قدس؛ در حالی که روز گذشته گزارشی با عنوان «ناتو، ماده ۵ و آسیامحوری ایالات متحده» توسط قدس منتشر شد، خبرهایی از نگرانی و آمادگی لهستان به عنوان عضوی از سازمان پیمان آتلانتیک شمالی برای رویارویی با روسیه به گوش میرسد.
مشاور نخستوزیر لهستان و رئیس کمیته روابط خارجی پارلمان این کشور پیش از سفر به واشنگتن در گفتوگویی عنوان کرده اگر مرزهای گسترش یافته روسیه در نتیجه مناقشه و درگیری با اوکراین از نظر قانونی به رسمیت شناخته شوند، «خط قرمز» لهستان و سایر کشورهای اروپای مرکزی نقض میشود و به «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا هشدار داده اگر طرح او برای پایان جنگ اوکراین به گسترش اراضی روسیه منجر شود، یک «اشتباه تاریخی» را مرتکب شده است.
در همین حال خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از «کریستوف هوبر» فرمانده تیپ ۴۵زرهی آلمان اعلام کرده با استقرار این تیپ زرهی آلمان در لیتوانی، هزاران سرباز آلمانی در سرزمین یکی از اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) که با روسیه هممرز است، مستقر خواهند شد. وی در اظهاراتی با اشاره به اعزام قریبالوقوع و استقرار طولانیمدت این تیپ زرهی در کشور لیتوانی تأکید کرده این برای نخستین بار است که آلمان پس از جنگ جهانی دوم نیروی نظامی در یک کشور خارجی مستقر میکند.
این در حالی است که وزیر دفاع آلمان نیز پیشتر مدعی شده بود آلمان باید نقش رهبری در اروپا را بر عهده گرفته و به متحدان خود نشان دهد در کنار آنهاست و میتوانند به آلمان تکیه کنند. «پیستوریوس» جنگ اوکراین را یک نقطه عطف تاریخی برای اروپا خوانده بود که سبب شد آلمان هزینههای دفاعی خود را بهطور قابل توجهی افزایش دهد و مسئولیت بیشتری را در قبال متحدان خود بپذیرد.
همه این موضوعات و تحرکات در کنار تأکید چندباره دولت حاکم بر ایالات متحده مبنی بر ضرورت افزایش بودجههای نظامی اعضای ناتو به ۵درصد تولید ناخالص داخلی و کم کردن بار هزینههای نظامی آمریکا، گویا اروپا را به این واقعیت غیرقابل انکار رسانده که نه ایالات متحده، آن قدرت تامه نیمه دوم قرن بیستم است و نه درِ نظام بینالمللی قدرت قرار است بر پاشنه تکقطبی همیشگی بچرخد!
از این رو است که ایده ارتش متحد اروپایی (متفاوت از نیروی واکنش سریع اروپا که به اشتباه ارتش اروپایی نامیده میشود و سالها در دانشگاههای نظامی و اندیشکدههای اروپایی، به عنوان آلترناتیو ناتو مطرح بوده است) امروز جدیتر از همیشه و حتی در قالب همین سازمان موجود و با رهایی از وابستگیهای عینی و ذهنی به ایالات متحده در حال شکلگیری است و البته که در این مسیر، آلمان به واسطه قدرت اقتصادی و فناورانه خود، بیش از هر بازیگر دیگری میل به رهبری داشته و نشانههایی از این عطش معقول را در قالب حمایتهای گسترده تسلیحاتی از اوکراین و نمونه اخیر اعزام و استقرار یک تیپ کامل زرهی به مرزهای شرقی اروپای متحد (لیتوانی- روسیه) صریحاً به نمایش گذاشته است.
تلاش آمریکا و بهویژه دولت ترامپ برای در امان ماندن از درگیریهای پرهزینه و کمبازده در مناسبات میان اروپا و غول شرقی روسیه و درک درست اروپا از واقعیت غیرقابل اتکای آمریکا در روزهای سخت، به نظر میرسد اروپا را به سمت و سوی استقلال نظامی و امنیتی هل داده و باید منتظر تبعات و کنشها و واکنشهای متقابل این حرکت از سوی سایر بازیگران ازجمله روسیه و خود آمریکا بود.
نظر شما