موضوع مافیای هنر در هیچ کجای دنیا ناشناخته نیست و ایران هم مستثنی از این موضوع نیست، علیرغم اینکه ممکن است از سوی اکثر افراد فعال در زمینه تولید یا خرید و فروش آثار هنری یا دستاندرکاران در این حوزه تکذیب شده یا به صراحت و با اسنادی متقن از آن صحبت نشود. حراج تهران هم با توجه به ماهیت ذاتی خود که با خرید و فروش آثار گران قیمت سر و کار دارد بینصیب از گمانهزنیها در این خصوص نبوده و حتی هر از گاهی شائبههایی در موردش وجود داشته است که یکی از مهمترین آنها، فروش تابلوهای جعلی از هنرمندان مشهور با قیمتهایی نجومی بوده است.
افشای پشت پرده حراجهای هنری به دست «آقازاده»
اولین بار سریال «آقازاده» در سال ۹۹ به مساله پشتپرده حراجهای هنری ورود کرد و افکار عمومی را به یکی از پرابهامترین رویدادهای اقتصادی در حوزه هنرهای تجسمی جلب کرد؛ روایتی که یادآور برخی حرف و حدیثهای قدیمی درباره سوءاستفادههای کلان مالی در سایه برگزاری حراجهای هنری بود. در قسمت اول این سریال، چگونگی خلق و فروش تابلویی جعلی با نام و امضای سهراب سپهری در یک حراجی به نام «حراج خاورمیانه» به نمایش گذاشته شد که اتفاقاً به قیمتی بالا هم به فروش رسید.
همچنین اعتراض و واکنش چندباره خانواده سپهری از جمله خواهرش؛ پروانه سپهری در خصوص خرید و فروش تابلوهای جعلی با نام برادرش شائبههای فروش تابلوهای جعلی از هنرمندان مشهور را پررنگتر میکند.
او در گفتگو با یکی از خبرگزاری ها صریح و شفاف درباره این شبهات صحبت کرده است: « در زمان مدیریت آقای سمیعآذر و در زمان اکسپویی که در تالار وحدت برگزار شد یک کار از برادرم روی دیوار رفت و قیمتی میلیونی به خود گرفت که تقلبی بود. همان زمان هم من خواستم با آتش زدن آن در پیش چشم مردم جلوی این کار را بگیرم که با مخالفت مدیریت امور تجسمی آن زمان نتوانستم.»
بیست ودومین دوره «حراج تهران» با فروش ۲۲۴ میلیارد و ۷۱۹ میلیون تومان چند روز گذشته پایان یافت. در این حراج، اثر « دختر نشسته» رضا عباسی با قیمت ۲۲ میلیارد و ۴۴۰ میلیون تومان توانست رکورد این دوره را بشکند و عنوان گرانترین اثر را از آن خود کند.
اما گرانترین اثر حراج این دوره با حاشیههایی همراه بود که اصالت و صداقت حراج تهران را همچنان زیر سوال برد تا خرید و فروش آثار حراج تهران همچنان با شبهاتی همراه باشد؛ اول انفعال سازمان میراث فرهنگی در برابر موضوع فروش آثار هنری با قدمت بیش از صد سال که چند اثر این حراج شامل این آثار میشد و دوم ابهامات بسیار جدی درباره اصالت این آثار.
بررسی ها نشان میدهد آثار عرضهشده در این حراج با قدمت بیش از ۱۰۰ سال که به مجوز وزارت میراث فرهنگی نیاز دارد، تنها به اثر «رضا عباسی» محدود نبوده و تعداد آنها قابل توجه است. براساس اطلاعاتی که روابط عمومی حراج تهران در اختیار روزنامه ایران گذاشته است در این حراج ۲۵ اثر تاریخی از ۸۰۰ سال پیش یعنی سلجوقی، صفوی (۵۰۰ سال)، زندیه، قاجاریه (۲۰۰ سال) پیش به حراج گذاشته شد که از این میان ۱۷ اثر آن به فروش رفت.
آثار حراجی چطور مجوز گرفتهاند؟
لیلا خسروی، مدیرکل موزههای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ساعاتی پیش از برگزاری حراج تهران در اظهارتی رسما از «غیرقانونی» بودن عرضه آثار تاریخی در این حراج خبر داده بود و از مراجع ذیربط درخواست کرده بود تا با اقدامات فوری و قاطع، از فروش و خروج این آثار تاریخی جلوگیری کنند. او یادآور شده بود که بر اساس قانون حفاظت آثار ملی و فرهنگی مصوب ۱۳۰۹ و آییننامههای اجرایی آن، فروش و خروج هرگونه اشیاء و آثار تاریخی و فرهنگی با قدمت بیش از ۱۰۰ سال بدون اخذ مجوز از معاونت میراث فرهنگی، «ممنوع» و «غیرقانونی» است. اما متأسفانه این هشدارها نادیده گرفته شده و آثار ارزشمند به فروش گذاشته شده است.
اما مسوولان حراج تهران در واکنش به این اظهارات اعلام کردند که «مجوز لازم برای خرید و فروش آثار دوران صفویه به بعد از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گرفته شده است. ضمن اینکه حراج تهران موسسهای است که برای فعالیتهای خودش از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز لازم را اخذ میکند.»
چه کسی دروغ میگوید؟
سوال اصلی این است که آثار تاریخی چگونه و با چه مجوزی به این حراجی راه پیدا کردهاند و منبع تحصیل آنها از کجا بوده و چه فرآیند کارشناسی از سوی میراث فرهنگی طی شده است؟
فاطمه داوری، سخنگوی معاونت میراث فرهنگی در پاسخ به این اظهارات مسوولان حراج تهران باز هم تاکید کرده که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مجوزی برای آثار فرهنگی - تاریخی عرضهشده در «حراج تهران» صادر نکرده است. او در گفتوگو با ایسنا به مرور روندی که طی شده است، پرداخت که باعث شفاف شدن این مساله میشود. داوری گفته است: « ۶ بهمنماه ۱۴۰۳ اداره کل موزهها در پاسخ به مکاتبه درخواست برگزاری حراجی اعلام میکند در صورتیکه مجوزهای لازم گرفته شود، برگزاری حراج بلامانع است.»
او در پاسخ به اینکه چه مجوزی لازم بوده گرفته شود؟ توضیح داد: «برای اینکه مجوز صادر شود باید اطلاعات آثار به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ارسال شود تا در کارگروه مربوطه بررسیها صورت گیرد و برآن اساس، مجوز عرضه اثر (یا آثار) در حراج صادر شود. در ۱۵ بهمنماه ۱۴۰۳ مجددا اداره کل موزهها به مسئولان حراج تهران اعلام میکند که برای صدور مجوز باید اقداماتی انجام و اطلاعات درخواست شده به اداره کل موزهها ارسال شود تا اطلاعات و مشخصات آثار در کارگروه مربوطه (تجارت اموال فرهنگی تاریخی و هنری منقول مجاز) بررسی شود و پس از نامۀ ۱۵ بهمنماه، برگزارکنندگان حراج اطلاعاتی را به اداره کل موزهها میفرستند که منتج به صدور مجوز از اداره کل موزههای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نشده است و مجوزی برای فروش این آثار از سوی ما صادر نشده است.»
با توجه به این نکته که پیش از برگزاری حراج (در روز جمعه ۲۶ بهمنماه) وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، «غیرقانونی» بودن حراج را اعلام کرده و حراجی بدون توجه به این اعلام، اقدام به عرضه آثار تاریخی بالای ۱۰۰ سال کرده است، چه اقدام حقوقی و قانونی بعدی از سوی این وزارتخانه صورت گرفته است؟
سخنگوی معاونت میراث فرهنگی میگوید: «از سوی اداره کل موزهها این موضوع در حال بررسی است. ضمن اینکه سیدرضا صالحی امیری، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در واکنش به آنچه در حراج تهران رخ داده است، در نشست خبری که دوشنبه شب ۲۹ بهمنماه برگزار شد صراحتا اعلام کرد :«برگزاری این حراج را «غیرقانونی» و «فاقد مجوز» میداند با آنچه اتفاق افتاده موافق نبوده و از ورود قوه قضاییه به موضوع حراج اطلاع داد.»
جنجال بر سر یک پرتره جعلی
اما جنجال پرتره «دختر نشسته» به همین جا ختم نشد، در این میان برخی از فعالان نگارگری اعلام کردند، پرتره دختر نشسته متعلق به رضا عباسی نیست و جعلی است.
مژده مخلصی، دکترای تاریخ تطبیقی و تحلیلی هنر اسلامی از دانشگاه هنر تهران، اول کسی بود که تاریخ امضای پرتره دختر نشسته را بررسی و اعلام کرد، تاریخ اثر ۵ سال بعد از مرگ رضا عباسی است. او همچنین امضای پای کار را متفاوت با شیوه رضا عباسی دانسته است و دلایل متقنی میآورد مبنی بر جعلی بودن اثر. اما حاشیهها تمام نشد و زمزمه از جعل آثار بیشتری که به حراج تهران رفته بودند، خبر میداد. رسانهها اعلام کردند حدود ۹ اثر بالای ۱۰۰ سال در حراجی تهران به فروش گذاشته شدند (بدون در نظر گرفتن تذهیبها و قالیهای بالای ۱۰۰ سال قدمت) که بخشی از آنها به عصر صفوی و برخی دیگر به دوران قاجار برمیگردد. در قیاس با حراجیهای قبلی، این حراجی بیشترین تعداد آثار بالای ۱۰۰ سال قدمت را در خود جای داده که این مساله در نوع خود عجیب است.
همچنین علی شکاری، نگارگر و کارشناس نسخ خطی و مصور اعتقاد دارد، چهار اثر ارائه شده به حراج تهران جعلی ناشیانه از آثار دوره صفوی است که نتیجه این جعل شباهتی کمتر از ۲۰ درصد با کار رضا عباسی و نگارگریهای دوره صفوی و مکتب اصفهان دارد. او هم دلایل متقنی مبنی بر جعلی و کپی بودن این آثار میآورد که در حراج تهران به فروش رفتهاند و میگوید: «تعجب من این است که چرا وزارت میراث فرهنگی در اعتراض خود تنها به یک اثر بدون مجوز و تاریخی ابهام دارد.»
پاسخ مدیر روابط عمومی حراج تهران به شائبهها
تابلویی که در حراج تهران فروخته شده رویش مرقوم شده «به اتمام رسید- سنه ۱۰۴۹» یعنی تابلو در ۵ سال پس از مرگ رضا عباسی تمام شده! چطور ممکن است، یک نقاشی ۵ سال پس از فوت یک نقاش کشیده شده و امضای رضا عباسی یعنی «رقم ذره بیمقدار کمینه رضاء عباسی» هم پای آنزده شده باشد؟
محمود نورایی، مدیر روابط عمومی حراج تهران درباره این ادعاها مبنی بر جعلی بودن آثار پاسخ داده است: «۵ سال بعد از فوت رضا عباسی این اثر به کتابخانه سلطنتی رفته است و آنجا نوشته میشود که بعد از آن توسط ناصرالدین شاه به چه کسی بخشیده شده است. تمام اسنادش هم وجود دارد. ما اطلاعات اثر را کاملاً منتشر میکنیم هر وقت یک کارشناس توانست ثابت کند این اثر جعلی است ما ضرر و زیان این اثر را پرداخت میکنیم. همچنین کسی هم که آثار را به حراج داده است، به مراجع قانونی معرفی میکنیم؛ این قانون حراج است.»
حالا که به گفته وزیر میراث فرهنگی پای قوه قضاییه به موضوع حراجی تهران باز شده است پس حاشیههای این دوره حراجی هم ادامه دارد ضمن اینکه حراجی تهران باید حتما به این سوال افکار عمومی هم پاسخ دهد که بالاخره پرتره «دختر نشسته» را چه کسی خریده و قرار است آن را به کجا ببرد؟
نظر شما