از رأفت تا حضور
رؤوف، همدم جانها و آرامش دلهاست؛ با لطف او دلها پاک میشوند و غربت زدوده میشود. انس با خدا، میوه رأفت است، و رأفت، پلی است به سوی مقام قرب. هرگاه بنده در این انس ترقّی یابد، از جمله کسانی خواهد بود که دربارهشان پرسیده میشود: «کجاست وجه خدا که اولیاء به سوی او روی میآورند؟» و «وجهالله» همان رأفت، رحمت و عدالتی است که در هدایتگران هدایت متجلّی است؛ آنانی که پاک پاکیزه شدند، جلال الهی را بزرگ داشتند و نوری بر نور شدند.
انتقال به مصیبت امام حسین(ع)
امام رؤوف، علی بن موسیالرضا(ع)، قلبی سرشار از رحمت و مهربانی داشت. هرگاه از کنار ناتوانی میگذشت، دلش میشکست و اگر یتیمی را میدید، او را چون فرزند خود در آغوش میگرفت. رأفت او پرتویی از رأفت خدا بود، چنانکه رأفت در قلب امیرالمؤمنین تجلّی داشت و در اعمال پیامبر گرامی(ص) آشکار بود.
اما کدام رأفت در دنیا همانند رأفت امام حسین (ع) است؟ آن امامی که نه برای کشورگشایی، نه برای جنگ، بلکه برای کشته شدن در راه خدا بیرون آمد، چون خدا خواسته بود او را کشته ببیند. او برای زنده کردن دلها آمد، نه برای گرفتن جانها. با دل پر از محبت و زبان پر از اندرز. حسینی که در برابر هزاران شمشیر ایستاد، ولی آنان را دشمن ندید، بلکه برادرانی دید که گمراه شدهاند، و به آنان گفت: «بازنمیگردید؟! آیا راه توبه برایتان نیست؟ آیا راهی به سوی خدا ندارید؟!» از آنان یک شب مهلت خواست تا شاید دعای او و یارانش را بشنوند و از گمراهی برگردند. او حتی بر آنکه برای کشتنش آمده بود، رأفت داشت... آیا قلبی بزرگتر از این شنیدهاید؟ آیا داستان حر بن یزید را شنیدهاید؟ فرماندهای از سپاه دشمن، راه را بر او بست و مانع رسیدنش به کوفه شد، ولی چون نادم، گریان و هراسان آمد، حسین (ع) او را نه توبیخ کرد، نه سرزنش، بلکه فرمود: «تو آزادی، همانگونه که مادرت تو را آزاد نام نهاد. اگر توبه کردی، خداوند تو را میبخشد.» و او را در آغوش کشید، همانند پدری که فرزند توبهکارش را میپذیرد. و شگفتا از کاری که در واپسین لحظات زندگیاش کرد؛ پیراهنی روی پیراهنش پوشید... نه برای حفظ جان، بلکه برای آنکه مردی که قصد غارتش را دارد، بینصیب نماند و شرمنده نشود!
چه نفسی است که احساسات دزد خود را رعایت میکند؟ چه قلبی است که نمیخواهد قاتلش را خجالتزده کند؟ او حسین است... همان کسی که دشمنانش را سیراب کرد، ولی آنان حتی جرعهای آب از کودکانش دریغ کردند. خیمهاش را سوزاندند. حرّ را در آغوش گرفت، ولی آنان سینهاش را پارهپاره کردند. دست یاری گشود، ولی انگشتش را بریدند. چه کسی اشک رقیه را پاک کرد؟ تمام رأفت پیامبر، تمام مهربانی علی، و همه لطف امام رضا، در قلب حسین در روز عاشورا تجلّی یافت. پس بر او گریه کنید، چنانکه امام رؤوف فرمود: «ای پسر شبیب، اگر بر چیزی گریه میکنی، بر حسین گریه کن، که او را همانند گوسفند ذبح کردند.»
راه نور: از توحید تا تجلّی رأفت در مسیر ولایت
در مکتب اهل بیت(ع)، توحید در زیارت، آینهای از تجلّی حق است؛ آنجا که امامان، نشانههای خودنگری نیستند، بلکه جلوهگاه جمال الهیاند. ولایت، مسیری مستقیم بهسوی خداست: محبت به اولیای الهی، عروج روح را رقم میزند و دشمنی با آنان، طغیانی در برابر ذات ربوبی. این راه، ثمراتی دوگانه دارد: بهار نجات برای پیروان و توفان هلاکت برای معاندان.
طهارت باطن، کلید تعظیم پروردگار است و اسماء حسنی، پلکانی برای انس با معبود و شکوفایی معرفت. در این مسیر، رأفت الهی چون خورشیدی بر چهره پیامبر و امامان میتابد و بنده را گامبهگام به حریم قرب میکشاند. رأفت، تنها یک صفت نیست؛ پلی است از خاک تا افلاک که «وجهالله» در وجود راهبران هدایت، تجلّی مییابد و بشریت را به ساحل ابدیت رهنمون میسازد.
نظر شما