تو که پیشنهادات دندانگیرتری در ادارات و سازمانهای دیگر داشتی، خوب است بشوی سیبل تیر شکایات و انتقادات .حتی بارها جلوی روی خودش گفته بودند که فلانی! تو اصلا به فکر مردم نیستی، ببین اوضاع اجناس کوپنی را. همین شد که «اسماعیلی» وارد گود شد و ماجرای مافیای کوپن و زد و بندهای برخی مغازهدارها با بانکیها را در فروش کالاهای کوپنی در بازار آزاد دنبال کند و با امنیتی کردن کاغذ کوپن جلوی جعل آن را بگیرد. از زمانیکه ماجرای کوپن به وزارت بازرگانی واگذار شد تا همین دو سه سال پیش که پروندهاش مختومه اعلام گردید،«اسماعیلی» پای خوب و بد کوپن ماند. شاید شهرت «پدر کوپن» برای مردی که 17 سال در این جایگاه مانده، زیاد نباشد.
ماجرای کوپن چه بود؟
- در دوران جنگ واردات کالا دشوار شده و در برخی مواقع به حداقل رسیده بود. بنابراین برای مدیریت این حداقل کالای داخلی کالاها باید سهمیهبندی میشد تا مردم احساس کمبود و قحطی را به خاطر تبعات جنگ نداشته باشند و همان مقدار کالایی که بود به صورت سهمیهای و با قیمتهای بسیار ارزان به دست مردم برسد.
قرار بود این طرح چند ساله باشد؟
- قراری برای زمان مشخص نداشتیم، این برنامه برای شرایط ویژه بود اما چون در توزیع کالا های اساسی پاسخ مثبت گرفته بودیم، طرح تا همین دو سه سال گذشته ادامه داشت. اکنون در هر مغازهای انواع اقلام و کالا به وفور هست.
آیا این شرایط ویژه خیلی طولانی نشد؟
- کوپن به مرور زمان، حذف شد و نه ناگهانی. این کار درستی بود تا شوکی به بازار وارد نشود. در آغاز کار، بیست قلم کالای کوپنی داشتیم از مرغ و تخم مرغ گرفته تا صابون و پودر لباسشویی. بعد از آن کالاهایی که مردم قدرت خریدش را پیدا کردند، از گردونه سهمیه بندی خارج شد تا اینکه کالاهای کوپنی رسید به سه قلم کالای برنج، روغن و قند و شکر. به نظرم کوپن، وضعیت بازار را تنظیم میکرد.
شما هم کالای کوپنی استفاده میکردید؟
- من مدیری بودم که با کوپن زندگی میکردم.
چرا اجناس بیکیفیت برای کالای کوپنی انتخاب میشد؟ به یاد دارم که برنج کوپنی از نظر طعم و بو و ظاهر کاملا مشخص بود!
- من این را قبول ندارم. ببینید در مورد برنج، حجم واردات آن کالا به دلیل تقاضای بالا در کشور فقط از یک کشور ممکن نبود پس مجبور بودیم که از چند کشور برنج وارد کنیم برنج تایلندی، اروگوئه ای، آرژانتینی که در بین اینها برنج تایلندی خیلی کیفیت نداشت.
شده بود که میهمانی بیاید و ببیند که برنج کوپنی استفاده میکنید؟
- خیلی زیاد. آنها باور نمیکردند اما من کیسه برنج را میآوردم و میگفتم ببین از همان برنجهایی است که دولت به همه مردم میدهد.
مغازهدارها هم شما را میشناختند؟
- وقتی میرفتم جنس کوپنی بگیرم بعضی ازمغازهدارها که مرا میشناختند تعجب میکردند که مگر شما هم کالای کوپنی استفاده میکنید، میگفتم خب ما هم شهروندیم.
شمارهها را زودتر از همه میدانستید؟
- همینطور است. همان زمانی که شماره کوپن را اعلام میکردند فوری از کوپنهایم جدا میکردم و در راه بازگشت به خانه، هر مغازهای که جنس کوپنی داشت میخریدم.
به گمانم اوایل دهه هفتاد بود که وقتی میرفتیم دم مغازه برای گرفتن کالای کوپنی میگفتند تمام کردیم در حالیکه مدت طولانی از اعلام شماره کوپن نگذشته بود!
- متاسفانه این اجناس را برخی از مغازهداران سودجو به بازار آزاد میفروختند که البته جلوی آن را گرفتیم مثلا زمان دادن فیش مغازه به بانک را کم کردیم تا فرصت سودجویی کم شود.
شده بود بروید مغازهای و طرف بگوید تمام شده!
- بله میگفتیم چرا اینقدر زود تمام شده، میگفتند آقا ریختند، گرفتند و بردند! وقتی به شرایط مسلط شدیم، سودجودییها کنترل شد. زد و بندهایی که بین مغازهدار و بانکها بود را با اصلاح برنامهها از بین بردیم. بعد از آن بود که پشت شیشه مغازهها میچسباندند؛ روغن کوپنی موجود است یا قند و شکر کوپنی موجود است، چون دیگر نمیتوانستند کاری کنند.
گاهی که به تخلفاتی برخورد میکردم، بازرس میفرستادم که کوپنهای آن مغازه را بشمارد و با کالای فروخته شده، تطبیق دهد و اگر کمتر بود به به دستگاه ذیصلاح برای بررسی تخلفش معرفی میشد.
از ماجرای مافیای پشت پرده کوپن هم بگویید؟
- آنها که سرمنشا بودند بحث های میلیاردی و ماجراهای مفصلی داشتند، حتی آنها را به اسم و رسم شان هم میشناختم که همان زمان سرشاخههایشان شناسایی شدند و از بین رفتند. در واقع از زمانی که کوپن امنیتی شد و نوع کاغذ و شکل آن و برخوردهایی که با مغازه داران و بانک ها داشتیم، خود به خود تخلفات از بین رفت چون راههای تخلف را بستیم.
هنوز کوپنهایتان را دارید؟
- بله، توی کمدم هست. البته هنوز کوپن اعتبار دارد و از اعتبار ساقط نشده.
یعنی ممکن است دوباره کوپن به بازار برگردد؟!
- امیدواریم که هیچ وقت استفاده نشود اما خب با وجود تحریمها ممکن است، مردم باید کوپنهایشان را نگه دارند. البته پیش بینی من این است که دیگر استفاده نمیشود.
نظر شما