یک پزشک می‌گوید: مرگ خانم دکتر محمدپور قابل پیشگیری بود. نمی‌توان آن را به سوءمصرف دارو یا افسردگی نسبت داد؛ این بهانه‌ها بارها برای رفع مسئولیت تکرار شده‌اند، اما در این مورد بی‌اعتبارند. اگر فشارها کم می‌شدد، او الآن زنده بود.

جزئیات تکان‌دهنده از خودکشی دکتر نرگس محمدپور / فروپاشی یک زندگی با قصور پزشکی
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

زنجیره خودکشی پزشکان در سال ۱۴۰۳، با مرگ دکتر پرستو بخشی، در آغازین روزهای نوروز آغاز شد و محرکی برای شتاب دومینوی مرگ‌های‌ خودخواسته در جامعه پزشکی بود.

متأسفانه بهار امسال هم با این اخبار تلخ و ناگوار همراه بود؛ مرگ خانم دکتر نرگس محمدپور، رزیدنت سال چهارم رشته زنان دانشگاه علوم‌پزشکی تبریز، تنها یکی از خودکشی‌های گزارش‌شده اخیر است.

دکتر هادی یزدانی، پزشک، دکترای حرفه‌ای پزشکی و فعال صنفی، از ابعاد این فاجعه پرده برمی‌دارد و از ناکارآمدی سیستم، فشارهای غیرانسانی و تبعیض در ساختار پزشکی کشور سخن می‌گوید که ریشه‌ در وقوع این فجایع دارند. او تأکید دارد که این مرگ‌ها قابل پیشگیری بودند، اگر گوش شنوایی وجود ‌داشت.

این گفت‌وگو، دربرگیرنده فریاد جامعه پزشکی است که در سکوت سیستم، هر روز بلندتر می‌شود.

دکتر نرگس محمدپور، دوره رزیدنتی را در یکی از دشوارترین رشته‌ها، یعنی زنان، سپری می‌کرد. به گفته یزدانی، او با چالش‌های خانوادگی سنگینی دست‌وپنجه نرم می‌کرد: «فوت پدر و ابتلای مادرش به سرطان، هزینه‌ها و فرسودگی ناشی از این بیماری، بار سنگینی بر دوش او نهاده بود.»

اما ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود؛ یک پرونده قصور پزشکی، زندگی او را به نقطه فروپاشی رساند.

یزدانی در این‌باره توضیح می‌دهد: «در سال سوم رزیدنتی، پرونده‌ای مربوط به یک زایمان پرخطر برای او تشکیل شد. تحت فشار سیاست‌های وزارت بهداشت برای کاهش سزارین و افزایش زایمان طبیعی، این زایمان به‌صورت طبیعی انجام شد و نتیجه‌اش تولد کودکی با فلج مغزی بود. هرچند فلج مغزی همیشه به لحظه زایمان مربوط نیست، اما تولد با این معلولیت برای همه دست‌اندرکاران یک فاجعه است.»

هیئت‌های قصور؛ عرصه تبعیض و بی‌عدالتی

در بررسی این پرونده، هیئت نظام پزشکی تبریز ۱۲ درصد قصور را به دکتر محمدپور نسبت داد؛ یعنی بالاترین درصد در میان تیم پزشکی شامل رزیدنت سال چهارم و متخصص زنان شد.

یزدانی با ابراز ناراحتی در این‌باره متذکر می‌شود: «این میزان قصور برای کسی که اعلام کرده بود برای تأمین هزینه‌های بیماری مادرم در تنگنا هستم، غیرقابل تحمل است. این قصور نه‌تنها در پرونده حرفه‌ای او تا ابد ثبت می‌شود، بلکه مشخص نیست در این هیئت‌ها چه رخ داده که بیشترین تقصیر را به رزیدنت نسبت داده‌اند.»

خواست جامعه پزشکی: بازنگری و حقیقت‌یابی

او روند بررسی قصور پزشکی در نظام پزشکی را ظالمانه و نابرابر می‌داند و با انتقاد شدید از این روند می‌گوید: «ما به نحوه کارشناسی‌ها، انتخاب هیئت‌ها و برخورد دوگانه با استادان برجسته و رزیدنت‌های بی‌پناه مانند نرگس محمدپور معترض هستیم. این روند نیازمند اصلاح است و این اصلاح به منزله حذف قدرت از نظام پزشکی نیست، بلکه خواسته ما تشکیل گروه حقیقت‌یاب مستقل از نهادهای رسمی و نظارت بر احکام هیئت‌های قصور است، باید نظارت وجود داشته باشد و این عرصه‌های غیرشفاف روشن شوند.»

او معتقد است استادان برجسته با نفوذ محلی، مانع اجرای عدالت برای رزیدنت‌ها و بیماران می‌شوند و قصور سنگین به افرادی تحمیل می‌شود که کمترین توان دفاع از خود را دارند.

رشته‌های جهنمی: از زنانِ تبریز تا ارتوپدی همدان

رشته‌های دشوار یا جهنم رزیدنت‌ها؟ یزدانی، رشته‌های سخت مانند زنان، جراحی و ارتوپدی را «جهنمی» توصیف می‌کند؛ که رزیدنت‌ها در آن زیر فشارهای غیرانسانی له می‌شوند. او با اشاره به موردی دیگر می‌گوید: «در پذیرش این قبیل رشته‌ها در برخی شهرهاست باید بازنگری جدی صورت گیرد. در یک سال گذشته هم دو رزیدنت ارتوپدی در همدان خودکشی کرده‌اند. ما به نمایندگی از فعالان صنفی به وزارت بهداشت اعلام می‌کنیم که برخی رشته‌ها و شهرها باید از پذیرش رزیدنت محروم شوند.»

به گفته او، فضای ترس و سرکوب در این رشته‌ها به حدی است که دانشجویان جرئت اعتراض و شکایت در صفحات شخصی‌شان را هم ندارند؛ مبادا که استادان مانع از ارتقا و ادامه تحصیلشان شوند: «خانم دکتر محمدپور نیز در پیام‌های خصوصی‌اش نوشته بود که نمی‌تواند در اینستاگرام علیه گروه حرفی بزند یا درددل کند. او از ترس استادان و مسئولان رشته در تبریز، حتی در شبکه‌های اجتماعی نیز جرئت ابراز ناراحتی نداشت؛ از ترس اینکه مسئولان رشته مانع امتحان ارتقای سالانه شوند و او مجبور شود یک سال دیگر این شرایط طاقت‌فرسا را تحمل کند.»

او قاطعانه می‌گوید: «مرگ خانم دکتر محمدپور قابل پیشگیری بود. نمی‌توان آن را به سوءمصرف دارو یا افسردگی نسبت داد؛ این بهانه‌ها بارها برای رفع مسئولیت تکرار شده‌اند، اما در این مورد بی‌اعتبارند. اگر نظارتی بود، اگر به جای سخت‌گیری حمایت می‌شد، او الآن زنده بود. این مرگ تقدیر نبود؛ نتیجه بی‌توجهی سیستمی بود که می‌توانست درست عمل کند و نکرد.»

یزدانی از بی‌توجهی وزارت بهداشت جدید انتقاد می‌کند: «با تغییر دولت و آمدن، وزیر جدید، آقای ظفرقندی، امیدی ایجاد شد و خوشبختانه تا چند ماه خودکشی نداشتیم، اما اکنون چه؟ در بهار چند پزشک را از دست دادیم؟ ما به این وزارت‌خانه امید بسته بودیم، اما هیچ تغییر بدون بازگشتی رخ نداده است. اصلاً بررسی کرده‌اند یا قصد دارند همه را با گذر زمان به فراموشی بسپارند؟ وزرای پیشین بهداشت درباره ماجرای دکتر بخشی موضع‌گیری کرده‌ بودند، اما با وجود طرح موضوع «خودکشی پزشکان» در برنامه پیشنهادی وزیر جدید، یک موضع‌گیری صریح از ایشان یا روابط عمومی نمی‌بینیم. با نمایش نمی‌توان کشور را اداره کرد. در این مملکت بی‌دولتی محض حاکم است و هیچ‌کس به هیچ‌چیز پاسخگو نیست.»

او هم‌چنین انتقاد می‌کند: «هنوز که هنوز است ما نمی‌دانیم رزیدنتی شغل است یا تحصیل؟ اگر تحصیل است، چرا رزیدنت مسئول قصور می‌شود؟ اگر شغل است، چرا درآمدی ندارد؟ ما در وضعیتی دوگانه گرفتار شده‌ایم.»

هادی یزدانی وضعیت کنونی حرفه پزشکی در ایران را بحرانی توصیف می‌کند که دیگر نه از نظر مالی جذابیت دارد و نه از منظر اجتماعی جایگاه گذشته را حفظ کرده است. او می‌گوید: «پزشکی در ایران به بازاری شکست‌خورده تبدیل شده است. اگر کسی برای پول یا منفعت مالی وارد این حرفه شود، ضرر خواهد کرد.»

او افزایش بی‌رویه ظرفیت پذیرش پزشکی را یکی از علل اصلی این وضعیت می‌داند: «با پذیرش سالانه بیش از ۱۶ هزار پزشک از داخل کشور و تعداد زیادی از خارج، پزشکی از اعتبار تهی شده و دیگر آن حرفه‌ای نیست که افراد برای شأن یا درآمد انتخاب کنند. ظرفیت‌های بی‌رویه، آن را به سطحی رسانده که نه تنها مرجعیتش از دست رفته، بلکه به سیکلی معیوب منجر شده است. این سیستم، پزشکانی تربیت می‌کند که خود قربانی‌اند و بعدها ممکن است به ظالمان بعدی تبدیل شوند.»

یزدانی هشدار می‌دهد: «فشارهای کنونی ممکن است کار را به جایی برساند که رزیدنت‌ها دست به خشونت بزنند. جوان‌ترها یا مهاجرت می‌کنند یا خودکشی، اما اگر روزی یکی از آن ها به جای خود، استادان را هدف قرار دهد، دیگر نمی‌توان آن را انکار کرد. همه که خودشان را نمی‌کشند، ممکن است روزی استادی را که این فشارها را وارد می‌کند، از میان بردارند. از آن روز باید ترسید.»

منبع: خبر آنلاین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha