علاقه کارشناس ارزشیابی نسخ خطی کتابخانه آستان قدس رضوی به شغلش و اثرگذاری‌ای که می‌تواند در حوزه امور پژوهشی داشته باشد از او شخصیتی ساخته که تعامل خوبی با اهداکنندگان نسخ خطی، بازدیدکنندگان از این بخش و محققان و پژوهشگران داشته باشد.

زندگی لابه‌لای ورق‌های تاریخ
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

توصیه پدر و علاقه به ادبیات کافی بود تا زندگی‌اش با کتاب گره بخورد. او در مرکز دایره‌ای قرار گرفت که به هر طرف بچرخد، پیش‌ رویش کتاب باشد و مؤلف و نویسنده و ... اما پژوهشگری در حوزه کتاب و تألیفات از آن روز برایش شیرین‌تر شد که راهش را در بخش نسخ خطی یافت. آنجا که کار کردن در آن، ذهنش را پرواز می‌دهد به سال‌های دور و او را پای کلاس درس استادان، حکیمان و دانشمندان تاریخ می‌نشاند. آقاسیدرضا از نسخ خطی هم هویتشان را بیرون می‌کشد و هم آموزه‌هایشان را! شاید به همین خاطر است که زندگی لابه‌لای این ورق‌ها را دوست دارد.

از نخستین روزهایی که سیدرضا صداقت به عنوان یک پژوهشگر پا به کتابخانه آستان قدس رضوی گذاشته است، سال‌های زیادی می‌گذرد اما او هنوز هم خوره رسیدن به نسخ خطی است تا آن‌ها را واکاود و ساعت‌ها درباره آن‌ها برای دیگران حرف بزند.

۳ نسل خدمت در بارگاه منور رضوی

وقتی در رشته ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد قبول شده بود، آن هم در دهه ۷۰، توان ادبی و فرهنگ‌دوستی خود را به رخ کشیده بود. اما پیش از اینکه به پایان تحصیل برسد و مدرکش را دستش بگیرد که بیفتد دنبال کار، جایی در قلب این شهر، کارش را پیدا کرد، علاقه‌اش را یافت و در همان جاده ادبیات و کتاب ماند. اتفاقی که بابت آن تا همیشه مدیون پدرش است، او تعریف می‌کند: همان سال‌های قبولی در دانشگاه، پدرم معرق‌کار پروژه صحن جمهوری اسلامی در حرم مطهر بودند. در آن زمان به من توصیه کردند در کنار امور دانشجویی یک شغل پاره‌وقت برای خودم پیدا کنم. با معرفی ایشان، توانستم با کتابخانه حرم مطهر ارتباط بگیرم و به صورت حق‌الزحمه‌ای در بخش مخطوطات فعالیتم را آغاز کنم.

آقارضا شد نسل سوم از صداقت‌ها که پایشان به حرم مطهر باز شده است اما نه به عنوان زائر. او تعریف می‌کند: پدربزرگم در حرم مطهر روضه‌خوانی می‌کرد، پدرم معرق‌کار این فضای زیبا بود و من هم توفیق داشتم این‌گونه وارد حرم مطهر شوم.

سید رضا نخستین روزهای کاری‌اش در سن جوانی در کتابخانه آستان قدس را خاطرش هست، از ثبت نسخ خطی در سامانه گرفته تا امر فهرست‌نگاری. فعالیت او در این مجموعه اسباب خیر هم شد و او در سال ۱۳۸۰ به همراه یکی از همکارانش، نخستین فهرست نسخه‌های خطی فقهی چاپ نشده را تألیف کردند.

تبدیل علاقه به شغل

حدود سه دهه پیش، سیدرضا صداقت درس و دانشگاه و کار در بخش مخطوطات کتابخانه آستان قدس رضوی را همزمان آغاز کرد. در این مدت، زندگی با اندکی تغییر و بر همین مدار برای او سپری شده است. او علاقه‌مندی خود را تبدیل به شغلش کرده و در این حوزه متمرکز است. فکر و ذکرش پیِ نسخ خطی‌ای است که می‌تواند در جای‌جای این کره خاکی باشد و روزی به قفسه‌های این کتابخانه بیاید. سیدرضا تعریف می‌کند: سال ۱۳۸۰ و پس از شرکت در آزمون، به عنوان پژوهشگر وارد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی شدم، ۱۲ سال بعد دوباره به کتابخانه آستان قدس رضوی برگشتم و از سال ۱۳۹۶ در جایی کار می‌کنم که متعلق به آن هستم. در این هفت سال کارشناس ارزشیابی نسخ خطی هستم و سعی دارم در این بخش خدمتی مفید برای فرهنگ و ادبیات کشور داشته باشم.

علاقه کارشناس ارزشیابی نسخ خطی کتابخانه آستان قدس رضوی به شغلش و اثرگذاری‌ای که می‌تواند در حوزه امور پژوهشی داشته باشد از او شخصیتی ساخته که تعامل خوبی با اهداکنندگان نسخ خطی، بازدیدکنندگان از این بخش و محققان و پژوهشگران داشته باشد.

