حجت الاسلام والمسلمین عالی در یکی از سخنرانی های خود به موضوع «بحران خانواده در آخرالزمان» اشاره کرد که تقدیم شما فرهیختگان می شود.
در رابطه با پیوند خانواده، نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که اگر قرار باشد سربازانی برای دین خدا تربیت شوند و اگر جامعهای بخواهد به جامعهای اخلاقی تبدیل گردد، نقطهٔ آغاز این فرآیند خانواده است.
خانوادهها همانند قطعات موزاییکی هستند که کنار هم قرار گرفته و در نهایت کف یک ساختمان را شکل میدهند؛ به همین ترتیب، خانوادهها کنار هم ساختار جامعه را به وجود میآورند.
در روایات اسلامی تأکید فراوانی شده است که در آخرالزمان حتی جوامع دینی نیز دچار آسیبهای جدی خواهند شد.
از جمله در این روایات آمده است که «کَثرَةُ العُقوق» یعنی نافرمانی و بیاحترامی نسبت به والدین بسیار میشود.
فرزندان حرمت پدر و مادر و بزرگترها را نگاه نمیدارند، آنان را میآزارند و دلشان را میشکنند.
در مقابل، پدر و مادر نیز گاهی شخصیت فرزندان را خرد میکنند و در نتیجه دچار «عاق فرزندان» میشوند.
حقوق میان والدین و فرزندان، دوطرفه است. معمولاً بیشتر دربارهٔ عاق والدین شنیدهایم، اما در روایات متعددی به موضوع عاق فرزندان نیز اشاره شده است.
اگر پدر و مادر به فرزند خود ظلم کنند و شخصیت او را از بین ببرند، ممکن است کودک به دلیل سن کم چیزی بروز ندهد و همه چیز را در دل خود پنهان کند.
اما این ظلم در باطن اثر میگذارد و سبب میشود که پدر و مادر در زمرهٔ عاق فرزندان قرار گیرند.
از دیگر نشانههای آخرالزمان، افزایش طلاق است؛ پیوند زناشویی سست میشود و بنیان خانوادهها از هم میپاشد.
همچنین قطع رحم رواج پیدا میکند؛ همان پیوندهای خویشاوندی که باید حفظ شود، گسسته میشود.
در این دوران، والدین نیز بیارزش شمرده میشوند، کوچک انگاشته میشوند و احترامشان رعایت نمیگردد.
در پس این رخدادها، نقش شیطان بسیار پررنگ است. شیطان موجودی خیالی یا صرفاً نمادین نیست، بلکه موجودی واقعی است که نقشه، برنامه، لشکر و سپاه دارد.
در برخی روایات آمده است که اگر فرماندهان لشکر او کوتاهی کنند، خود او آنان را نابود میکند؛ بنابراین در مأموریتهایش هیچگونه شوخی و سستی وجود ندارد.
بهویژه در آخرالزمان، با تمام توان تیرهای وسوسه و فریب خود را به سوی مؤمنان رها میکند تا آنان را به لغزش بیندازد.
نظر شما