طبق آمارها بیش از نیمی از جمعیت ایران در اوایل انقلاب روستانشین بودند؛ یعنی ۴۷ درصد شهرنشین و ۵۳ درصد روستانشین بودند اما به مرور زمان ضریب شهرنشینی در کشور افزایش و ضریب روستانشینی کاهش یافت، به طوری که در سال ۱۳۹۵ حدود ۲۰میلیون نفر از جمعیت کشور را روستانشینان تشکیل میدادند؛ یعنی معادل ۷۵درصد جمعیت کشور شهرنشین و ۲۵درصد روستانشین شدند.
زنانه شدن جمعیت روستاها
دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت در خصوص تغییر ساختار جمعیتی در روستاهای ایران در گفتوگو با قدس اذعان میکند: تا چند دهه پیش ساختار روستاهای ما مبتنی بر تولید محصولات کشاورزی بود و به نیروی کار جوان نیاز داشتند اما با تغییر سبک زندگی و در پی آن تغییر فرهنگ اشتغال، مهاجرت روستاییان به شهرها آغاز و موجب خالی شدن روستاها از نیروی کار جوان و تراکم جمعیت روستاها در شهرها شد.
صالح قاسمی بیان میکند: پدیده دیگری که در روستاها در حال اتفاق است زنانه شدن جمعیت روستاهاست، یعنی در میان جوانان هم بیشتر آقایان به شهرهای کوچک و یا حاشیه شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند و خانمها در کنار والدین سالخورده خود در روستاها میمانند.
وی ادامه میدهد: در واقع ساختار جمعیتی روستاهای ما افزون بر سالمندی جمعیت به سمت جمعیت زنانه نیز در حال حرکت است و ضرورت دارد با وجود آنکه در نیم قرن اخیر مهاجرت داخلی در کشور مدیریت نشده و با قطبهای جمعیتی در شهرهای بزرگ مواجه شدهایم بنابراین باید تا خیلی دیر نشده و روستاهای ما خالی از سکنه نشدهاند، تمهیداتی برای پیشگیری از این مهم اندیشیده شود.
اشتغال؛ عامل تأثیرگذار در جابهجایی جمعیت
دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت همچنین بیان میکند: مهاجرت جوانان از برخی استانها به استانهای دیگر اغلب با هدف شغل مناسب عامل مهمی است که موجب سرعت رشد پدیده سالمندی در برخی از استانها شده است.
وی میافزاید: به عنوان نمونه استان همدان یکی از استانهای دارای جمعیت سالخورده زیادی بوده و علت مهم آن این است که این استان فاقد صنایع بزرگ است و به تبع آن فرصتهای شغلی محدودی دارد، ضمن آنکه دمای هوا در بسیاری از روزهای سال در این استان سرد است، در نتیجه جوانان با هدف پیدا کردن شغل به استانهای مجاور که اتفاقاً استانهای صنعتی بسیار خوبی نظیر استان مرکزی هستند مهاجرت میکنند، در حالی که سالمندان در استان باقی میمانند و نسبت سالمندی افزایش مییابد.
زنگ خطر تغییر ساختار جمعیت در روستاها
به گفته دکتر قاسمی کشورهای دنیا در حال تدوین اسنادی با عنوان سالمندی فعال و سالم هستند به این معنا که میکوشند از یک سو زندگی سالمی را برای سالمندان تأمین کنند و از طرفی دیگر برنامهریزی میکنند با اجرای سیاستهای تشویقی و فرهنگسازی برای افزایش نرخ باروری، نیروی کاری که باید جایگزین این سالمندان شوند را تأمین کنند.
آسیبهای مهاجرتهای مردان به شهر
یک پژوهشگر اجتماعی در این ارتباط به قدس میگوید: با مهاجرت مردان روستایی به شهر تعداد زنان در روستاها نسبت به مردان بیشتر شده است.
مرضیه خردمند میافزاید: از عمدهترین تبعات این موضوع در مناطق روستایی بالا رفتن سن ازدواج دختران روستایی و از دست رفتن فرصت ازدواج برای آنان است، یعنی وقتی مردان به مناطق شهری مهاجرت میکنند، ممکن است زنان فرصتی برای ازدواج نداشته باشند.وی معتقد است: اغلب مهاجرتهای نامتوازن روستاییان به شهرها به دلیل دستیابی به شغل و جایگاه مناسب است اما این اقدام برای آنها فقط اشتغال فصلی و افزایش حاشیهنشینیهای فرهنگی را به دنبال دارد.خردمند با بیان اینکه این موضوع برای جامعه مردان نیز دارای تبعات منفی است، ادامه میدهد: با افزایش این معضل، مردان در شهرها با حاشیهنشینی فرهنگی مواجه میشوند و زنان نیز در روستا به دلیل نبود آرامش نسبی و تنهایی درگیر آسیبهای گوناگونی از جمله افسردگی و دیگر نارساییها میشوند.
تغییر معیارهای ازدواج مردان روستایی
وی تأکید میکند: اگر تناسب جمعیتی جامعه به هم بخورد بیشک با نارساییهای فراوانی روبهرو میشود و وقتی نیازهای زنان برآورده نشود بالطبع خللهای فراوانی به جامعه وارد میشود.
به گفته خردمند مهاجرت مردان به دلیل جابهجایی هنجارها و ادامه تحصیلات معیارهای آنها را برای ازدواج تغییر داده است.
این پژوهشگر حوزه بانوان اذعان میکند: در مقابل نیز بسیاری از زنان و دختران در روستاها این فرصت را پیدا کردند که از تحصیلات عالیه برخوردار شوند اما به دلیل نبود شغل مناسب پس از مدتی منفعل و افسرده میشوند، بنابراین دولتمردان باید این آسیبهای جدی را که در حال شکلگیری و شتاب گرفتن در جامعه روستایی است با دقت بیشتری رصد کرده و برای آن برنامه داشته باشند.
تأثیر تغییرات اقلیمی
رئیس پژوهشکده سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی نیز با اشاره به اینکه درآمد و اشتغال دو پارامتر اصلی مهاجرت هستند، بیان میکند: تغییرات اقلیمی نیز یکی از عوامل تأثیرگذار در جابهجاییهای داخلی است و بسیاری از افراد و روستاییان به دلیل خشکسالی، پدیده گرد و غبار، فرسایش خاک و کمبود منابع آبی به مناطق دیگر مهاجرت میکنند که از این میان میتوان به خوزستان اشاره کرد که با وجود ظرفیتهای بالای اقتصادی و صنعتی از مهمترین استانهای مهاجرفرست است.
محمود مشفق با بیان اینکه عوامل متعددی در افزایش جمعیت شهری و کاهش جمعیت روستایی نقش داشتهاند، اضافه میکند: آنچه در حال حاضر در کشور ما اتفاق افتاده این است که به مرور زمان موازنه مهاجرتی کشور به هم خورده و الگوی مهاجرتی ما از روستا-شهر به مهاجرتهای شهر به شهر و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و مجموعههای شهری تغییر یافته است.
تبدیل روستاها به شهر
دکتر مشفق بیان میکند: از طرفی دیگر یکی از دلایل افزایش آمار شهرنشینان، تبدیل روستاها به شهر و افزایش تعداد شهرها بوده، به طوری که سال ۱۳۵۵ در کشور ۳۷۳ شهر داشتیم و اکنون با هزار و ۲۴۵ شهر تعداد شهرهای ما از مرز سه برابر گذشته است.این استاد جمعیتشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص مبدأ مهاجرت داخلی در ایران میگوید: کانونهای مهاجرفرستی شامل استانهای غربی، شمال غربی و استانهای شرقی کشور میشود که نخستین کانون مهاجرفرستی استانهای منطقه زاگرس یعنی ایلام، همدان، خوزستان، کردستان، لرستان و کرمانشاه هستند که معمولاً این مهاجران به سمت تهران و اصفهان میروند به همین دلیل نسبت جمعیتی در منطقه البرز رو به افزایش است.
نظر شما