گاهی در زندگی باور داریم که اگر با اراده و انتخاب شخصی وارد مسیرهای دشوار شویم، این کافی است. فکر میکنیم که همین جمله "خودم انتخاب کردم، پس تا پایان میروم" میتواند ما را به مقصد برساند. این اولین و مهمترین قدم است، اما هر مسیری نیاز به عواملی دارد که تضمینکننده استقامت ما باشند. عوامل بیرونی، چه همراه باشند و چه نه، تأثیر قابلتوجهی دارند. ولی حقیقت این است که مهمترین همراه ما "خودمان" هستیم. نحوهای که با خودمان رفتار میکنیم، نقشی کلیدی در این مسیر بازی میکند. انتخابها و مسیرهای طولانی و پرهزینه میتوانند احساسات گوناگونی را در درون ما بیدار کنند. اگر به این احساسات توجه نکنیم، ممکن است در میانه راه دچار ناامیدی و تندخویی شویم، از شرایط و افراد دیگر دلگیر شویم و یا به انزوا پناه ببریم. طبیعی است که مسیرها فراز و نشیب داشته باشند. ما با یک سرعت ثابت حرکت نمیکنیم؛ گاهی هیچ کاری از دستمان برنمیآید و باید صبر کنیم، گاهی هم نیاز به تلاش و پشتکار داریم. لحظات بیعملی میتواند ما را دچار شرم و گناه کند و لحظات عمل میتواند قدرت و خشم را به همراه داشته باشد. شرم و گناهی که با سرزنش و خودتخریبی همراه باشد، هیچ سازندگی نداشته و مانع رشد ما میشود.
اگر در مسیر طولانی و پرهزینهای گام برداشتهاید، باید به خودمراقبتی توجه کنید. آیا خودتان همراهی امن برای خودتان هستید یا عادت دارید دل خود را خالی کنید؟ این نکتهای است که حرفهایهایی مثل دوندهها و کوهنوردها به خوبی میدانند. آگاهی از این احساسات، صحبت کردن درباره آنها با افراد مورد اعتماد و تنظیم و مدیریتشان بدون اینکه به سرزنش و احساس ناکافی بودن تبدیل شوند، ضامن رد شدن از مسیرهای دشوار و پرهزینه است. در آخر هم، باید به خاطر داشته باشیم که استقامت و پیشرفت در هر مسیری نیازمند همراهی و مراقبت از خودمان است. با آگاهی از احساسات و مدیریت آنها و صحبت کردن با افراد مورد اعتماد، میتوانیم از این مسیرهای چالشبرانگیز با موفقیت عبور کنیم و به اهدافمان دست یابیم.
نظر شما