت خود را به او نمی چشانم» )دیلمی ١٤١٢ ،ج ١: ٢٠(
ذلت
امیر مومنان علی(ع) در این پیامد دنیا دوستی می فرماید: «اف بر شما ای مردم، از خطاب و توبیخ برشما خسته شدم آیا در عوض زندگانی همیشگی به زندگی ناپایدار دنیا خوشنود هستید و به جای عزت، تن به ذلت و خواری داده اید؟ ») خوئی ١٤٠0 ج٤: ٧٠)
فراهم کننده زمینه گناهان
رسول خدا (ص) در این باره فرمود : «حُبُّ الدُّنیا رَأس کَلِّ خَطِیئَةٍ » ) ابن ابی فراس١٤١٠، ج362:2 )؛« دوستی دنیا منشاء تمام گناهان است». امام خمینی(ره) در توضیح این حدیث فرمودند: «بس است برای انسان بیدار، همین حدیث شریف، و کفایت میکند برای این خطیئه بزرگ مهلک، همین که سرچشمه تمام خطاها و ریشه و پایه جمیع مفاسد است. با قدری تأمّل معلوم شود که تقریبا تمام مفاسد اخلاقی و اعمالی از ثمرات این شجره خبیثه است. هیچ دین و مذهب باطلی تأسیس در عالم نشده و هیچ فسادی در دنیا رخ نداده مگر به واسطه این موبقه عظیمه- قتل و غارت و ظلم و تعدّی، نتایج این خطیئه است، فجور و فحشاء و دزدی و سایر فجایع زاییده این جرثومه فساد است. انسان دارای این حبّ از جمیع فضائل معنویّه بر کنار است: شجاعت، عفت، سخاوت، عدالت که مبدأ تمام فضائل نفسانیّه است، با حبّ دنیا جمع نمیشود. معارف الهیّه، توحید در اسماء و صفات و افعال و ذات، و حق جویی و حق بینی با حبّ دنیا متضادّند، طمأنینه نفس و سکونت خاطر و استراحت قلب، که روح سعادت دو دنیا است، با حبّ دنیا مجتمع نشود. غنای قلب و بزرگواری و عزّت نفس و حرّیّت و آزاد مردی از لوازم بی اعتنایی به دنیا است، چنانچه فقر و ذلّت و طمع و حرص و رقّیّت و چاپلوسی از لوازم حبّ دنیا است. عطوفت، رحمت، مواصلت، مودّت، محبّت، با حبّ دنیا متخالفند. بغض ، کینه ، جور ، قطع رحم ، نفاق و دیگر اخلاق فاسده از ولیدههای این امّ الأمراض است.»( موسوی خمینی،1388 ،ص49)
اندوه فراوان
امیر مومنان علی (ع) درباره این پیامد دنیا طلبی می فرماید:« کسی که دوستی دنیارا پیشه خود سازد خاطرش را پر از اندوه می کند که آن اندوه ها دل او را ازاضطراب و نگرانی انباشته می کند.» (نهج البلاغه، حکمت ٣٣)
دست نیافتن به آرزو و هدف
امام صادق(ع) در این باره می فرماید: «مَن تَعَلَّقَ قَلبُهُ بالدُّنیا، تَعَلَّقَ قَلبُهُ بِثَلاثِ خِصالٍ: هَمٌّ لایُفنی، و أَملٌ لایُدرَکُ، و رِجاءٌ لا یُنالُ» ) مجلسی ١٤٠٢ ج ٧٣ :٢٤( ؛« کسی که دلش به دنیا تعلق داشته باشد قلبش به سه چیز تعلق پیدا کند، اندوهی بی پایان، آرزویی که به آن نرسد و امیدی که بدان نایل نشود.»
کور دلی
امیر مومنان علی(ع) در این باره می فرماید:«فَارفِضِ الدُّنیا فَاِنَّ حُبَّ الدُّنیا یُعمی و یُصِمّ و یُبکِمُ و یُذِلُّ الرِّقابَ») مجلسی 1402 ج ٧٣ :٧٥( «پس دنیا را رها کن زیرا دنیا دوستی انسان را کور و کر و لال و ذلیل می کند»
فساد عقل
امیرمومنان علی(ع) در این باره می فرماید:«حُبُّ الدُّنْیا یُفْسِدُ الْعَقْلَ وَ یُصِمُّ الْقَلْبَ عَنْ سَماعِ الْحِکْمَةِوَ یوجِبُ اَلیمَ الْعِقابِ» (تمیمی، 1410: 65). «دوستی دنیا عقل را فاسد و دل را از شنیدن حکمت ناشنوا می کند و عذاب دردناک می آورد.»
