به گزارش قدس آنلاین، با این حال، این انجمن به ویژه در شهرستانها با مشکلات متعددی از جمله کمبود امکانات و تجهیزات، نبود حمایت مالی کافی و چالشهای ساختاری مواجه است که فعالیتهای آن را با محدودیت روبهرو میکند. در این گفتوگو به بررسی مشکلات اصلی انجمن سینمای جوان و تفاوتهای آن در تهران و شهرستانها پرداختهایم. تأثیر نقش حمایتی دولت از این انجمن در تغییر مسیر سینمای ایران تا استفاده از فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی در سینما از موضوعات مورد بحث هستند.
در ادامه، گفتوگو با سیدمحمد مداح حسینی، سرپرست انجمن سینمای جوان مشهد و یکی از چهرههای برجسته در حوزه هنرهای نمایشی و سینما ایران را میخوانید.

انجمن سینمای جوان از ابتدای شکلگیری تا امروز امید بسیاری از علاقهمندان فیلمسازی بوده اما در سالهای اخیر رقیبان زیادی در برگزاری کلاسهای مشابه پیدا کرده؛ پرسش اینجاست که رسالت این انجمن بیشتر آموزش است یا تولید؟
باید یادآور شویم که رسالت اصلی انجمن آموزش تولیدمحور است، یعنی برخلاف مراکز آکادمیک و دانشگاهی که آموزشمحور است، این انجمن آموزشِ منجر به تولید را در دستور کار دارد و به حمایت و حضور افراد حاضر در میدان تولید و روزآمد از منظر دانش سینمایی نیاز جدی دارد.
در این مسیر چه چالشهایی سد راه انجمنهای سینمای جوان به خصوص در شهرستانها بوده است؟
با وجود تلاشها، قطعاً در این حوزه چالشهایی وجود دارد اما معتقدم با آمدن بهروز شعیبی به عنوان رئیس انجمن سینمای جوان کشور بسیاری از مشکلات حل خواهد شد چون او ارتباطات گستردهای دارد، اهل تعامل است و با بسیاری از سینماگران کار کرده اما به طور کلی اصلیترین چالش انجمن به خصوص در شهرستانها کمبود امکانات و تجهیزات است. اصالت و وظیفه انجمن سینمای جوان حمایت از فیلم کوتاه و فیلمسازهای نوآموز و آماتور است اما در حال حاضر علناً نمیتواند هیچ تجهیزاتی برای ساخت فیلم در اختیار جوانان قرار دهد، امکانات فیلمسازی انجمن در حال حاضر در حد صفر است. از طرفی تجهیزات خوب گران است و نیاز به تعمیرات یا خرید مجدد دارد. دومین مسئله و چالش نیز به حمایت اقتصادی و تزریق بودجه برمیگردد. همین امروز اگر بخواهیم در سینمای کوتاه در حد ابتدایی فیلم بسازیم و از یک حد معقول امکانات و تجهیزات بهره ببریم برای هر دو دقیقه به ۱۰۰ میلیون تومان بودجه نیاز داریم. مسلماً این مبلغ را انجمن نمیتواند تزریق کند و وقتی به تعدد مراکز استانی توجه کنیم میبینیم همه آنها به بودجههای گزاف نیاز دارند و به تبع دولت باید دستاندرکار باشد چون قرار است کادرسازی کند و امکان کار اقتصادی از منظر قانونی نیز ندارد.
چالش سوم هم در ارتباط با ارگانهای فرهنگی است؛ سایر ارگانهای فرهنگی اگر انجمن را به عنوان یک نهاد دولتی حمایت کنند و به رسمیت بشناسند این نهاد میتواند بهتر کار کند.در نهایت باید در زمینه بازاریابی و پخش فیلم نیز آموزشهایی در دستور کار قرار گیرد. فیلمسازهای جوان ما با ایثار و هزینه شخصی فیلمهای خوبی میسازند اما این فیلمها در آرشیو شخصی آنان بدون دیده شدن خاک میخورد!
