این کوتاهترین گزاره درباره مردی است که اگر در پریمیرلیگ و اردیویسه دوام میآورد، به سهولت سر از منتهاالیه نیمکت تیم ملی درنمیآورد و احتمال خاموشی آتشفشانی سیودو ساله را به دست خود کلید نمیزد. او اما فکری برای زخمهای ناسور رؤیاهایش نکرد و از جلد وینگر جاهطلب بیرون زد تا فقط ۴۵ دقیقه در مجموع دو جدال ۱۸٠ دقیقهای تیم ملی ایران با ماهاراجهها و تاجیکها به میدان برود.
به عقب برمیگردیم و روزگاری را به یاد میآوریم که پسر جیرنده با به سیم آخر زدن در اردیویسه و مبدل شدن به آقای گل فوتبال هلند مثل کوه پشت سر تیم کشورش ایستاد. حتی اگر حافظه تاریخی خوبی نداشته باشیم، این یکی را خوب به خاطر داریم که توپچی کاربلد چگونه در قلب میدان تیم ملی و پشت مهاجمان نوک محشر به پا میکرد و با پاسهای تودر، سانترهای مواج، پروازهای بلند و شلیکهای مرگبار یک تنه نسخه رقیبان را میپیچید.
حالا اما پس از گذشت هفت سال علیرضا جهانبخش کمتر شباهتی به سالهای اوج خود دارد و آنقدر در زمین رقتانگیز نشان میدهد که منتقدان حضور ۳۳ دقیقهایاش در ورزشگاه دوشنبه را تاب نمیآورند و خواستار دوخته شدن دوبارهاش به نیمکت میشوند.
به نظر میرسد علی جهان برای آنکه همچنان در تیم ملی خودی نشان دهد و از چشمها نیفتد باید تاریخ پروازهای خود را عقب بکشد و شبیه همان پارتیزان زهرداری عمل کند که روزگاری دوست و دشمن را به تحسین وا میداشت.
در این میان شاید پرو کردن تنپوش راپید وین آخرین فرصت برای کاپیتان زخم خوردهای باشد که فاصله عرش تا فرش را در کمتر از چند سال طی کرد.
بیمداهنه اگر او در سرزمین ترومپت و گیتارباس دوباره متولد شود و با جامه راپید بدرخشد، از نگرانیهای تیم ملی خواهد کاست و در جام جهانی پیش رو به عصای دست ژنرال بدل خواهد شد.
جز این اگر باشد او در تلاطم نتهای غمافزا گریزی ندارد جز آنکه به واژه دلتنگ بدرود بیندیشد و در پاییز جهان حسرتِ خزان ساقهایش را بخورد!
۱۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۷:۳۱
کد خبر: ۱۰۹۴۱۴۱
وقتی نتوانست از جبهه راست کارزار فشار مؤثری روی قفس توری تاجیکها ایجاد کند؛ فضایی که میتوانست نقطه برتری ایران باشد، عملاً بیخطر ماند و همین به حریف اجازه داد جلو بکشد و درنهایت بازی را به تساوی بکشاند و کام همه را تلخ کند.

زمان مطالعه: ۱ دقیقه
منبع: روزنامه قدس
نظر شما