حسرت
امام صادق(ع) از رسول خدا (ص) در این باره نقل کرده است که حضرت فرمود: «مَن لَم یَتَغَیَّر بِعَزاءِاللهِ تَعَطَّعَت نَفسَهُ حَسراتٍ علی الدُّنیا» )کلینی ١٤٠٧، ج٢: ٣١٥(«کسی که صبر نکند و خود را راضی ننماید به مقداری که خداوند او را ازمال دنیا روزی کرده است نفس او دچار حسرتها میگردد.»
از امام صادق(ع) درباره این آیه سوال شد«وَقَالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا کَذَلِکَ یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ» ) بقره: ١٦٧( «خداوند در روز قیامت نتیجه اعمال آنها را نشان می دهد درحالیکه همراه آن دچار حسرتها هستند.»
فرمود: «این آیه درموردکسی است که مال خود را ترک کند و از دنیا برود و در اثر بخلی که دارد آن را در اطاعت خداوند مصرف نکند و این مال را دیگری صاحب شود و این مال را در اطاعت خدا بکار برد یا درمعصیت او، بهر حال، صاحب مال در روز قیامت دچار حسرت و ندامت میگردد») نوری، 1412 ج ٢ :٦٤٦)
امیرمؤمنان علی(ع) نیز در این باره فرمود: «مَن کانَتِ الدُّنیا هِمُّتُهُ اِشتَدَّت حَسرَتُهُ عِندَ فِراقِها» ؛ )مجلسی، 1403، ج 71: 181) «با کسی که تمام همتش دنیا باشد، هنگام جدایی از آن، حسرت و اندوهش بیشتر خواهد بود».
فساد دین و یقین
امیر مؤمنان علی(ع) در این باره فرمودند: «إِنَّ الدُّنْیَا لَمَفْسَدَةُ الدِّینِ و مَسْلَبَةُ الْیَقِینِ»؛ (تمیمی،229:1410) «دنیا پرستی دین انسان را بر باد می دهد و ایمان و یقین را از او می گیرد»
انکار آخرت
یکی از پیامد خطرناک دنیاگرایی و دلبستگی به مظاهر دنیا، انکار عالم آخرت است، مرحوم علامه طباطبایی در ذیل آیه «إِنَّ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا» (یونس: 7) درباره این پیامد فرموده است: «وقتی جهان بینی یک انسان به گونهای باشد که تمام هم و غم او معطوف به زندگی مادی دنیا شود، تلاشش برای بقاء صرف همین زندگی دنیا می شود و به داشتن آن راضی شده، دلش به آرامشی کاذب، آرامش مییابد و دیگر به طلب آخرت بر نمیانگیزد و منکر لقای خداوند یعنی زندگی اُخروی میشود» (طباطبایی١٤١٧، ج ١٠ : ١٤)
ورود به جهنم
یکی از پیامد های آخرتی دنیاگرایی و برتری دادن دنیا بر آخرت گرفتار شدن به جهنم است:(یونس : 7و8؛هود:15و16؛ اسراء:18؛ نازعات:37-39؛فجر:17و20و22و23)
راهکارهای مبارزه با دنیاگرایی
در آموزه های نورانی اسلام برای مبارزه با دنیاگرایی و دنیا طلبی راهکارهای ارزشمندی ارائه شده است که در اینجا به مهمترین آنها اشاره می شود.
یاد آوری مرگ و قیامت
یادآوری مرگ و عالم قیامت یکی از راهکارهایی است که در آموزه های دینی برای مبارزه با دنیا طلبی و دنیاگرایی مطرح شده است، زیرا آثار فراوانی را به همراه دارد که در اینجا به بعضی از آنها اشاره می شود .
