۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۷
کد خبر: ۱۰۶۴۲۱۴

برگزارکنندگان فستیوال «کوچه» اعلام کردند برای همدردی با جانباختگان و آسیب‌دیدگان حادثه بندر شهید رجایی فستیوال را متوقف می‌کنند؛ تصمیمی خودجوش که نشان از درک عمیق هنری و مسئولیت اجتماعی داشت.

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

یکشنبه بود هفتم اردیبهشت‌ماه، اخبار را پایین و بالا می‌کردم تا ببینم باید سراغ چه سوژه‌ای برویم. بین خبرها مراسم فستیوال «کوچه» را ‌دیدم و فیلم‌های شادی مردم بعد از آن همه حاشیه‌هایش. وسط شادی مردم کوچه بودم که خبر انفجار را خواندم. فیلم را که باز کردم ایرپاد توی گوشم صدایی را منفجر کرد که من را تا مرز نابودی کشاند انگار انفجار بیخ گوش من اتفاق افتاده بود!

خبرهای تکمیلی را خواندم؛ تعداد آدم‌هایی که کشته شدند، آدم‌هایی که جراحت دیده‌اند، فرزندان بی مادر، پدران بی‌فرزند، ویرانی و در به دری خانواده‌ها، فقدان و پایان عشق‌ها، تصویر مردم داغدار، عزا و سیاه پوشی و باز مویه برای مام وطن.برایم فرقی نداشت این انفجار چطور بوده؟ چرا بوده؟ مقصر کیست؟ آن لحظه اصلا نمی‌خواستم خبرنگار باشم فقط می‌خواستم یک فرزند وطن باشم که می‌خواهد برای مردمش خون گریه کند.

راستش خوشحال بودم برای یک اتفاق فرهنگی این روزهای کشورم، برای اینکه کوچه مجوزش را گرفته بود و می دیدم چطور مردم به سبک خودشان شادی می کنند. آن طرف توی دل بندر، جشنواره موسیقی مقامی شروع به کار کرده بود و خلاصه در آستانه دهه کرامت و میلاد امام رضا(ع) انگار اوضاع بر وفق مراد بود. اما در یک ثانیه انگار همه چیز متوقف شد، شادی تمام شد و موج آتش و انفجار، عیش‌ها را در برگرفت.

اخبار یکی یکی آمد؛ اول تعداد مجروحان و بعد تعداد جان‌باختگانی که با گذشت هر ساعت، بیشتر می‌شدند.اخبار پیام‌های تسلیت یک به یک آمد، فضای مجازی سیاه شد دود انفجار همه جا را گرفت، همه مردم با بندری‌های خونگرم همدردی می‌کردند و هنرمندان هم به شیوه خود. هنرمندان جشنواره موسیقی نواحی، نواختن را متوقف کردند و برای مردمی که چند کیلومتر شاهد سوختن زندگی‌شان بودند یا نه داشتند خودشان می‌سوختند، آماده خون دادن شدند.

«کوچه» ‌ای که ساعاتی پیش از هلهله مردمش به وجد آمده بود، سوگوار شد با آنکه این فستیوال برای چهارمین دوره برگزاری‌اش با حاشیه‌هایی همراه بود و با ورود شخص رئیس جمهور و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز برگزاری را دریافت کرد اما شرافتمندانه پیش از اعلام رسمی عزای عمومی در دومین شب اجرایش، برنامه‌های خود را با احترام به حال و هوای جامعه تغییر داد و در آیین سنج و دمام‌زنی سوگوارانه به دلجویی با مردم بندرعباس پرداخت.

سپس برگزارکنندگان اعلام کردند برای همدردی با جانباختگان و آسیب‌دیدگان حادثه بندر شهید رجایی فستیوال را متوقف می‌کنند؛ تصمیمی خودجوش که نشان از درک عمیق هنری و مسئولیت اجتماعی داشت. بوشهری‌ها با حضور محسن شریفیان در اختتامیه فستیوال کوچه عزاداری کردند و همراه با قصه‌خوانی سروش صحت آن را به پایان رسانیدند. کوچه در یک بیانیه حرف هایی زد که بر دل همه نشست؛ حرف‌هایی از جنس همدردی و در پایانش تاکید کرد:«امشو تو حیاط مدرسه سعادت دور هم جمع می‌شیم و داستان آخر رو می‌خونیم و دست خدا می‌سپاریمتون و رو به روزهایی که خالقش الرحمن‌الراحمین است دلخوش به قشنگی ایران، می‌ریم سمت زندگی‌هامون. با دلتنگی خداحافظی می‌کنیم.»

فستیوال موسیقی «کوچه» در بوشهر، فراتر از یک رویداد هنری عمل کرد و نمایشی درخشان از پایبندی به قانون و همراهی با شرایط اجتماعی از خود برجای گذاشت. کوچه نشان داد رویدادهای فرهنگی اگر با حمایت مردم، برگزارکنندگان و ایستادگی وزارت ارشاد همراه باشد، می‌تواند به نمادی از همدلی، قانون‌مداری و اصالت فرهنگی تبدیل شود.

وقایع این چند روز نشان داد «فرهنگ» به‌عنوان موجودی زنده، ذی‌شعور و خودکنترل و برخوردار از احساس و عاطفه، دارای تاریخ‌مندی و علقه ملی میهنی و حتی دینی همواره از همه نظام‌ها و حاکمان جلوتر است و پیوسته فارغ از بایدها و نبایدهای حاکم در خدمت مردم و جامعه بوده است.

فرهنگ ایران در چند روز گذشته چنان خوش درخشید که همه را به این باور رساند که نظام‌ حاکمیت برای دست یافتن به آمال و آرزوهایش چاره‌ای ندارد جز آنکه زبان «فرهنگ» را به رسمیت بشناسد و با ردای فرهنگی به تدبیر امور بپردازد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha