روزنامه کیهان طی یادداشتی نوشت: برخی اعضای شورای اطلاعرسانی دولت، در رؤیافروشی و مهملگویی برای جذاب کردن مذاکرات با آمریکا، با یکدیگر مسابقه گذاشتهاند. فیاض زاهد مدعی شده بود: پیشنهاد جامعی (هزار میلیارد دلار) ارائه شده که با تأکید بر دیپلماسی اقتصادی، توسط پزشکیان با رهبری مطرح و مجوز گرفته شده و به آمریکا ارائه شده است. او ادعا کرده بود ایران بهشت سرمایهگذاری است. اما الیاس حضرتی مدعی شد ۲ هزار میلیارد دلار پروژه در کشور تعریف شده و هدف از مذاکره، تسهیل ورود سرمایهگذاران است.
حضرتی در شورای روابط عمومی دستگاههای اجرایی گفت در جنگ رسانهای هستیم و باید برای ایجاد امید در جامعه اقدام کنیم. او افزود آقای پزشکیان فردی صادق است و تدبیرش تهدیدات را از کشور دور کرد. او همچنین به مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان اشاره کرد و مجدداً همان رقم ۲هزار میلیارد دلار را تکرار کرد.
این ادعاها در حالی است که بزککنندگان برجام، یک دهه قبل نیز وعده ورود ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی را میدادند. حالا فیاض زاهد، بازداشتی فتنه ۸۸، ادعای جذب هزار میلیارد دلار را مطرح میکند و حضرتی، دوست شهرام جزایری، رقم را دو برابر میکند. این دروغپردازیها در حالی است که در دولت روحانی با همه وعدهها فقط ۴ تا ۵ میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب شد.
پیش از این، یکی دیگر از مدیران دولتهای مدعی اعتدال در توییتی نوشته بود: اگر خبردار شوید دولت ایران نزدیک به هزار میلیارد دلار پروژه تعریف کرده و سرمایهگذاری آمریکاییها بلامانع است، چه واکنشی خواهید داشت؟ این فریبکاری در حالی است که ادبیات آمریکا همچنان تهدید و تحریم است، نه همکاری و تعامل. بزککنندگان گذشته نیز با تیترهایی مانند «فروپاشی تحریم»، «۲۲ میلیارد دلار پول خارجی»، و «آزادی ۱۰۰ میلیارد دلار دارایی ایران»، افکار عمومی را فریب دادند، درحالیکه خروجی دولت برجام، خزانه خالی، بدهی انباشته، تعطیلی کارخانهها و رکود اقتصادی بود.
اگر متهمان آن فاجعه مورد پیگرد اطلاعاتی و قضائی قرار میگرفتند، امروز جرأت چنین دروغهایی را نداشتند. در همین حال، نشریه «هیل» تحلیل کرد که تهدیدات ترامپ علیه ایران، که مبتنی بر «تئوری مرد دیوانه» بود، دیگر اعتباری ندارد. این تئوری بر غیرقابل پیشبینی بودن برای القای ترس استوار است، اما استفاده مکرر از آن باعث بیاثر شدنش شده است. ایران این تهدیدها را جدی نمیگیرد زیرا میداند پایانی بر آنها نیست. مثال مشابه آن در تاریخ، شکست تهدیدات اتمی نیکسون برای عقبنشینی ویتنام بود.
محدودیتهای نظامی آمریکا، توان آن را برای نابودسازی زیرساختهای هستهای ایران زیر سؤال میبرد. حتی اگر سایتهای هستهای ایران بمباران شوند، دانش هستهای از بین نمیرود. تهدید بیشتر، ممکن است ایران را در مسیر تسلیحات هستهای جسورتر کند. سلاح هستهای در سیاست بینالملل یک کارت چانهزنی مهم است و بازگشت به سیاست واقعبینانه با پذیرش توانمندی هستهای ایران و رفع تحریمها، راهی مناسبتر برای آمریکا است. همانطور که «فرد ایکله» گفته بود: «آنهایی که قدرت آغاز جنگ را دارند، معمولاً قدرت پایان دادن به آن را ندارند.»
نظر شما