فکر میکنید با عملی کردن این موارد و تربیت نیروی جوان و تازهنفس میتوان رویکرد سینما را که بعضاً به سمت سخیف شدن یا بیمحتوا بودن میرود، تغییر داد؟
انجمن سینمای جوان مثل اورژانس و آتشنشانی در حوزه فرهنگ است، همان قدر ضروری و لازم اما نمیتواند به تنهایی کارهای کلان و ملی در زمینه تغییر ذائقه و سلیقه هنری انجام دهد یا حداقل چنین دستور کار و امکاناتی در اختیار ندارد. بخش بسیار زیادی از وضعیتی که امروز در سینمای ایران وجود دارد وابسته به اقتصاد و سیاستگذاری غلط است. امروز فیلمها به سمت کمدیهای سبک رفته چون فروش و برگشت سرمایه را تضمین میکنند، پس این از بخش تولیدکننده یعنی انگیزه تولیدکننده کاملاً به مسئله اقتصاد و محدودیتهای فلجکننده و ساختار معیوب برمیگردد. از آن طرف برای سینمای اجتماعی در دهههای گذشته به مدد سیاستگذاریهای غلط و تصمیمهای سلیقهای و کوتاهمدت مانع ایجاد شده که برخی از آن مربوط به سیاستگذاریهای نظارتی، بعضی وابسته به تصمیمهای مدیریتی غلط و بعضی نتیجه تخاصم درونسازمانی و درون حکومتی بوده، در نتیجه در حق سینمای هنری یا اجتماعی، انتقادی و نخبهپسندانه اجحاف بسیار زیادی شده است. شاید باید قضایا را یک مقدار تاریخیتر نگاه کنیم. در اواسط دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ یک برنامه در تلویزیون تولید میشد به نام برنامه هفت! با وجود بحثهای مثبتی که داشت واقعاً تمام تلاش این برنامه و منتقد اصلیاش زدن سینمای هنری و اجتماعی بود. این رفتارها و سیاستها موجب شد سینمای بساز و بفروش شکل بگیرد و با حذف سینمای بدنه و اجتماعی در این سالها ذائقه مردم عوض شود؛ یعنی نبود این جنس فیلمها ذائقه مردم را عوض کرد و انگار سلیقه مخاطب را تغییر داد، در نتیجه این وضعیت نصیب سینمای ایران شد. پس تغییر این سازوکار بسیار فراتر از دستور کار انجمن سینمای جوان است اما انجمن قابلیت این را دارد که فیلمسازهای خوب را به سینمای ایرانی معرفی کند. در نتیجه کاری که سینمای جوان میتواند بکند این است که فیلمساز خوب را وارد جامعه کند اما اینکه این فیلمساز بتواند در این میدان اجتماعی تولیدات موفق داشته باشد به چیزهایی فراتر از انجمن برمیگردد.
با وجود تمام این چالشها و مشکلات؛ چه برنامهای برای بهتر شدن اوضاع و رشد بیشتر اعضای انجمن دارید؟
من در سه محور فعالیتهایی که باید انجام شود را تعریف کردم. محورهای آموزش، تولید و نمایش. در محور آموزش، بهبود کیفیت اساسی و کیفیت تجهیزات را به عنوان اولویت اول تعریف کردم.
در حوزه تولید برگزاری منظم پیچینگ و ارتباط با دانشآموختگان قدیم و جدید و استفاده از فعال حرفهای سینمای استان را به عنوان مشاوران تولید فیلم و استفاده از تجهیزات در دستور کار قرار دادیم.در حوزه نمایش هم بسیار به نمایش مستمر آثار کوتاه اصرار دارم و معتقدم در برقراری جلسات نقد و بررسی مستمر با تمرکز بر فن سینما و نکات پراگماتیک و عملگرایانه تولید باید روال و نظم داشته باشیم. در پاتوقهای پخش فیلم نیز باید تلاش کنیم این جلسات به جلساتی برای هماندیشی و اشتراکگذاری دستاوردهای تولید باشد تا بتوانیم زلفی گره بزنیم.
این روزها بازار هوش مصنوعی در سینما به خصوص ساخت فیلم کوتاه بسیار داغ شده، رویکرد شما نسبت به استفاده از هوش مصنوعی در سینما چیست؟
در چند سال گذشته برخی مباحث در سینمای جهان اهمیت پیدا کرده مثل هوش مصنوعی که الان روند سینما را متحول کرده است؛ شما در فیلم اینجا از رابرت زمه کیس دیدید تماماً وابسته به هوش مصنوعی بود یعنی اگر هوش مصنوعی نبود ساخته نمیشد. هوش مصنوعی میتواند بسیاری از کمبودهای فنی ما را پوشش دهد و هزینه و زمان تولید را بسیار کاهش دهد و ما هم برنامه زیادی برای استفاده هوش مصنوعی در قالب کارگاه خواهیم داشت. البته این برنامهها اگر امکانات سختافزاری مورد نظر را در اختیار نداشته باشد در حد حرف و نظر باقی میماند. یعنی به تصمیمها و امکانات ستاد کل انجمن بستگی دارد؛ پیگیری با ماست و در اختیار قرار دادن امکانات با مسئولان در ستاد کل انجمن سینمای جوان.
نظر شما