مردم ایران در روزهای سخت خود و همزمان با تجاوز رژیم صهیونیستی، در کنار اخبار ضد و نقیضی که از نقش برخی از افراد غیر ایرانی در عملیاتهای خرابکارانه درون کشور میشنوند، بد نیست بدانند در همین جامعه، افغانستانیهای با ریشهای وجود دارند که در۵۰ سال گذشته با شادی و غم مردم ایران، خندیده و غمگین شدهاند و اکنون که دوباره زمانه آزمون و امتحان است، حاضرند در کنار ملت ایران باشند.
جامعه مهاجران جزء جداییناپذیر آرمانهای انقلاب هستند
مدیر یک رستوران غذاهای افغانستانی در مشهد که یک مهاجر افغانستانی است، با اشاره به ضربالمثل افغانستانی «هیچ وقت ناخن از گوشت جدا شدنی نیست» میگوید: ایران و افغانستان به عنوان دو ملت همفرهنگ همیشه در کنار هم بودهاند و هیچ وقت از یکدیگر جدایی نداشته و ندارند. مهاجران افغانستانی از فجایع و تجاوزی که رژیم صهیونی علیه جمهوری اسلامی ایران انجام داده، مستثنا نیستند و همه در یک واکنش عمیق علیه این رژیم موضعگیری کرده و همدردی خود با ملت شریف ایران را اعلام کردند و آمادگی هرگونه فداکاری برای حفاظت و حراست از کیان اسلامی را در مقابل دشمن صهیونی دارند و بیش از پیش آماده همه نوع خدمت و ازخودگذشتگی هستند.
سید حکیم وفا درباره خرابکاریهایی که توسط برخی از اتباع در ایران در حملات اخیر رژیم صهیونیستی صورت گرفته تأکید میکند: متأسفانه دشمن صهیونی در تمام لایههای مردم نفوذ کرده و شاید به صورت دستوری روی افرادی که از آن طرف مرزها آمدهاند، کارهایی توسط رژیم صهیونیستی انجام شده باشد؛ اما جامعه مهاجران در کل یک جزء جداییناپذیر از آرمانهای انقلاب هستند که داخل ایران اسلامی در طول این سالها نان و نمک خوردهاند، در کنار مردم ایران زندگی کردهاند، با شادیهای ملت ایران، دست افشانده و پای کوبیدهاند و در غمها و مصیبتهای آنها نیز سر بر شانه مردم ایران گذاشته و گریستهاند و این مسئله بر هیچکس پوشیده نیست؛ اما در میان هر قشر، طایفه، قوم و نژادی خوب و بد به همراه هم وجود دارد و اینکه بگوییم خیلی از مسائل زیر سر قشر مهاجر است، اینگونه نیست.
یکی بودن دو ملت ایران و افغانستان هیچگاه به نفع دشمن نیست
وی با بیان اینکه باز هم در اینجا ما دست ناپاک صهیون را میبینیم، ادامه میدهد: صهیون به دنبال این است که ملت ایران را از افغانستان جدا کند. آنها از همزیستی مسالمتآمیزی که میان ایران و افغانستان است، در هراساند و میخواهند آن را خدشهدار کنند؛ چون یکی بودن این دو ملت هیچگاه به نفع دشمن نیست. به جرئت میتوانم بگویم صهیون و رژیم صهیونیستی از این مسئله غافل نیست و در صدد جداییاندازی میان ملتهای ایران و افغانستان است و شاید تربیتشدههای دست موساد و امثال آنها گاهی در این وحدت رخنه ایجاد کرده باشند؛ اما این مسئله را نمیتوانیم به کل مهاجران تعمیم بدهیم.
مدیر این رستوران افغانستانی با بیان اینکه تبلیغات موجود در فضای مجازی برای ایرانهراسی و مهاجرستیزی به منظور بدبین کردن دو ملت نسبت به یکدیگر است، میگوید: در طول سالیانی که مهاجران در ایران زندگی کردند، برای پیشگیری از خیلی مسائلی که امروز متأسفانه ما دچار آن شدهایم و منجر به این تجاوز نابخردانه صهیونیستی در داخل ایران شده، شهدای فراوانی را تقدیم اسلام و جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی کردند که البته ربطی به جمهوری اسلامی هم ندارد؛ چون ما معتقد هستیم این انقلاب، انقلاب اسلامی است و هر کس معتقد به مکتب غرورآفرین اسلام باشد، میتواند در این دفاع مقدس سهم داشته باشد.
گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
شاعر افغانستانی مقیم مشهد که از یک سالگی در ایران زندگی میکند، با بیان اینکه تجربه جنگ در افغانستان را ندارد، اظهار میکند: با این حال به صورت پیوسته و از راه دور پیگیر وضعیت کشور خودم بودم؛ اما از همان کودکی و با حضور در ایران، جنگ ایران و عراق شروع شد و کودکی ما با صدای آژیر و فضای جنگی آغشته بود. در این ۱۰ روز اخیر نیز دوباره این تجربه را خیلی جدی و با پوست، گوشت و استخوان خود درک کردم و به همان میزان نیز رنج کشیدم.
زهرا حسینزاده میگوید: حقیقت این است که من اگر چه تابعیت افغانستان را دارم؛ اما خود را متعلق به این آب و خاک میدانم. حرف زدن را در همین سرزمین یاد گرفتم. نخستین کلماتم را در تربتجام به زبان آوردم و پس از آن در فریمان زبان آموختم و اینگونه است که وقتی آهنگی در مورد وطن میشنوم؛ حال چه به لهجه دری افغانستانی یا فارسی ایرانی باشد، هر دو میهن افغانستان و ایران را در ذهنم تداعی میکنم و چه بسا خیلی جاها خاطرات ایران به شکل خیلی پررنگتر و شفافتری به ذهنم میرسد.
وی درباره حسش نسبت به تجاوز اسرائیل به ایران نیز یادآور میشود: گویا به کشور من حمله شده است. به همین دلیل هفته پیش خواب درستی نداشتم و مدام پیگیر این وضعیت از شبکه خبر بودم که چه اتفاقی میافتد و این حس من باید طبیعی باشد؛ چون اینجا بزرگ شدم، همین جا دویدم و راه رفتن را آموختم.
این شاعر افغانستانی درباره موج مهاجرستیزی که به واسطه این جنگ قوت گرفته، تأکید میکند: درخواست من از انسانهایی که در جهان مدرن کنونی همراه با علم و تفکر زندگی میکنند، این است که همیشه با قضایا منطقی برخورد کرده و عاقلانه به تحلیل و بررسی بپردازند. اینکه تعداد محدودی در این جبهه حق و باطل، جانب باطل را میگیرند و میتوانند متعلق به هر کشوری باشند، به کلیت یک جامعه تعمیم ندهیم؛ چون جرم یک امر فردی است و نمیشود آن را به همه جامعه نسبت داد و سپس قضاوت و محکوم کرد.
حسینزاده با بیان اینکه من به نوبه خود از افراد افغانستانی که به رژیم صهیونیستی کمک میکنند، برائت میجویم، ادامه میدهد: من اصلاً نمیتوانم آنها را متعلق به جامعه افغانستان بدانم با هر شکل و دلیلی که گول خورده باشند؛ چون در جبهه دشمن قرار گرفتهاند و حالا چه دشمنِ ایران باشد و چه افغانستان، متعلق به هیچ یک از ما نخواهند بود و خواستار اشد مجازات برای آنها هستم؛ اما تعمیم این اشتباهات به کل جامعه مهاجر را نیز اشتباه میدانم. به قول حافظ که میگوید «گناه دگران بر تو نخواهند نوشت».
ایران، قلب اسلام است
رئیس بنیاد بینالمللی رحمة للعالمین با اشاره به تجمع اعتراضآمیز مهاجران افغانستانی در مسجد جامع رضوی طلاب مشهد میگوید: مهاجران افغانستانی در یک حرکت مردمی و خودجوش در حمایت از ایران و محکومیت رژیم منحوس صهیونیستی در تجاوز به حریم مقدس جمهوری اسلامی ایران تجمعی با عنوان «همراه با ایران» تشکیل دادند.
حجتالاسلام محمد سالم فهیمی با اشاره به اینکه این تجمع سخنرانان مختلفی از جامعه مهاجران افغانستانی داشت، ادامه میدهد: قطعنامه پایانی این تجمع با تمرکز بر اینکه مهاجران افغانستانی همیشه در کنار جمهوری اسلامی ایران هستند، قرائت شد. همانگونه که مهاجران در هشت سال دفاع مقدس و دفاع از حرم حضور داشتند، امروز نیز در دفاع مقدس دیگری که به واسطه تجاوز صهیونیسم جهانی و عوامل حامی صهیونیستها ایجاد شده، باز هم در کنار جمهوری اسلامی بوده و همدردی و همراهی خود را با ملت شریف و بزرگوار ایران اعلام
میکنند.
مسئول ستاد مردمی مهاجرین افغانستانی مقیم ایران در مشهد که نزدیک به ۳۰ سال در ایران حضور داشته، درباره صحبتها و اعتقاد مهاجران افغانستانی حاضر در این تجمع اظهار میکند: هر مسلمانی وظیفه حمایت از جمهوری اسلامی ایران در برابر اسرائیل را دارد. جمهوری اسلامی ایران قلب اسلام است و ما آمادگی خود را برای دفاع از آن اعلام میکنیم.
یک هراتی: من نیروی کمکی ایران هستم
نویسنده مهاجر افغانستانی که از سال ۶۱ به علت تجاوز شوروی سابق به خاک افغانستان به ایران مهاجرت کرده نیز در این باره میگوید: فضایی که این روزها تجربه میکنم، در واقع حس همان سالهای جنگ درون افغانستان را برایم تداعی میکند و برای من که در کودکی جنگ را تجربه کردم، الان نیز حس ناامنی شدیدی را ایجاد کرده که در حقیقت یک نوع حرمتشکنی زندگی مردم و خانوادههای آنهاست.
زینب بیات ادامه میدهد: به عنوان کسی که سالهاست در ایران زندگی میکند، نه تنها مثل بسیاری از مهاجران؛ بلکه همانند همه ملت افغانستان، ایران را از خود جدا نمیدانم و ایران دقیقاً مانند وطن خود ماست.
وی با اشاره به مصاحبه پیرمردی هراتی که در شبکههای اجتماعی پربازدید شده، بیان میکند: این فرد از صمیم قلب میگوید «من نیروی کمکی ایران هستم.ایران وطن من است. من سالها آنجا کارگری کردم و حالا نگران تکتک خانوادههای ایرانی هستم که آنجا هستند. ایران را خیلیخیلی دوست دارم. ایران وطن من است». این حس نه در این سالها که خیلی بیشتر از این سالها ریشه و قدمت دارد. مردم ما ایرانی را خارجی نمیدانند؛ بلکه معتقدند ایرانی هموطن است.
نویسنده مهاجر افغانستانی با اشاره به ۳ هزار شهید افغانستانی در جنگ ایران و عراق میگوید: مردم افغانستان سالها همدلی خود را در موقعیتهای مختلف مانند جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ثابت کردند و با این ۳هزار شهید، ما در واقع با ایرانیها خونشریک شدیم. با این حال در همه جوامع انسانی ممکن است افرادی وجود داشته باشند که مورد سوءاستفاده نیروهای خارجی قرار بگیرند و جذب مطامع آنها شوند و در بعضی از شرارتها شرکت کنند. این مسئله قابل انکار نیست؛ اما ربطی به کل جامعه افغانستان ندارد و ما باید در کنار اندک افراد مغرض و ناسالم خیانتکار به وطن که در هر جامعهای وجود دارند، ابتدا به همدلیها، پیشینه فرهنگی و پیوندهای میان دو ملت و آن صدای افغانستانی که از دل هرات میگوید ایران وطن من است و من در کنار ایران ایستادهام، توجه کنیم.
۵۰سال خونشریکی
ملتهای ایران و افغانستان در تاریخ، زبان، فرهنگ و جغرافیا با هم مشترک و همریشه هستند که موجب تقویت پیوندهای قومی و فرهنگی میان دو ملت شده است.
جامعه مهاجر افغانستانی که خود زخمخورده جنگ و بیوطنی هستند نیز در شرایط کنونی در شهر و دیار و خانه خود همراه با ملت ایران رنج میکشند و ضمن اعلام انزجار از رژیم صهیون و حمایت از مردم ایران، برای رهایی از این وضعیت همدلی و همراهی میکنند. در کنار تفاوتهای سیاسی و اجتماعی و با وجود مشکلات همیشگی و موجود که به واسطه مهاجرت به آنها تحمیل شده، به خونشریکی با ملت ایران در طول این سالها میبالند و خود را بخشی از فرهنگ و آب و خاک این سرزمین میدانند.
نظر شما