گروه طبیعت-علی پور: بهترین عکس از پلنگ آسیایی را «سید بابک موسوی» از این گونه ارزشمند گرفته است. عکس او از قوچ اوریال و هما هم عکسهای بی نظیری است.

 تشکلهای غیر دولتی به حمایت از طرحهای زیست محیطی برخیزند
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

او یک جوان کرمانی است که بخش عمده ای از عمر 35 ساله اش را به عکاسی از حیات وحش پرداخته است. سید بابک موسوی چند سالی است که ساکن زنجان شده است. گفت و گوی ما با این عکاس برجسته حیات وحش، در بعد از ظهر یک روز پاییزی انجام شد.


آیا عکاسی از حیات وحش مقرون به صرفه است و یک عکاس حیات وحش می تواند از این طریق زندگی خود را تأمین کند؟
گرچه من 15- 10 سال است در این زمینه فعالیت می کنم و پیش از این نیز که وضعیت بهتر بود و من در چند پروژه دولتی مشارکت داشتم. اما در حال حاضر در ایران چنین امکانی وجود ندارد؛ زیرا تشکلهای غیردولتی و مردم به دلیل نداشتن توان اقتصادی دراین پروژه ها حضور مؤثر ندارند؛ چون هزینه عکاسی حیات وحش بیش از سایر زمینه های عکاسی است و برای گرفتن این تصاویر نیز باید زمان بیشتری را سپری کرد.
برای نمونه، عکاسی برای تهیه و ثبت تصاویری از یک شهر، یک سال زمان گذاشته و کتابی در این زمینه چاپ کرده است. اما من با 15 سال عکاسی حیات وحش هنوز نتوانستم کتابی در این زمینه منتشر کنم؛ زیرا برای گرفتن یک عکس خوب از حیات وحش باید 15 تا 20 روز زمان بگذارم. از همین رو مبلغی که بتوانیم عکس را بفروشیم خیلی کم است. به این ترتیب گذران زندگی از این طریق با دشواری میسر است.


چگونه می توان زمینه گردش مالی عکاسی از حیات وحش را فراهم کرد؟
در کشورهای فعال در این زمینه راهکارهای مختلفی وجود دارد. در این کشورها، تشکلهای غیر دولتی که مدافع محیط زیست هستند، پشتیبان مؤثری برای عکاسان حیات وحش هستند. چنانکه برای معرفی بهتر گونه های حیوانات از هنر عکاسان این حوزه بهره می برند. در ایران هم تشکلهای غیردولتی باید از طرحهای محیط زیستی حمایت کنند.
برای نمونه «اندی رز» با حمایت سازمانهای غیردولتی در انگلستان در پروژه ای
 «ببر سیبری» را معرفی و کتابی نیز چاپ کرد. راه دیگر کسب درآمد در این زمینه، انتشار کتابهای مرتبط با حیات وحش می باشد که به دلیل فرهنگ ارتباطی مردم این کشورها با محیط زیست، با اقبال خوبی از سوی مردم مواجه می شود. درحالی که در کشور ما به دلیل نبود ارتباط کافی میان مردم و طبیعت و حیات وحش این حوزه جذابیتی برای مردم ندارد. این درحالی است که در کشورهای دیگر از دوران طفولیت این ارتباط دیده می شود. چنانکه از همان دوران کار «پرنده نگری» را به صورت غیر حرفه ای انجام می دهند. همچنین در این جوامع مجلات تخصصی با موضوع عکاسی حیات وحش به وفور دیده می شود. در واقع فضاهایی که بتوان عکسهای خود را چاپ و منتشر کرد؛ فراوان است. در حالی که در کشور ما مجله ای که به طور منحصر و اختصاصی به عکاسی حیات وحش بپردازد، وجود ندارد و همین مجلات معدود در جامعه ما بیشتر به مقوله شکار و حیات وحش می پردازد.
راه دیگر برای کسب در آمد، برگزاری نمایشگاه‌هاست که در این فضاها عکسهای حیات وحش خریداری شود. اما در کشور ما این فرهنگ چندان دیده نمی شود که به تصاویر حیات وحش نگاه هنری داشته و این عکسها را بخرند و قاب کنند.
نکته دیگر که در درآمدزایی این حوزه مؤثر است، رعایت قانون کپی رایت است. اما از آنجا که در کشور ما این قانون به تصویب نرسیده، عکسهای حیات وحش همانند سایر زمینه های هنری، در نشریات و روزنامه ها و حتی در میان مردم دست به دست می شود، بدون آنکه حقوق مالکیت هنری آن رعایت شود.


به نظرتان چرا مردم به این حوزه 
بی توجه هستند؟
مردم ما به حیات وحش بی توجه نیستند، اما چون این زمینه نوپاست، به جز تعداد اندکی از قشر فرهیخته جامعه، دیگران اطلاعاتی از آن ندارند؛ زیرا مردم کوچه و بازار ما ارتباطی با محیط زیست ندارند. وقتی این ارتباط وجود ندارد، چگونه می توان به آن علاقه مند شد؟ هنگامی که ما نمی دانیم یوزپلنگ ایرانی چیست، چگونه می تواند این موجود، برای ما اهمیت داشته باشد؟ در کشور ما این ارتباط اندک است و اغلب به گروه‌های شکارچی خلاصه می شود که دیدگاهشان با عکاسان حیات وحش متفاوت است. به این ترتیب وقتی مردم ارتباطی با موضوع ندارند و آن را 
نمی شناسند، چگونه می توان انتظار داشت که برای آن هزینه کنند؟


به نظر شما سطح عکاسی حیات وحش در کشور ما چگونه است؟ آیا ما حرفی برای گفتن در این زمینه داریم؟
سطح کیفی عکاسی حیات وحش در کشور ما نسبت به جهان استاندارد است، اما به هرحال از میان 100 هزار نفر که در سطح جهان به عکاسی حیات وحش می پردازند، راحت‌تر
 می توان یک نفر را انتخاب کرد تا از میان مثلاً 10، 12 نفری که در ایران به این هنر می پردازند. در کشور ما چون فعالان عکاسی حیات وحش معدود هستند، خروجی های آنها هم در همان 8 تا 10 نفر محدود می شود. البته رشد عکاسی حیات وحش رو به پیشرفت است؛ مثلاً زمانی که من عکاسی می کردم تنها استاد «بیژن فرهنگ دره شوری» جدی دراین زمینه عکاسی 
می کردند. البته باید به این نکته هم توجه داشت که یکی از دلایل بی رغبتی در حوزه عکاسی حیات وحش در کشور ما، گرانی سفر کردن است. کشور ما پهناور است و پراکندگی جمعیت حیات وحش در آن بسیار پایین است. برای نمونه جمعیت قوچ و میش در کل کشور به 40 هزار رأس نمی رسد. اما در آمریکا و آفریقا، تنها در مناطق محدودی 200 هزار رأس از یک گونه وجود دارد که عکاسی حیات وحش را آسان 
می کند. از سوی دیگر دایره ترس حیوانات ما بسیار گسترده است؛ زیرا به دلیل سالیان سال شکار شدن، از حضور آدمها بسیار می ترسند. مسأله دیگر که عکاسی حیات وحش را تحت تأثیر قرار می دهد، گرانی تجهیزات عکاسی است. چنانکه مثلاً برای تهیه یک لنز استاندارد باید دست کم 6 میلیون تومان هزینه کرد. حال آنکه بسیاری از جوانان و علاقه مندان به حیات وحش چنین توانایی اقتصادی را ندارند. این گونه است که تمام این عوامل، دست به دست هم می دهد تا عکاسان کمتری دراین حوزه فعالیت کنند.