الف: بی رغبتی به دنیا
یکی از آثار ارزشمند یادآوری مرگ که در آموزه اهل بیت(ع) به آن اشاره شده است،زهدو بی رغبتی به دنیا است، از رسول خدا(ص) در این باره نقل شده است که فرمود:«مرگ را بسیار یاد کنید زیرا یاد مرگ گناهان را پاک و از رغبت به دنیا می کاهد»:) ابن ابی فراس ١٤١٠ ج ١: ٢٦٩)
امیر المومنان علی (ع) نیز در این باره فرمودند : «کسی که بسیار یاد مرگ کند به مقدار کمی از دنیا راضی میشود»)کلینی ١٤٠٧ج ٣ :٣١٥)
ب:غفلت زدایی، آگاهی بخشی، نابودی شهوت
امام صادق)ع( نیزدر این باره فرمودند: «یاد مرگ ،خواهش های باطل را از دل زایل می کند و ریشه های غفلت را می کند و دل را به وعده های الهی قوی و مطمئن می گرداند و طبع را رقیق و نازک میسازد و عکسهای هوا و هوس را می شکند و آتش حرص را فرو می نشاند و دنیا را حقیر و بی مقدار میسازد»)مصطفوی ١٣٦٠ ،:٣٧١( و در سخنی دیگر در همین باره فرمودند«کسی که کفنش با او در خانه اش باشد از غافلان به شمار نمی آید و هر زمان که به آن نظر میکند پاداش به او داده میشود»:( کلینی، 1407، ج630:5)
با توجه به اینکه قلب و دل انسان بر اثر اشتغال به اُمور دنیوی زنگار غفلت و بی خبری به خود میگیرد ،یاد مرگ میتواند زداینده این آلودگیها و روشنی بخش قلب و وجود آدمی باشد. همچنان که پیامبر خدا (ص)درپاسخ به سوالی در این باره فرمودند : «همچنانکه آهن زنگ میزند، این دلها نیز زنگار میبندد،» عرض شد ای رسول خدا صیقل دادن به آنها چیست ؟ فرمودند: «تلاوت قرآن و به یاد مرگ بودن»(ابن ابی جمهور، ١٤٠٥ ج 279:1)
پذیرش موعظه
موعظه و تذکر اُمور معنو، اخلاقی وآخرتی از سوی عالمان عامل، نقش تعیین کننده ای در علاج ازدنیاپرستی و دنیا گرایی دارد کم نیست شواهد تاریخی که افراد غرق شده در دنیا گرایی به دلیل نشستن پای موعظه انسان های صاحب نفس، دست از پرستش دنیا کشیدند و راه زهد را در پیش گرفتندو بعضی مثل همّام باشنیدن موعظه امیرمومنان علی(ع) جان را تسلیم حق می کنند. (هلالی ١٤١٦: ٥٤٤)
بر همین اساس هر قدر شخصیت معنوی و روحانی واعظ، فراتر و میدان موعظه اش پر جاذبه تر باشد، تاثیرش بر شنونده بیشتر است، در آثار موعظه امیر مومنان علی )ع( سخنان ارزنده ای فرموده است: «اَلوعظُ یُدَمِّرُ الإهمالَ»؛ (خوانساری، ١٣٦٦ ج ٣: ٢٠٠)«موعظه غفلت را از بین میبرد» ؛«المواعظ حیات القلوب» (تمیمی ١٤١٠ :٢٩) «موعظه مایه زنده شدن دلها میشود» ؛«المواعظُ صِقالُ النفوسِ و جَلاءُ القلوبِ» (تمیمی 72:1410) «موعظه سبب صیقل شدن نفس و جلای قلوب است».
