اگرچه مذاکرات کنونی بارقه‌ای از امید در دل مردم و کسبه مشهد ایجاد کرده اما مردم معتقدند نمی توان زندگی خود را متوقف نتایج مذاکرات کرد.

معیشت نباید معطل مذاکره شود
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

به گزارش قدس خراسان، از ابتدای دهه۸۰ عموم مردم جامعه ما با موضوع مذاکرات ایران و غرب آشنا شدند. این موضوع شاید در دو دهه نخست انقلاب به عنوان مهم‌ترین دغدغه ایران و آمریکا مطرح می‌شد؛ اما آن ‌زمان این مسئله به قدری سیاسی بود که مردم کوچه و بازار زندگی‌شان را می‌کردند و گاهی هم درباره آن حرف‌هایی می‌زدند؛ ولی در حال حاضر شرایط کمی تغییر کرده و موضوع مذاکره، دغدغه اقتصادی بخش مهمی از مردم شده و کسب و کار و زندگی‌شان را تحت‌ تأثیر قرار داده است. حسن روحانی، محمدجواد لاریجانی، سعید جلیلی، خاویر سولانا، محمدجواد ظریف، موگرینی، عراقچی، تخت روانچی، رافائل گروسی و... اسامی‌ای هستند که در حافظه جمعی ایرانیان در ۲۰ سال گذشته ذخیره شده است. این افراد هنرپیشه و بازیکن فوتبال نیستند که مردم با آن‌ها خاطره جذاب یا نوستالژی داشته باشند. این سیاستمداران، بخشی از تاریخ مذاکرات ایران در ۲۰ سال اخیر هستند و این میزان از تلفیق سطوح بالای سیاسی با پایین‌ترین سطح زندگی عمومی به ‌معنی معیشت و گفت‌وگوهای خانوادگی و گسترش آن در سطح جامعه، آسیب‌های اجتماعی فراوانی دارد که پژوهشگران باید در مورد آن تحقیق و بررسی کنند تا تبعاتش کم شود. اینکه به طنز و جدی از مردم و کاربران شبکه‌های اجتماعی می‌شنویم که خرید خانه، تعویض خودرو، طلا، سرمایه‌گذاری و ازدواج به پیش و پس از مذاکرات ربط پیدا می‌کنند، واقعیتی غم‌انگیز و در حال رخ دادن است و باید دید در نگاه مردم چه می‌گذرد. از این رو به سراغ کسبه و مردم شهر رفتیم.
نخستین گفت‌وگوی ما با مردی پنجاه ساله است که در محدوده بولوار معلم در زمینه ابزارآلات صنعتی مشغول به کار است. صبر کردم تا جواب مشتری‌اش را بدهد. سپس نظرش را درباره نتیجه مذاکرات پرسیدم. او می‌گوید: مذاکرات قبلی بالا و پایین زیادی داشت و در نهایت بی‌نتیجه ماند. این ‌دفعه اخبارش را پیگیری نمی‌کنم. هر اتفاقی که می‌خواهد بیفتد؛ اما در کار ما تأثیر داشت. هفته گذشته شرکت‌های ابزار برای ما جنسی نفرستادند تا ببینند قیمت دلار چه می‌شود. الان هم که فرستادند، باید نقد کارت بکشیم. دیگر خرید چکی راحت نیست. اگر بخواهیم چک بدهیم، تا ۳۰ درصد روی جنس می‌کشند. در هر صورت ما باید کار خودمان را بکنیم چون هیچ معلوم نیست چه اتفاقی بیفتد.

مردم ما مستحق این همه فشار نیستند
با مرد چهل و چهار ساله دیگری که در همان خیابان مغازه عطاری دارد نیز صحبت کردم که کمی شانه‌هایش را بالا می‌اندازد، دست به سینه ایستاده و اظهار می‌کند: صادقانه بخواهم بگویم، به نتیجه نمی‌رسد. مردم واقعاً از انجام مذاکرات خوشحال‌اند و برخی هم خوشبین هستند و به آن امید دارند. مردم ما مستحق این همه فشار نیستند؛ ولی دست ملت نیست. آمریکا به دنبال گرفتن امتیاز از ایران است و به نظر من به نتیجه نخواهد رسید. ما باید فرایند کاری خودمان را پی ‌بگیریم. آن‌ها خوبی و رفاه ما را نمی‌خواهند. به دنبال تغییر حکومت و موضوعاتی از این قبیل هستند. پدرم جانباز انقلاب است. او هم همین نظر را دارد.

واردکنندگان اجناس ما، با دلار کار نمی‌کنند
وارد مغازه دیگری شدم که فروشنده سینک و هود آشپزخانه بود. فروشنده‌ای که حدود ۵۰ سال سن داشت و در حال فاکتور زدن بود. برایش توضیح دادم چه کسی هستم و برای چه آمده‌ام. لبخندی زده، عینک نزدیک‌بینش را بالا داده و روی پیشانی‌اش نگه داشته و بیان می‌کند: اخبار از نظر من تعطیل است. پیگیری نمی‌کنم. اخبار مغز آدم را داغان می‌کند. پس از اینکه مطمئن می‌شود قرار نیست از او عکس و اسمی منتشر کنیم، می‌گوید: حتی اگر مذاکرات مثبت باشد، تأثیر آن شاید یک سال دیگر در زندگی و کار مردم مشخص شود آن هم زمانی که کمی رقابت ایجاد شده و قیمت‌ها به تعادل برسد. ما که باور نمی‌کنیم اتفاقی بیفتد؛ اما افکار عمومی تحت تأثیر این موضوعات قرار می‌گیرد. واردکنندگان چینی حوزه کاری ما با دلار کار نمی‌کنند. فقط یوان برایشان اهمیت دارد، هرچند جنس چینی هم میان اجناس ما کم شده است. اگر توافق صورت بگیرد و واردات کالا بیشتر شود، شاید اتفاق مثبتی بیفتد؛ ولی در صورتی که مشکلات دیگری برایمان به وجود نیاید. اگر در کنار آن باز هم آب، گاز و برقمان گران یا قطع شود و هزینه‌هایمان افزایش یابد، باز هم همان شرایط است و چیزی تغییر نخواهد کرد.
در پاسخ به این پرسش که آیا باید بخش‌های مختلف اقتصادی مملکت معطل کار مذاکره شود یا روند طبیعی خود را طی کند، می‌افزاید: با هر شرایطی که شده، زندگی باید ادامه داشته باشد. ممکن است مردم اجناس واجب و مورد نیازشان را نخرند؛ اما بالاخره باید زندگی کرد. من به شخصه برای هر کالایی که صبر کردم تا ارزان بشود سپس آن را بخرم، فایده‌ای نداشت و گران‌تر خریدم. شاید با به نتیجه رسیدن مذاکرات، دولت‌ها پول نفتمان را بگیرند و روی مردم کمتر فشار بیاورند؛ اما اتفاق دیگری نمی‌افتد.

اگر طرف مقابل به تعهداتش عمل کند، موفقیت‌آمیز خواهد بود
امیر مهران وظایفی، دانشجوی بیست ساله دانشگاه فرهنگیان، تنها کسی که در این گزارش میدانی تمایل داشت اسمش ثبت شود نیز درباره نتیجه مذاکرات می‌گوید: اگر طرف مقابل ما نیز رعایت کند، بله موفقیت‌آمیز خواهد بود. به قول مسئولان اگر رفع تحریم بشود و طرف مقابل نیز به تعهداتش عمل کند و موضوع برد برد باشد، اتفاق خوبی خواهد افتاد.
با این حال معتقد است شرایط اقتصادی کشور به مذاکره وابسته نیست چون آمریکا بُعد داخلی و خارجی دارد. تبعیض در مملکت ما همان آمریکای داخلی است. نتیجه مذاکرات در واردات کالای خارجی تأثیر دارد؛ اما نه آن‌قدر که در زندگی مردم عادی مؤثر باشد. درست است که شرایط اقتصادی بهتر می‌شود؛ ولی اینکه کل اقتصاد به این موضوع گره بخورد، این‌گونه نیست.

