در شمارههای پیشین به نشانه ارادت و خضوع در مقابل امام رئوف حضرت رضا(ع) از پایینترین نقطه یعنی پاسای گفتیم و پس از آن به اجزای بالاتر رسیدیم. در این سیر، امروز از نقش گلها و ختاییها به همراه نقش محرابهای روی ضریح شریف رضوی صحبت میکنیم.
در جستوجوی تاریخ و معنای محراب
در آیین مقدس اسلام یک فرد مسلمان دو گونه جنگ دارد؛ حرب کوچک یا جهاد اصغر و نبرد با دشمن خدا؛ دوم، حرب بزرگ یا جهاد اکبر و مبارزه با نفس. هم میدان نبرد در جهاد اصغر و هم میدان مبارزه با نفس در جهاد اکبر، محراب است. این تعبیر با توجه به این نکته میآید که برخی، ریشه واژه محراب را از فعل «حرب» به معنی «جنگیدن» میدانند و بنابراین محراب هم به معنی «میدان جنگ» است و اشاره به «محل جنگیدن با شیطان» دارد. شریفترین محل نشستن و صدر مجلس را هم محراب میگویند.
اما محراب در ذهن ما مسلمانان چون دریچهای به سوی خداست و نیایشگر در نبرد با شیطان، سر تعظیم در برابر خالق بزرگ خم میکند و تسبیح او میگوید.(سجادی، ۱۳۷۵، ص۱۹) همچنین محراب به عنوان یک عنصر اصلی معماری مذهبی در اسلام است که در مساجد به بهترین شکل در هر دوره و زمانی تجلی پیدا کرده است.(سجادی، ۱۳۷۵، ص۲۳)
در طول تاریخ، هنرمندان محراب را با خلوص نیت و به امید پاداش اخروی، به انواع هنرهای معماری، خطاطی، گچبری، کاشیکاریها مزین کردهاند، بهطوری که هر بیننده را به اعجاب وامیدارد و سؤالات بسیاری را در ذهن آنان به وجود میآورد که چرا این قسمت از مسجد اینچنین مورد توجه قرار گرفته و منشأ و مبدأ آن از کجا و فلسفه وجودی آن چه چیزی بوده است.
قاب قوسین متبرک
در بررسی تحولات معنایی واژه محراب در طول زمان و در متون مختلف با روش معناشناسی تاریخی مشخص است از مقایسه تغییر معنایی از یک متن به متن دیگر و از یک مقطع زمانی به زمانی دیگر فهم متفاوتی از آن میشود. بر این مبنا روشن است در معنا و مفهوم واژه محراب و در ساخت و کارکرد آن در تاریخ اسلام، تغییر و تحولاتی رخ داده است. در قرآن کریم این کلمه در چهار مورد مفرد و یک مورد جمع به کار رفته است و عرفا نگاه دیگری به این قاب قوسین متبرک دارند، چرا که عارف، محراب را نزدیکترین مکان به خدا احساس میکند و آن را تجلیگاه افعال، صفات و ذات الهی مییابد. (قیصری، ۱۳۷۵، ۱۴۶). درحقیقت سالک با مشاهده محراب، به مشاهده جلال الهی نائل میشود، همان مقامی که پیامبر(ص) در آخرین مرحله عروجش، در آن آرام گرفت و بر آن تکیه زد.
آفتاب مهربانی بر سر ماست
در اینجا نیز سخن از محراب است که بر ضریح مقدس نشسته است. در بررسی محرابهای منقش روی ضریح شریف رضوی باید گفت در یک نگاه کلی در هر سمت از ضریح شریف رضوی با مجموعهای از محرابها که مزین به گلهایی هستند، روبهرو میشویم. محرابی اصلی و محوری ستونهای دو جناح ختم شده به محرابی بزرگتر از هر وجه از ضریحاند. محرابهایی از جنس نقره ۹۹درصدی که سبب انعکاس و تلألو نور میشوند. در کنج بالای لچکیهای اصلی این محرابیهای بزرگ، سه عنصر درشتتر از هر عنصری دیگر از جنس طلا به شکل گل آفتابگردان دیده میشود. گلهایی با برگهای پرطاووسی فشرده که در هم تنیدهاند.
میدانیم گلهای آفتابگردان تداعیگر خورشید هستند. سازندگان با اشاره به شمسالشموس، سلطان ارض توس حضرت علی بن موسیالرضا(ع) و اشراق انوار ایشان به تمامی اطراف عالم از سرزمین خراسان، هنرمندی خود را به انتها رساندهاند. در میان این گلهای طلایی آفتابگردان که در کنجهای محرابی مستقر شدهاند، القاب مقدس و مطهر خداوند جل و اعلی آمدهاست. مواردی مانند «یا قاضی الحاجات، یا مجیب غافر الخطیئات، یا راحم العبرات، یا منزل البرکات الدعوات، یا ولی الحسنات، یا مقیل العثرات و یا رافع الدرجات» که جملگی از اسما و صفات رحمانی و جمالی ذات پروردگار هستند.
گل آفتابگردان در این موقعیت با کنگرههای شانزدهگانه، اشارتی ظریف در تصویر و نقوش مجرد به مقام چهارده معصوم(ع) همراه با احتساب حضرت زینب(س) و حضرت ابوالفضل العباس(س) دارد که موجب جلوهگری مضاعف شده است. وجود دو گل آفتابگردان دیگر در دو سوی همان گل آفتابگردان بزرگ که مزین به نام جلاله یا الله بوده، با سه بار تکرار در هر گل از جنس طلا با زمینهای مات و نوشتاری براق، خود را با این تضاد به غایت زیبایی و به کمال رسانده است.
قابی برای شکرگزاری
از زیر گل آفتابگردان مرکزی دو برگ پرطاووسی یا هیئت و جلوهای از دستان رحمت و بخشندگی در چپ و راست، نمود و ظهور پیدا کرده که اقتباسی است از فرازی در آیه ۶۴ سوره مائده «... بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشَاء، بلکه هر دو دست او گشاده است، هر گونه بخواهد، میبخشد».
یکی دیگر از مفاهیمی که هنرمندانه در محرابیهای ضریح تصویر شدهاند این است که عناصر هنگام نزدیک شدن به نقطه وصال در مرکز محرابی، از مرتبه جلی به مرتبه خفی رسیدهاند، یعنی کوچک و کوچکتر میشوند. در امتداد سیر نزولی ساقههای منتهی به قابی از دلنشان خاتمه مییابند که در بالای آن، به زیبایی بارش رحمت الهی را برای ما تداعی میکند. به این صورت که در میان نقوش اسلیمی، گویی هیئتی انسانی وجود دارد که دو دست خویش را به حالت مناجات به آسمان برده و با آغوشی باز، برکاتی چون گل، غنچه، برگ و جوانه بر او فرود میآید و در هیئت انسانی شکرگزاری کرده و از وجد مواجهه با این بوستان، دستافشانی میکند.
سروهایی که سربلند و سبزند، مثل شهید
گفتیم هیئت انسانی متواضع در حال مناجات در میان اسلیمیها وجود دارد. این هیئت انسانی در ستونهای محرابیهای میانی نیز به همان صورت وجود دارد و در محرابی اصلی تکرار شده است، اما با این تفاوت که برای این ستونها، سروی کشیده و راست قامت که سر به اوج دارد، در نظر گرفته شده است. سرو در نماد تصویر، نمایانگر ایستادگی در عالم طبیعت و نمودی همیشه سبز است، با هیئتی ثابت و با وضعی ماندگار در صورت و تصویر که از گذشته تاکنون جلوهای مقدس در فرهنگ و اندیشه ایرانیان دارد.
به بیانی دیگر، سرو نمادی از مقام و مرتبت شهید بوده که همیشه زنده است و اشارتی به مقام شهادت و حیات جاویدان امام مظلوم و مسموم به زهر جفا، حضرت ثامنالحجج(ع) دارد و این معنا در آیه ۱۶۹ سوره آلعمران آمده است: «و هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مردهاند، بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند».
هرچند در مورد نمادشناسی سرو موارد بسیاری در پژوهشها آمده، ولی ما در این فرصت تنها به موارد اندکی اشاره میکنیم. سرو نماد حیات و زندگی جاودانه نیز است. در زمستان مرگبار نباتات در طبیعت، با وجهی سبز و ماندگار، سایهگستر محیط خویش و ثابت و حی و زنده بوده و در تابستان آفتابسوز، جلوهای بهشتی در عالم زمین است که یادآور حیات و زندگی شجره طیبه است و باغهای بهشتی اجر ای سایهنشینی در کنار این شجره طیبه، یعنی خاندان اهلبیت(ع) است.
در امتداد سرو، نشانی چهار دلی که اشاراتی به چهار وجه عالم وجود و ماده(آب ، خاک، باد و آتش) است، آمده که اشارهای به نورافشانی و افاضه انوار رحمانی و صاحبان سرو امامت دارد. از آنجایی که ائمه(ع) بهانه پیدایش خلقت هستند، هنرمند چیرهدست توانسته با دستگیری از عالم غیب، مشاهد، شهود و سلوک و با هدایتی پنهان و پیدا و پررمز و راز از جانب انوار قدسیه اهل بیت(ع) این مفهوم را بازنمایی کند.
منابع:
تحولات مفهومی محراب با تأکید بر منابع قرنهایسوم و چهارم هجری، نویسندگان: فریبا پات و نفیسه صبایی
مطالعه تناسبات، ساختار و نقشمایههای محراب مسجد جامع هفتشویه؛ نویسندگان: شادی نقیب اصفهانی، افسانه ناظری و بهنام پدرام
پویش مفهومی در یافتن ارتباط صورت ظاهری با معانی نهفته در ساختار ضریح امام رضا(ع)، نویسندگان: پرویز اسکندرپور خرمی و علیاکبر شیرازی
نظر شما