به گزارش گروه فرهنگی قدس، از کامو در بحثهای مربوط به این جنبش تئاتری مکرراً نقل میشود و حکایت از آن دارد که معناباختگی ذاتی نیست و محصول وضعیتی حادث شده در زندگی است:
«در کائناتی که ناگهان همه ی توهّمات و بارقههای امید ناپدید شدهاند، انسان احساس غریبگی میکند. وضعیت او به وضعیت فردی تبعید شده میماند که هیچ علاجی برای دردهایش وجود ندارد، زیرا از خاطراتش درباره ی موطنی از دسترفته محروم شدهاست و همچنین امیدی هم به رسیدن به سرزمینی موعود ندارد. این جدایی بین انسان و زندگیِ او، بین بازیگر و زمان و مکانِ نمایش او، حقیقتاً احساس معناباختگی را به وجود میآورد.»
«خیال در دفتر پستی» از نخستین نمونه های تأثیرگذار تئاتر ابزورد در ادبیات ترکی است که با نگاهی بومی، بحران هویت انسان معاصر را در گیرودار سنت و مدرنیته روایت می کند. افندی اف ثابت می کند که پوچی، مرزی نمی شناسد.
این نمایشنامه با وجود سادگی ظاهری، لایه های پنهانی از انتقاد اجتماعی و فلسفه ی اگزیستانسیالیستی دارد و همچنان برای مخاطب امروزی تکان دهنده است. این اثر در عین داشتن پیرنگی ساده، پیام عمیقی دارد. ماجرا در یک دفتر پستی متروک می گذرد، جایی که یک پستچی تنها در انتظار نامه ای مهم است که در نهایت هرگز نمی رسد. مشتری های عجیب با درخواست های عجیب تر از خودشان وارد می شوند، اما هیچ ارتباط معناداری شکل نمی گیرد. تنها گفتگوهای به ظاهر غیرمنطقی و تکرارشونده، میان شخصیت ها جریان دارد. دیالوگ هایی که بیگانگی انسان مدرن و ناتوانی او در ارتباط با غیر را فریاد می زنند. گاهی دیالوگ ها چنان نازل و سطحی بیان می شوند که شخصیت پردازی برجسته می شود و ما علاوه بر عادله، دیگر شخصیت های نمایشنامه را هم می بینیم. امیدی موهوم، گاهی شخصیت ها را به هم مرتبط می کند.
مفاهیمی که در سطح و عمق این متن جریان دارد، اغلب مفاهیم نمایشنامه های ابزورد بکت هستند. مثل انتظاری پوچ از طرف پستچی برای «نامه»ی ناشناخته؛ این انتظار یادآور نمایشنامه ی «گودو»ی بکت است؛ نماد امید واهی در جهانی بی مقصد.
دفتر پستی، استعاره ای از بوروکراسی، دولت و ساختارهای اجتماعی و نظام های فرسوده ای است که انسان را به همان روزمرگی ناشی از پوچی کشانده و این همان محصول وضعیت است.
شخصیت های این نمایشنامه احساس تنهایی و بیگانگی می کنند؛ با وجودی که شخصیت ها در کنار یکدیگرند و گاه حتا دوست و یا همخانه، اما هرکدام در جهان توهمی خود غرق شده اند. اشیاء بی ربط نظیر میل و کاموای بافتنی پیرزن که در اغلب صحنه ها حضور دارد، بر بی معنایی عینیات تأکید می کنند.
دیالوگ های گاه کمیک و موقعیت های نامتعارف، پوچی وضعیت بشری را با طنز سیاهی به تصویر می کشند. اما آن چه بیش از تمام این ها از ابتدا تا انتها مخاطب رتا به دنبال خود می کشاند، اضطراب، آشفتگی و حتا گاهی امید است. مخاطب در فضاهای خیالگونه و رویا گونه ی عادله با انواع تقابل های روبه رو می شویم؛ با نور و تاریکی، سیاهی و سفیدی، امید و ناامیدی.
افندی اف توانسته با زبانِ شکسته، کارکردزدایی از اشیاء، و چرخه های بی پایان عملی، تماشاگر را در فضایی گیر بیندازد که هم ظنزآمیز است و هم اضطراب آور.
«خیال در دفتر پستی» را می توان نمادی درخشان از تقلای انسان در برابر نظام های بی معنا دانست و عادله را نماینده ی این تفکر. کما اینکه در نهایت با اجرای تصمیمی که کم و بیش از ابتدای شروع ماجرا در مواجهه با فضای پوچ روزمرگی، گرفته، سعی می کند از این پوچی عبور کند.
این اثر با به کارگیری مناسب از فضای سورئال و دیالوگ های دورانی، توانسته هسته ی اصلی تئاتر پوچی را نمایان کند. این اثر، مانند دیگر شاهکارهای ابزورد و درخشان کافکا، یونسکو و بکت، نه راه کاری برای شحخصیت ها ارائه می دهد، نه پایان بندی رضایت بخشی در کار است؛ چرا که تصمیم عادله هم بیشتر از سر اجبار به نظر می رسد تا انتخابی آزاد. این نمایشنامه تنها آیینه ای در برابر پوچی حیات می گذارد.
سمیه سیدیان
نظر شما