عقل ایجاب می‌کند مذاکره انجام شود
او درباره واکنش مردم نسبت به خرید خانه که آن را موکول به پس از مذاکره بکنند، بیان می‌کند: خانه نباید به دلار ارتباط داشته باشد. به نظر من اینجا رسانه به صورت قوی کار کرده و این جو را ایجاد می‌کند. میان مردم این حرف‌ها وجود دارد؛ اما نباید این اندازه تحت تأثیر دلار و مذاکره باشد. در هر صورت عقل ایجاب می‌کند مذاکرات صورت بگیرد تا فشار از روی مردم و جامعه کمتر شود؛ ولی زندگی ما نباید وابسته به مذاکره باشد.
یک دانشجوی خانم بیست و یک ساله از دانشکده علوم دانشگاه فردوسی نیز که با اکراه شروع به صحبت می کند، شرایط اقتصادی ما را به مذاکره وابسته می‌داند؛ اما معتقد است هیچ اتفاقی نمی‌افتد. مذاکرات تأثیرش را بر زندگی ما دارد؛ ولی در حال حاضر بی‌نتیجه است و اخبارش را دنبال نمی‌کند. با وجود این، حس مثبتی به برگزاری مذاکرات و پایین آمدن قیمت دلار دارد.
به میدان شریعتی رفته و وارد یک فروشگاه عینک می‌شوم. خانمی چهل و سه ساله در این فروشگاه است که می‌گوید: وقتی کسی به حرفت گوش نمی‌دهد، چه بگوییم؟ مجبوریم بخریم و بخوریم. ما باید زندگی کنیم. اینکه سیب‌زمینی می‌شود ۶۰ هزار تومان، مقصرش آمریکاست؟ این‌ها کار خودمان است. قرار بود حقوقمان ۴۰ درصد افزایش یابد؛ ولی در نهایت ۲۰درصد اضافه شد. مذاکره هم همین است و بی‌نتیجه.
یک دانشجوی نوزده ساله رشته کشاورزی و یک کارمند بازنشسته دانشگاه فردوسی نیز معتقد بودند مذاکرات بی‌فایده است و به آن خوشبین نیستند؛ اما شرایط اقتصادی ما به مذاکره وابسته است.
فروشندگانی که کسب و کارشان به اجناس خارجی مرتبط است، بیشتر از سایر کسبه از مسئله مذاکرات تأثیر می‌پذیرند. یک فروشنده سی و یک ساله تلفن‌همراه و لوازم جانبی در ابتدای خیابان احمدآباد در این باره اظهار می‌کند: کاسبی ما در حال‌ حاضر فقط پوشش ‌دادن هزینه‌ها و کار کردن برای صاحب ملک است. هیچ سودی ندارد. در گذشته یک کاسب با حقوق یک تا سه ماه خود می‌توانست خودرو و خانه عوض کند همان‌طور که برای پدر خودم چنین اتفاقی افتاد. اگر الان پولمان را در کار دیگری وارد کنیم، سود بیشتری می‌بریم و این‌قدر از سرمایه‌مان کم نمی‌شود.
او نیز معتقد است ۱۰۰درصد مذاکرات در اقتصاد کشور تأثیر مستقیم دارد؛ اما بالا و پایین شدن قیمت دلار در شرایط کنونی فقط بازی دولت است. دلیلی نداشت از پارسال آن‌قدر گران شود و باز پایین بیاید.
آنچه واضح است از نظر علم اقتصاد، اگر مذاکرات جامع و کامل به نفع ما انجام شود، اثراتش در دو یا سه سال آینده در سفره و زندگی مردم می‌نشیند. پس چرا باید روزمرگی مردم به مذاکرات ربط داشته باشد؟ نه‌تنها روزمرگی که مذاکرات با معیشت آن‌ها نیز گره خورده است. هرچند این گزارش سخنان بخشی از کسبه مشهدی است و مشتی از خروار که قرار نیست مصداق همه جامعه باشد؛ اما برایند صحبت مردم نشان می‌دهد اگرچه بخش وسیعی از جامعه‌ای که پیگیر اخبار مذاکرات است، از انجام آن و کم شدن فشار اقتصادی خشنودند؛ اما به نتیجه آن خوشبین نیستند و از طرفی به این بلوغ جمعی رسیده‌اند که نمی‌توان کار مملکت را معطل مذاکرات دانست؛ چون زندگی ادامه دارد و هر کس باید کار و فعالیت خود را ادامه دهد.

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha