بهگزارش قدس آنلاین، در هفتههای اخیر با انتشار نتایج سرشماری عمومی کشاورزی ۱۴۰۳، مشخص شد، همزمان با تشدید معضلات آبی در کشور و کمبود آب، مساحت زیر کشت محصولات کشاورزی و باغی افزایش یافته است که زنگ خطر جدی درباره حجیمتر شدن بزرگترین مصرفکننده آب را به صدا در میآورد.
مروری بر وضعیت ناترازی آبی و هشدارهای خشکسالی
شاید نیازی به بیان داستان هولناک آب و وضعیت نگرانکننده افت ذخایر آبی نباشد؛ چراکه مسئله حتی در شهرهای بزرگ ازجمله پایتخت در همین تابستان برای مردم نیز ملموس شد. تأمین ۵۵درصد آب مصرفی سالانه کشور از منابع زیرزمینی، وضعیت بحرانی منابع آب در ۴۱۰ دشت از ۶۰۹ دشت کشور، کسری تجمعی ۱۴۳ میلیارد مترمکعبی منابع آب زیرزمینی و همزمان وقوع خشکسالی برای پنجمین سال پیاپی در کشور موجب شده است تا مسئله آب، به عنوان مسئلهای بحرانی توجه بسیاری از کارشناسان و حتی عموم مردم را به خود جلب کند.
با این حال این مسئله حتی به پنج سال اخیر نیز محدود نمیشود. پیش از این و در شرایطی که در انتهای دهه۹۰ و بهویژه در سال ۱۳۹۸ به دلیل وقوع بارندگیهای سیلآسا و وقوع سیل در برخی مناطق کشور، برخی مدعی ورود ایران به مرحله ترسالی شده بودند، مقامات مسئول با تکذیب این تحلیلها، معتقد بودند، جدا از ترسالیهای مقطعی و محدود در برخی سالها، روند کلی وضعیت بارشها در ایران حرکت به سمت خشکسالی را نشان میدهد.
در همین ارتباط، علیرضا شهیدی، رئیس وقت سازمان زمینشناسی، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ گفته بود: «ایران وارد یک دوره خشکسالی ۳۰ ساله شده است، این دوره خشکسالی از حدود ۲۰ سال پیش شروع شده و اکنون آثارش را در کشور میتوانیم مشاهده کنیم. در همان مقطع زمانی، احد وظیفه، کارشناس هواشناسی و رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی نیز در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به وقوع خشکسالی گفته بود: میانگین بارش سالانه ما نسبت به ۵۰ سال اخیر حدود ۴۰ میلیمتر کاهش پیدا کرده است.
وی همچنین به افزایش گرما که منجر به افزایش مصرف و تبخیر آب میشود، نیز اشاره کرده و گفته بود: «تغییرات دمایی در آمارهای جهانی نشان میدهند کشور ما بهطور میانگین دو درجه افزایش دما پیدا کرده است و بخشی از آن بیشک به سبب افزایش دمای جهانی است که متأثر از تغییرات اقلیمی در دنیاست».
سطح زیرکشت با وجود خشکسالی افزایش یافت
در چنین شرایطی انتشار نتایج سرشماری عمومی کشاورزی که سال گذشته انجام شد، نشان میدهد همزمان با تشدید ناترازی در منابع آبی، طی سالهای اخیر، سطح زیرکشت محصولات زراعی و باغی افزایش یافته است. براساس اعلام مرکز آمار ایران، در سال ۱۴۰۳ به نسبت ۱۳۹۳، سطح زیر کشت کل محصولات کشاورزی با ۵/۵درصد افزایش به ۱۷/۴میلیون هکتار رسیده است. در این میان سطح زیرکشت محصولات بهشدت آببر نظیر برنج در همین مدت ۲۸درصد افزایش داشته است.
این میزان افزایش سطح زیرکشت در شرایطی است که انتظار میرفت و میرود که افزایش تولید در سطح کشاورزی معطوف به ارتقای بهرهوری مصرف آب و بهرهوری از سطح زیرکشت موجود و استحصال محصول بیشتر از زمینهای زراعی و باغی فعلی باشد.
اگرچه همین آمارها حاکی از افزایش واحدهای کشاورزی استفادهکننده از سیستمهای نوین آبیاری است، اما در مقابل، افزایش سطح زیرکشت محصولات کشاورزی، بهویژه در برخی محصولات آببر نظیر برنج اتفاق نگرانکنندهای است. البته جای تأسف دارد که گزارش مرکز آمار و سایر گزارشهای مراکز مسئول ازجمله وزارتخانههای جهاد کشاورزی و نیرو، آمار دقیقی از مصرف آب، به تفکیک محصولات ارائه نمیدهند.
شوک آماری محصولات آببر
در چنین شرایطی، مروری بر آمار سطح زیرکشت برنج به عنوان یک محصول بسیار آببر نشان میدهد تا چه اندازه بین واقعیات محدودکننده مصرف آب و رشد سطح زیرکشت محصولات آببر، تناقض وجود داشته است. براساس نتایج سرشماری کشاورزی در ۱۴۰۳، سطح زیرکشت برنج در کل کشور ۴۹۱هزار هکتار بوده که نسبت به سرشماری سال۱۳۹۳ که ۳۸۳ هزار هکتار بود، ۲۸درصد افزایش نشان میدهد. با این حال نکته تأسفبارتر، افزایش سطح زیرکشت در استانهای کم آب است.
اگر از گیلان و مازندران به عنوان استانهای پرآب و محل اصلی کشت برنج بگذریم، میبینیم افزایش سطح زیرکشت برنج در سایر استانها که کم و بیش با معضل کمآبی مواجهاند نیز رخ داده است. در سال ۱۳۹۳ که سطح زیرکشت کمتر بود، ۷۰درصد کشت برنج در این دو استان و ۳۰درصد باقیمانده در سایر استانها صورت میگرفت، اما در ۱۴۰۳ با وجود افزایش سطح کشت، سهم این دو استان به ۵۹درصد کاهش یافته و سهم سایر استانها ۴۱درصد شده است.
رشد کشاورزی به شرط محدودسازی مصرف آب
در هر حال با وجود ابلاغ سند الگوی کشت و آمایش سرزمین به عنوان دو سند مهم سازگاری با کم آبی و همچنین پیشبینیهای بلندمدت قبلی از روند ادامهدار خشکسالی در کشور، انتظار میرفت و میرود که محدودسازی در رشد سطح زیرکشت کشاورزی بهویژه محصولات آببر برای مدیریت مصرف آب و جلوگیری از تشدید بحران آبی، در دستور کار قرار گیرد، اما به نظر میرسد اسناد بالادستی اشاره شده، فاقد ضمانت اجراست و باید برای مهار مصرف آب در بخش کشاورزی فکری جدی کرد. در این میان اگرچه امنیت غذایی کشور، اقتصاد روستاها و بخش کشاورزی اهمیتی فراتر از محاسبات اقتصادی دارند، اما باید هرگونه توسعه بخش کشاورزی با محدودسازی سطح زیرکشت و مصرف آب با ارتقای بهرهوری در سطوح کشت فعلی صورت گیرد.
نظر شما