شما یکی از بهترین عکسها را از «پلنگ آسیایی» و «قوچ اوریال» را در منطقه تندوره در هزار مسجد گرفتید. چند سال در این منطقه عکاسی کردید و چه تجربه هایی از این منطقه دارید؟
به نظر من خراسان به دلیل مسایل سوق الجیشی و پراکندگی جمعیت حیات وحش موقعیت مناسبی دارد. هم مردم این استان علاقه مندی بیشتری به طبیعت دارند و هم سازمان محیط زیست استان خراسان رضوی نسبت به دیگر مناطق در این زمینه تلاش بیشتری کرده است. از این رو عکاسان حیات وحش به این استان بخصوص پارک تندوره به عنوان یکی از پارکهای حیات وحش قدیمی کشور علاقه مند هستند.
من سه سالی در این مناطق عکاسی کردم و باز هم سفر خواهم داشت. اما نکته ای که باید بگویم و آن را تجربه کردم، مسأله ترس بسیار و بیهوده مردم ما از وحوش همانند گرگ و گربه سانان بزرگ است. در حالی که درهمین پارک تندوره که 16 هزار هکتار بیشتر نیست، حدود 20، 30 قلاده پلنگ زندگی می کنند و هر روزه محیط بانان نیز از مسیرهای آنها می گذرند. بدون آنکه صدمه ای به محیط بانان بزنند. وقتی شکار یک کل 80 کیلویی برای پلنگ دشوار نیست، پس می تواند آدم را نیز شکار کند. من 15 سال است که در حیات وحش عکاسی می کنم و از فاصله 10، 15 متری نیز از گرگ و مار و دیگر وحوش عکس گرفته‌ام.
بنابراین معتقدم در واقع اغلب مردم بیهوده از این جانوران واهمه دارند؛ زیرا موجودات حیات وحش به انسان به چشم شکار نگاه 
نمی کنند، بلکه بیشتر به چشم مزاحم و رقیب نگاه می کنند. ازاین رو در مواجه با انسانها خود را مخفی می کنند. در شرایطی هم که اتفاقی رخ می دهد و اینها حمله می کنند، مطمئناً به دلیل مداخله انسان در شرایط زندگی این حیوانات بوده است. برای نمونه گرگهایی که در منطقه زنجان به آدمها حمله می کردند؛ سگ گرگ بودند. درواقع گرگها با سگهای اهلی که با انسان حشر و نشر دارند و می دانستند انسان موجود ضعیفی است، جفتگیری کرده بودند و به انسان حمله کردند. همچنین پلنگ تا زمانی که زندگی او را تهدید نکنید و در محدوده لانه و فرزندانش نباشید، حمله نمی کند.
بحث مان درباره تندوره بود. تندوره جای مناسبی برای عکاسی از حیات وحش است و ایمان دارم که خراسان می تواند به قطبی در عکاسی از حیات وحش تبدیل بشود.
با توجه به سالها عکاسی در 
حیات وحش، شما کدام مناطق را برای عکاسی ترجیح می دهید؟
به طور کلی به دلیل تغییرات ارتفاعی در مناطق مختلف کشور، فضاهای متنوعی برای عکاسی حیات وحش وجود دارد. اما به طور خاص حوزه خراسان رضوی را به دلیل پراکندگی جمعیت حیات وحش می پسندم. برای نمونه در این محدوده ما مناطقی را همانند «پناهگاه حیات وحش حیدری»، «پناهگاه شیراحمد سبزوار»، «پارک ملی تندوره» و «جنگل حفاظت شده خواجه» می بینیم. همین «جنگل خواجه» در بهار چشم انداز
 بی نظیری برای عکاسی دارد.
پس از خراسان در اصفهان نیز فضاهای منحصر به فردی وجود دارد. در زمستان نیز جنگل حرا در منطقه حاشیه سواحل خلیج فارس و قشم جاذبه های بسیاری برای عکاسی از حیات وحش دارد. در این فصل جمعیت بسیاری از پرندگان گرمسیری به این ناحیه مهاجرت می کنند و این فرصت را به عکاسان می دهند تا زیباترین پرنده ها را ببینند و از آنها، عکس بگیرند.


در وب سایت شما، عکسهای فراوانی از تجربه های عکاسی تان در مناطق مختلف کشور وجود دارد. به نظر شما فضای مجازی چه تأثیری بر گسترش عکاسی حیات وحش و ارتباط بیشتر با دیگر فعالان این حوزه داشته است؟
فضای مجازی در رونق عکاسی تأثیر فراوان داشته. طبیعتاً عکاسی حیات وحش هم از این تأثیر به دور نمانده است. در گذشته برای مشاهده عکس، فقط می شد عکسها را چاپ کرد که هزینه بسیاری داشت.
اما فضای مجازی به عنوان ابزار رسانه ای نقش قابل توجهی در به معرض تماشا گذاشتن محصولات هنر عکاسی داشت، چنانکه امروز اگر دقت کنید، می بینید که تقریباً فعالان عکاسی در حیات وحش در فضای مجازی نیز حضور پررنگی دارند.
دراین فضا، عکاسان علاقه مندی را می بینیم که با وجود آنکه حرفه آنها عکاسی از حیات وحش نیست، اما در حوزه عکاسی طبیعت فعالیتهای شایسته‌ای دارند و به دیگرانی که علاقه مند به فعالیت در این زمینه هستند، راهنمایی های ارزنده ای می کنند.
اینترنت، نوید بخش روزهای بهتری در عکاسی حیات وحش است. فراوانی و سهولت تماشای عکس بویژه عکسهای مربوط به طبیعت و حیات وحش، توجه افکار عمومی را به این مقوله جمع کرده است. با وجود اینترنت، راحت تر می شود جمعیتهای حیات وحش را معرفی و از آنها صیانت کرد.

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha