علامه جعفری در خاطره‌ای طنزآمیز روایت می‌کند: روزی که مردم میان عالم ژنده‌پوش و آخوند خوش‌قیافه اشتباه گرفتند! داستانی که درس بزرگی داد: «عقل مردم به چشمشان است» - اما او که از تحقیر خندید، به ما آموخت ظاهر هرگز جایگاه حقیقی انسان را نشان نمی‌دهد.

خاطره‌ای طنز از علامه جعفری؛ مردم مرا با آخوند خوشتیپ اشتباه گرفتند!
زمان مطالعه: ۱ دقیقه
علامه محمد تقی جعفری در خاطره‌ای آموزنده و حکیمانه از خود فرموده بود:

سالها قبل از انقلاب، کتابی در پاسخ به بعضی شبهات روز نوشته بودم. شیخ محمد صالح مازندرانی آن را خواند و پسندید. پیام داد که به شهر آنها بروم تا به بهانه بزرگداشت من، مسائل روز اسلامی را تبلیغ کنیم.

بلیط قطار خریدم و سوار شدم. با خود گفتم ای کاش همسفری اهل علم و کتاب نصیبم شود تا با مباحثه، راه کوتاه شود. دیدم سید معمم بلند قدی به سمت کوپه من می آید. چهره زیبا، لباس فاخر، ریش آراسته و عمامه مرتبی داشت.

گفتم خدا را شکر که دانشمندی همسفرم شد. شادمانیم دیری نپایید دهان که باز کرد، دریافتم جز چند متر پارچه عمامه، از دانش بهره ای ندارد.

به ایستگاه مقصد که رسیدیم جمعیت فراوانی از متدینین با پلاکارد خوش‌آمد، روی سکّو منتظر بودند.

مومنین به قطار ریختند دو آخوند دیدند، من و سید خوش بر و بالا! بدون لحظه ای تردید، سید را کول کردند و با سلام و صلوات به طرف ماشین ها دویدند. به هر کس التماس کردم که مرا هم سوار کند و تا شهر برساند، قبول نکرد که نکرد.

گفتند آقا ما را برای استقبال ملّای دانشمند فرستاده است جای اضافی نداریم و مسافر نمی بریم.

ماشین زیبای حامل آقا سید در جلوی دهها ماشین و مینی بوس مملو از استقبال کنندگان صلوات گو، راه افتاد و رفت.

به جان کندن، وسیله ای یافتم و خودم را به خانه میزبان رساندم.

دقایقی بود که سید به آقا رسیده بود و طرفین، تازه اصل ماجرا را فهمیده بودند.

خودم را معرفی کردم. آقا مرا کنار خود جای داد و اکرام نمود. آن وقت، سر در گوشم کرد و به مطایبه فرمود: آشیخ! مردم حق داشتند که اشتباه گرفتند. آخر، این هم سر و شکل و لهجه است که تو داری؟ ملّا که هیچ، به آدمیزاد هم نمی مانی!

علامه جعفری قصه را تعریف می‌کرد و خودش همراه ما می خندید. از یادآوری تحقیرهایی که دیده بود، سر سوزنی تکدر نداشت؛ تفریح هم می کرد. در آن اتاق کوچک مملو از کتاب، در آن ردای ارزان کهنه، روحی عظیم خانه کرده بود. نور به قبرش ببارد.

استاد، آن روز، یادمان داد که عقل مردم به چشمشان است.

منبع: کتاب جاودان اندیشه،ص ۲۳۹

منبع: خبرگزاری رسمی حوزه

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha