با وجود وعدههای مکرر مسئولان برای تأمین امنیت اطراف خوابگاهها، حوادثی مانند قتل امیرمحمد خالقی دانشجوی ۱۹ ساله دانشگاه تهران نشان میدهد که فاصله زیادی میان گفتار و عمل وجود دارد.
این حادثه تلخ و تکاندهنده در مسیر بازگشت از دانشگاه به خوابگاه، فقط یک فاجعه فردی نبود؛ زنگ خطری بود برای همه، از مدیران دانشگاهی گرفته تا مسئولان انتظامی و نهادهای شهری؛ جان باختن یک دانشجو به دلیل ضعف زیرساختهای امنیتی و غفلت مکرر در اجرای وعدهها، گواهی است بر عادی شدن ناامنی در فضاهایی که باید محل رشد، آموختن و آرامش نسل جوان باشد.
سالهاست که دانشجویان و شوراهای صنفی درباره ناایمن بودن مسیرهای منتهی به خوابگاهها هشدار میدهند؛ خیابانهایی که تاریکی، نبود نظارت و گاه حضور بزهکاران آن را به نقطه کور امنیتی بدل کرده است. با این حال، به جای تدبیر و اقدام، معمولاً با وعدههای تکراری و برخوردهای مقطعی مواجه شدهاند.
نصب یکی دو دوربین، برگزاری چند جلسه، یا انتشار بیانیههای همدردی، هرگز جایگزین یک سیاستگذاری جامع و ریشهای در حوزه امنیت دانشگاهی نیست.
امنیت، جزئی از کرامت انسانی و پیششرط هر محیط آموزشی است. وقتی دانشجویی در راه خوابگاه خود احساس ترس میکند، چگونه میتوان از او انتظار تمرکز در کلاس، پژوهش علمی یا مشارکت اجتماعی داشت؟
این حادثه دلخراش در مسیری رخ داد که پیشتر نیز دانشجویان و مسئولان دانشگاهی بارها درباره ناامنی آن هشدار داده بودند، اما اقدامات مؤثری برای رفع خطرات انجام نشده بود.
واکنش مسئولان در روزهای بعد با صدور بیانیهها و بازدیدهای میدانی همراه شد؛ حسین سیمایی صراف، وزیر علوم، در بازدیدی از اطراف دانشگاههای تهران، شریف و امیرکبیر تصریح کرد که تأمین امنیت خوابگاههای دانشجویی نه یک مسئله فرعی بلکه از وظایف مستقیم و حاکمیتی دولت است.
وزیر علوم گفت که دولت وظیفه دارد امنیت محیطهای دانشگاهی را به عنوان بخشی از خدمات آموزشی تضمین کند و در این زمینه نباید هیچ تأخیری صورت گیرد؛ به گفته سیمایی صراف، برای دانشجویی که قرار است نسل آینده ساز کشور باشد، ناامن بودن مسیر خوابگاه تا دانشگاه نهتنها قابل پذیرش نیست، بلکه نشانهای از شکافهای بزرگ در سیاستگذاری کلان است.
سیمایی صراف همچنین با انتقاد از عدم پاسخگویی برخی دستگاهها به مکاتبات دانشگاه در این خصوص، تصریح کرد: دانشگاه تاکنون مکاتبات زیادی با نیروی انتظامی و شهرداری داشته، اما این درخواستها هنوز به نتیجه نرسیده است؛ به همین دلیل، دستور دادم که دانشگاه برای تسریع در تأمین امنیت خوابگاهها، با شرکتهای خصوصی قرارداد منعقد کند تا این مشکل در کوتاه ترین زمان ممکن برطرف شود
در کنار این اظهارات، مسعود گنجی، رئیس صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم، هم گفته است امنیت صرفاً با نصب دوربین و تعویض قفل ها به دست نمی آید؛ امنیت ساختار پیچیده و چند لایه دارد، باید به همه آن ها توجه شود از طراحی فضا، حضور نیروهای آموزش دیده گرفته تا وجود سامانههای ارتباطی، از همه مهمتر اعتماد سازی بین دانشجویان و مسئولان است.
وی ادامه می دهد: نبود رویه یکسان در مدیریت رخدادهای امنیتی میان دانشگاه ها یکی از مسائلی است که آسیب شناسی شده است و امنیت دانشگاهها و دانشجو را به چالش میکشاند، تاخیر در رسیدگی به شکایات و گزارشهای دانشجویی، عدم آموزش تخصصی برخی از سرپرستان خوابگاه ها در مواجه با بحران، نبود زیرساخت های ساده اما حیاتی مانند نورپردازی کافی، قفل ایمن یا سامانه هشدار اضطراری، از این نوع موارد است که آسیب شناسی شده است.
با این حال، بسیاری از فعالان دانشجویی این اقدام را ناکافی دانسته و تأکید کردهاند که اولویت باید پیشگیری از وقوع جرم و تأمین امنیت فیزیکی محیط اطراف دانشگاهها باشد، نه صرفاً جبران خسارت پس از وقوع حادثه.
با این حال پس از این ماجرا، اقدامات عملی نیز در برخی دانشگاهها آغاز شد؛ نصب کانکس پلیس در نزدیکی خوابگاههای دانشگاه شریف، برگزاری کلاسهای آموزشی مقابله با سارقان، و مذاکره با شهرداری برای تقویت روشنایی معابر از جمله گامهایی بود که برداشته شد،اما گزارشها از دانشگاه شریف حاکی از آن است که همچنان دانشجویان در معرض خطر سرقت و زورگیری هستند.
آمارها نشان می دهد تنها در بازه زمانی دی ۱۴۰۲ تا اردیبهشت ۱۴۰۳، ۹۰ دانشجو در این دانشگاه فرم گزارش سرقت یا زورگیری را تکمیل کردهاند و مواردی چون تهدید با قمه و شکستن ترقوه یکی از کارکنان خوابگاه نیز گزارش شده بود. بسیاری از این موارد حتی گزارش نمیشوند، زیرا دانشجویان پیگیری را بیفایده میدانند یا نگران برخوردهای احتمالی هستند.
با توجه به وضعیت پیشآمده، وعدههای مسئولان متنوع بوده است. برخی از این وعدهها عبارتاند از: افزایش گشتهای انتظامی در اطراف خوابگاهها، همکاری میان دانشگاهها و نیروهای انتظامی برای شناسایی نقاط کور امنیتی، بهکارگیری دوربینهای مدار بسته و سیستمهای نظارتی در خیابانها و کوچههای پرتردد اطراف خوابگاهها، تقویت زیرساخت روشنایی معابر، راهاندازی سامانههای حملونقل ایمن برای تردد شبانه دانشجویان، و همچنین آموزش دانشجویان در زمینه آگاهی از مخاطرات محیطی و راهکارهای محافظت شخصی.
با وجود این وعدهها، هنوز بسیاری از دانشجویان معتقدند که فاصله زیادی میان آنچه گفته میشود و آنچه در عمل رخ میدهد، وجود دارد.
در نگاه دانشجویان، امنیت نه باید صرفاً به حضور پلیس یا بیمه وسایل ختم شود، بلکه نیازمند نگاهی جامع به محیط زیست دانشجویی است. این محیط باید از لحاظ فرهنگی، روانی و اجتماعی نیز امن باشد، نه فقط فیزیکی. تجربه ناامنی در اطراف خوابگاهها، بهویژه برای دانشجویانی که برای نخستین بار از خانه و خانواده دور شدهاند، میتواند آسیبهای روانی و اجتماعی بلندمدتی بر جای بگذارد.
در این بین کارشناسان معتقدند حادثه قتل امیرمحمد خالقی، اگرچه دلخراش و تلخ بود، اما شاید تلنگری جدی برای دستگاههای مسئول باشد تا با نگاهی نو، سیاستگذاریها در حوزه ایمنی خوابگاهها را بازتعریف کنند؛ اعتماد از دسترفته میان دانشجویان و مدیریت دانشگاه، تنها با اقداماتی واقعی، شفاف و پایدار قابل بازسازی است. اکنون دیگر وقت آن رسیده که امنیت دانشجو به عنوان یک اولویت ملی در دستور کار قرار گیرد، نه اینکه در فهرست بلند مسائل فراموششده آموزشی گم شود.
نظر شما