با توجه به این آثار موعظه، خداوند نیز یکی از راههای دعوت و هدایت انسان ها را موعظه قرار داده است و درقرآن، هم خود در مقام واعظ، انسانها را موعظه نموده است و هم به رسول گرامی اسلام(ص) توصیه کرده است که با موعظه، رسالت هدایتگری خودرا انجام دهد.«قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّه»ِ) سباء: ٤٦( «اُدْعُ إِلِی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ»(نحل: ١٢٥)
نیاز انسان به موعظه در حدی است که حتی پیامبران خود را از آن بی نیاز نمی دیدند لذا وقتی رسول گرامی اسلام(ص) از جبریل درخواست موعظه می کند ، جبریل به ایشان عرضه می دارد: «یا محمد هر چه می خواهی زندگی کن ولی بدان که خواهی مرد و به هرچه می خواهی دل ببندی ببند، ولی روزی از آن جدا می شوی و هرگونه می خواهی عمل کن ولی بدان روزی آن را ملاقات خواهی کرد» (کلینی ١٤٠٧ ج ٣ :٢٥٥)
تامل و تفکر
تفکر در باره مبداء و معاد، جسم و روح و مسائل پیرامونی انسان ، از قبیل امور معنوی ، روحی و مادی، می تواند انسان را در درک فانی بودن دنیا و نعنت های آن و این حقیقت که نباید به آنها دلبسته شدف یاری کند .( طبا طبائی 1417ج2ص197؛ مکارم شیرازی1375 ج2ص121-122)
امام خمینی نیزتامل و تفکر در عواقب و مفاسد دنیا گرایی را یکی از راه های مبارزه با دنیاگرایی مطرح کرده و فرموده است است:«اگر کسی اندکی تأمل کند در عواقب امر اهل دنیا و عشاق آن، و مفاسدی که از آنها بروز کرده، و ننگهایی که از آنها به یادگار مانده که صفحات تاریخ را سیاه و ننگین نموده، که تمام آن از حب جاه و مال و بالجمله حب دنیا بوده، و تفکر کند در اخبار و آثاری که از اهل بیت عصمت و طهارت در مذمت حب دنیا وارد شده، و مفاسدی که در دین و دنیا بر آن مترتب است، تصدیق میکند که با هر قیمتی هست و با هر فشار و ریاضتی میسور و ممکن باشد، قطع این فساد را از صفحه قلب بکند و این ظلمت و کدورت را از فضای دل برکنار کند، لازم است بکند؛ و این با قدری اقدام و همت، تا اندازهای ممکن است.»(موسوی خمینی،1388،سر الصلاة،ص30)
انجام اعمال متضاد با دنیا گرایی
یکی از راهکار های ریشه کن نمودن دوستی دنیا از دل، که امام خمینی به آن اشاره نمودند، انجام دادن کارهای مقابل دنیا دوستی است، ایشان در این باره فرمودند: «و چون معلوم شود که حبّ دنیا مبدأ و منشأ تمام مفاسد است، بر انسان عاقل علاقمند به سعادت خود لازم است این درخت را از دل، ریشه کن کند. و طریق علاج عملی آن است که معامله به ضدّ کند، پس اگر به مال و منال علاقه دارد، با بسط ید و صدقات واجبه و مستحبّه ریشه آن را از دل بکند و یکی ازنکات صدقات، همین کم شدن علاقه به دنیا است، و از این رو مستحبّ است که انسان چیزی را که دوست میدارد و مورد علاقهاش هست صدقه دهد، چنانچه در کتاب کریم الهی میفرماید: لَنْ تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّون.(آل عمران:92) و اگر علاقه به فخر و تقدّم و ریاست دارد، اعمال ضدّ آن را بکند و دماغ نفس امّاره را به خاک بمالد تا اصلاح شود»(موسوی خمینی،1388ص50و51)
از مباحث ارائه شده می توان به نتایج ذیل اشاره نمود:
1.جامعه منتظر به جامعهای گفته میشود که با زمینه سازی ظهور و عمل کردن به وظایف خود در عصر غیبت کبری، به امید ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی و تشکیل حکومت عدل جهانی و جهانی کردن دین مقدس اسلام به سر برد و خود را از آسیبها دور ساخته و طبق شاخصههایی که برای جامعه منتظر در ابعاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ضرورت دارد، در حرکت باشد. وهمچنین بتواند با کسب معرفت و بصیرت در باره مهم ترین چالش پیش رو یعنی دنیا گرایی و پیامدهای خطرناک آن از هرگونه دنیاطلبی پرهیز نماید.
2.مهم ترین چالشی که می تواند جامعه منتظر را دچار چالش نماید دنیاگرایی می باشد.
3.عوامل و زمینه های گرایش جامعه منتظر به دنیاگرایی عبارتنداز جاذبه لذت های دنیایی،ضعف ایمان و باورهای قلبی،فقدان آگاهی و شناخت نسبت به دنیا، رسانه های ترویج کننده دنیاگرایی،فرهنگ نا صحیح اطرافیان و جامعه،گرایش مسئولان به دنیاگرایی و دنیا گرایی رهبران دینی.
4.پیامد دنیاگرایی عبارت است ازمحرومیت از محبت خداوند،ذلت و خواری،فراهم کننده زمینه گناه،اندوه فراوان،دست نیافتن به آرزوها،کوردلی،فساد عمل،حسرت،فساد دین و یقین،انکار آخرت و ورود به جهنم.
5. راهکارهای پیشگیری از دنیاگرایی عبارت است از یاد آوری مرگ و قیامت، تامل و تفکر در عواقب دنیا طلبی، پذیرش موعظه و انجام اعمال متضاد با دنیاگرایی.
نظر شما