شاهمحمدی درباره ساخت این سریال، با بیان اینکه من قبل از «آیینه عبرت» مجموعه دیگری را به نام هشدارهای پلیس ساخته بودم که یکی از آیتمهای نمایشی برنامه جنگ هفته بود و اولین مجموعه پلیسی بعد از انقلاب بهشمار میرفت، گفت: باتوجه به استقبالیکه از هشدار پلیس شد، ستاد مبارزه با مواد مخدر که آن زمان ریاست آن برعهده آقای مختار کلانتری بود تصمیم گرفت برنامهای درجهت مبارزه با مواد مخدر بسازد و به همین دلیل بنده به آنجا دعوت شدم. من به آقای کلانتری که آنزمان فرمانده کل کمیتههای انقلاب اسلامی هم بود توضیح دادم که هشدار پلیس اگر ساخته شد، صرفاً بهخاطر وجود دوربینی بود که شهربانی از قبل داشت، وگرنه با امکانات محدود سازمان، امکان ساخت چنین برنامهای وجود نداشت. ولی او با گرفتن مجوزهای لازم برای خرید این دوربین و آمادهکردن مقدمات خرید آن با مبلغ 2 میلیون تومان، یک دوربین با تمام امکانات صدا و نور خریداری کرد و اولین قسمت «آیینه عبرت» ساخته شد.
کسی از دستمزد حرفی نمیزد
شاهمحمدی درباره هزینههای تولید این سریال نیز با اشاره به اینکه با پول اندکی که از ستاد مواد مخدر میگرفتیم، کارها را تهیه و برای پخش آماده میکردیم، اضافه میکند: نکتهایکه باعث ساخت کارها در آن زمان میشد، مشارکت و علاقه مردم نسبت به هنرمندان بود. آن زمانها نه ما و نه هیچکس دیگری پولی برای اجاره لوکیشن نمیداد و گاهی چندماه داخل خانه یکی از اهالی شهر فیلمبرداری میکردیم، بدون آنکه پولی بابت آن پرداخت کنیم. با روی باز از هنرمندان استقبال میشد و گاهی حتی با ناهار و شام از ما پذیرایی میکردند. امکانات دیگری مثل خودرو، مغازه، تاکسی و اماکن عمومی مثل فرودگاه، راهآهن و پارکها مجانی بود و پولی بابت آنها پرداخت نمیشد و حتی دستمزد بازیگران هم از این قاعده مستثنا نبود؛ اصولاً کسی درمورد میزان دستمزد صحبت و یا سؤالی نمیکرد و هنگامیکه کار به پایان میرسید، با فاصلهای بسیار طولانی که گاهی تا یکسال هم ممکن بود برسد، سازمان خودش مبلغی را درنظر میگرفت و چک آن را صادر میکرد و گاه تا چندینماه همانچک در امور مالی میماند و پرداخت نمیشد؛ چون در بانک پولی موجود نبود.
محمود دینی کارمند بود
دو بازیگر اصلی اینکار محمود دینی و جواد گلپایگانی با این سریال مشهور شدند. درباره انتخاب این بازیگران از کارگردان پرسیدیم و او گفت: دینی آنزمان مسؤول روابط عمومی اداره کل مبارزه با مواد مخدر بود و به بازیگری هم علاقهای نداشت. او از همان ابتدا بهعنوان مدیرتولید درکنار گروه قرار داشت. با اینوجود در یکی از مجموعهها به او نقش کوچکی دادم که از عهده آن خوب برآمد و مردم هم از او استقبال خوبی کردند. بهمرور نقش بیشتری برایش درنظر گرفتم، تا اینکه در انتها به یکی از شخصیتهای اصلی مجموعه تبدیل شد. ولی جواد گلپایگانی قبلاً کار کرده بود، حتی تهیهکنندگی کرده بود. توسط ایرج سرباز که مدیر تدارکات کار بود با او آشنا شدم و بعد از اینکه اولین قسمت مجموعه را با بازی او جلوی دوربین بردم، بهسرعت به شخصیت اصلی داستانهای آیینه عبرت تبدیل شد.
«آیینه عبرت» تیتراژ خاصی نداشت. شاهمحمدی در اینباره هم توضیح داد: تیتراژ تنها بخشی از کار بود که از کنترل ما خارج بود. تیتراژ کار در خارج از سازمان، آن هم با یک آفیش یکساعته و با عوامل اداری که اغلب بیحوصلهترین و بیانگیزهترینشان هم برای اینکار انتخاب میشدند، ضبط میشد. تیتراژها قبلاً روی مقوا نوشته میشد و بههم چسبانده میشد و روی یک دستگاه غلتطک قرار میگرفت و تیتراژ اول هم با ابتداییترین شکل ممکن میکس و ضبط میشد و باتوجه به اندکبودن زمان، بهندرت میشد آنها را وادار کرد تا یکبار دیگر ضبط را تکرار کنند. به همین دلیل تیتراژها ضعیف و اصولاً خالی از هرگونه ذوق هنری بود.
دیگر آن مدیران وجود ندارند
شاهمحمدی با اشاره به اینکه هنوز با مشکل اعتیاد و مواد مخدر درگیر هستیم اضافه کرد: متأسفانه آن مدیران و آن انگیزهها دیگر وجود ندارد. الان کسی بهدنبال تأثیرگذاری نیست و سعی میکنند دوران مدیریت خود را بیدردسر بگذرانند و خودشان را درگیر کارهای حساسیتزا نکنند. وقتی «آیینه عبرت» پخش میشد عدهای در گوشهکنار و حتی مطبوعات سروصدا راه انداخته بودند که بدآموزی دارد و به عناوین مختلف کار را زیرسؤال میبردند تا شاید موفق به جلوگیری از پخش آن بشوند. ولی مدیران آنزمان باهوشتر از آن بودند که تحتتأثیر چنین جوسازیهایی قرار بگیرند؛ چراکه دغدغه اصلی آنها جلوگیری از رشد مواد مخدر در جامعه بود و پشتیبانی مقامات بالادست را هم بههمراه داشتند. ولی الان با اینکه مدیران همان دغدغهها را دارند، ولی بهدنبال ساخت کارهای کمحاشیه و بیسروصداتری هستند؛ چون هم پشتیبانی کمتری را احساس میکنند و هم دوران مدیریت خود را کوتاهتر از آن میبینند که کار درازمدتی را آغاز کنند.
نظر شما