امین غلام نژاد- باشگاه استقلال، برخلاف باشگاههای پیشرو در جهان، فاقد منابع درآمدی پایدار و مشخص است. در چنین شرایطی، صرف هزینههای هنگفت برای راهاندازی و نگهداری تیمهای مختلف در رشتههای ورزشی متنوع (مانند فوتسال، هندبال، بسکتبال، و ورزشهای بانوان) نه تنها توجیهپذیر نیست، بلکه به معنای هدر دادن سرمایههای اندک موجود است. این منابع میتوانست صرف بهبود زیرساختهای فوتبال، پرداخت بدهیها، یا تقویت تیم اصلی شود.
*عدم وجود مدل کسبوکار پایدار
در اکثر باشگاههای حرفهای دنیا، توسعه تیمها در رشتههای مختلف، بخشی از یک استراتژی مدون کسبوکار است که بر اساس منابع درآمدی پایدار (مانند حق پخش تلویزیونی، اسپانسرینگ قوی، فروش بلیت، و درآمدهای تجاری) بنا شده است. حتی غولهایی چون رئال مادرید و بارسلونا، با وجود بهرهمندی از قراردادهای کلان حق پخش تلویزیونی، درآمدهای عظیم حاصل از حق کپیرایت و فروش محصولات، و همچنین اعتبار جهانی، نیز در ورود به رشتههای ورزشی دیگر بسیار محتاط عمل میکنند و صرفاً در رشتههایی که توجیه اقتصادی و ورزشی مشخصی دارند (و البته با سودآوری تضمین شده یا قابل پیشبینی) سرمایهگذاری میکنند. در استقلال، این مدل عملاً وجود ندارد. راهاندازی تیمهای جدید در خلأ منابع مالی، بیشتر شبیه به یک اقدام نمایشی یا مقطعی است تا یک سرمایهگذاری بلندمدت و مسئولانه.هر تیم ورزشی جدید، نیازمند هزینههای جاری قابل توجهی شامل حقوق بازیکنان و کادر فنی، ایاب و ذهاب، تجهیزات، و ... است. گسترش بیرویه تیمها بدون پشتوانه مالی، صرفاً به افزایش بدهیهای باشگاه و تشدید بحران مالی آن دامن میزند. این وضعیت، باشگاه را در معرض خطر انحلال، کسر امتیاز، یا حتی ورشکستگی قرار میدهد، که ضربهای جبرانناپذیر به هویت و تاریخ آن خواهد بود.
*دور شدن از اولویت اصلی
تمرکز بر روی تیم فوتبال، به عنوان اصلیترین و پرطرفدارترین رشته ورزشی باشگاه، باید اولویت نخست مدیران باشد. انحراف منابع و تمرکز مدیریتی به سمت رشتههای دیگر، در شرایطی که تیم فوتبال خود با چالشهای فراوانی روبروست، قابل قبول نیست. این رویکرد میتواند منجر به تضعیف تیم اصلی و از دست دادن فرصتهای قهرمانی شود.
*توجیه غیرواقعی و فقدان شفافیت
معمولاً توجیهات مطرح شده برای این توسعه، بر پایه "پوشش دادن رشتههای مختلف" یا "حمایت از ورزش بانوان" استوار است. در حالی که این اهداف فینفسه ارزشمند هستند، اما اجرای آنها بدون پشتوانه مالی، صرفاً به شعار تبدیل میشود و فقدان شفافیت در نحوه تأمین مالی این تیمها، بر ابهامات میافزاید.
*آینده ترسناک
اگر این روند با همین فرمان ادامه یابد، باشگاه استقلال در آیندهای نه چندان دور با کوهی از بدهیها و تعهدات مالی روبرو خواهد شد که توانایی پرداخت آنها را نخواهد داشت. این موضوع نه تنها اعتبار باشگاه را خدشهدار میکند، بلکه ممکن است هویت و اصالت آن را نیز تهدید کند. بدون داشتن یک مدل کسبوکار پایدار، برنامهریزی برای گسترش تیمها، اقدامی نسنجیده است که صرفاً بر مشکلات موجود سرپوش میگذارد و بحران را عمیقتر میسازد.
مدیریت باشگاه استقلال باید به جای گسترش بیرویه تیمها در رشتههای مختلف، بر اولویتبندی منابع محدود، یافتن راههای پایدار درآمدزایی، و تقویت تیم اصلی فوتبال تمرکز کند. تا زمانی که استقلال فاقد ساختار مالی سالم و شفاف نباشد، هرگونه گسترش فعالیت ورزشی، گامی به سوی پرتگاه خواهد بود. حتی قدرتمندترین باشگاههای دنیا نیز با در نظر گرفتن ریسکهای اقتصادی، تنها در صورت اطمینان از بازدهی و وجود مدل پایدار، به سراغ توسعه در رشتههای دیگر میروند؛ واقعیتی که به نظر میرسد از دید مدیران استقلال پنهان مانده است.
نظر شما