میراثدار هویت و تاریخ هستیم

فعالیت چندین ساله در میان کاغذها و صفحات ارزشمند تاریخ، هویت، دین و فرهنگ، نگاه او به دنیای نسخ خطی را ساخته است. او اشراف دارد که در جایگاه مهمی قرار دارد و باید از آنچه در دسترسش است، صیانت کند. صداقت و همکارانش در این راه قدم گذاشته‌اند تا از یک میراث عظیم و گرانبها نگهداری کنند و آن را به جهان بشناسانند. آن‌ها واکاوی گنجینه ارزشمند موجود در مرکز نسخ خطی کتابخانه آستان قدس رضوی را رسالت خود می‌دانند تا برای همیشه در تاریخ ثبت کنند که چه گوهرهای نابی بر آستان عالم آل‌محمد(ع) وقف شده است.

این روزها پژوهشگر کتابخانه آستان قدس رضوی روی یک پروژه کار می‌کند؛ او تلاش دارد در راستای شناساندن واقفانِ کتاب و نسخ خطی قدمی بردارد. خودش تعریف می‌کند: این روزها روی کتابی با عنوان میرزا رضای نائینی کار می‌کنم، او یکی از بزرگ‌ترین واقفان نسخ خطی بود و هزارو ۴۰۰ نسخه خطی را وقف و اهدا کرده؛ علاوه بر این، نسخ چاپی زیادی هم تقدیم کتابخانه آستان قدس رضوی کرده است.

سیدرضا صداقت تعصب کارش را می‌کشد، او دوست دارد هم از نسخ خطی حفاظت کند و هم آن‌ها را به دیگران بشناساند. او می‌گوید: نسخه‌های خطی را که می‌بینم، ذهنم به قرن هفتم و هشتم می‌رود، می‌بینم چه زحمت‌هایی کشیده شده تا این‌ها برای ما به یادگار بماند. شما فکر کنید در آن زمان و با محدودیت‌هایی که بوده، چه تلاش‌هایی شده تا کاغذ و قلم آن فراهم شود. پس مهم است که ما این میراث ارزشمند را حفظ کنیم.

سیدرضا و همکارانش تلاش می‌کنند این نسخ در جامعه هم شناخته شود. او تعریف می‌کند: مطالعه منابع در زمینه میراث فرهنگی که هویت و شناسنامه ما هستند سبب می‌شود شناخت بیشتری درخصوص هویت و تاریخ کشور داشته باشیم. این‌طور می‌شود ادیبان و حکیمانی که در این کشور زندگی کرده‌اند را بشناسیم و به همان اندازه می‌توانیم این تاریخچه را به دیگران هم معرفی کنیم و این هم ارزشمند است.

او ادامه می‌دهد: رسالت ما معرفی و انتشار نفایس مجموعه است تا تولید علم کنیم. معرفی این مجموعه‌ها می‌تواند زاویه‌های ناشناخته یک اثر را باز کند و موجب انگیزه تحقیق درباره آن شود.

نسخه خطی پس از غارت بازگشت

سال‌ها کار در میان نسخ خطی، خاطرات و ذهنیت‌های مختلفی درخصوص آثار موجود، در ذهن سیدرضا ساخته است. او در این میان تحت‌تأثیر آثار قدیمی مانند «مصباح‌المتهجد» شیخ طوسی قرار گرفته و می‌گوید: از دیدن این نسخه در مجموعه خوشحال شده‌ام، چرا که می‌بینم این نسخه متعلق به سال ۵۰۲ هجری قمری است یا کتاب «تدبیر الصحه» حنین‌ابن‌اسحاق هم برایم جذاب بوده است.

او درباره جالب‌ترین نسخی که در میان این آثار دیده، می‌گوید: ارشاد الاذهان علامه حلی جزو نسخ جالب بوده یا سفرنامه ابن‌فضلان اثری است که نسخه دومی در جهان ندارد که بسیار ارزشمند است و در سال ۳۰۹ ه. ق تألیف شده است. نسخه زرنویس «ادعیه الایام السبعه» به جامانده از ۴۰۷ ه. ق هم جزو آثار نفیس است.

سیدرضا صداقت در مواجهه با نسخ خطی خاطرات متفاوتی را هم در ذهن دارد. او می‌گوید: در زمان حمله ازبک‌ها به مشهد، آن‌ها تا توانستند غارت کردند و برخی نسخ خطی را هم بردند. یک بار با نسخه‌ای روبه‌رو شدم که در آن یادداشتی از قاضی‌ نورالله شوشتری در کتاب مختصر مجمع‌البیان به جا مانده بود؛ این یادداشت، روایتی بود از بازگرداندن آن نسخه به کتابخانه پس از اینکه توسط ازبک‌ها غارت شده بود.

دیگر خاطره متفاوت او برمی‌گردد به حضور در محل کار یا دفتر اهداکنندگان. او و همکارانش در این سال‌ها با اهداکنندگانی مواجه شده‌اند که نسخه‌ای خطی‌ای را اهدا کرده‌اند، نسخه‌هایی که متعلق به شهر خودشان و یا کتابت شده توسط فردی با فامیل خودشان بوده که از آن بی‌اطلاع بوده‌اند. مواردی که پس از اشاره ارزشیاب به آن‌ها، برای خود اهداکنندگان هم جالب به نظر آمده است.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha