براساس گزارشهای مرکز آمار ایران، در پاییز ۱۴۰۳ نرخ بیکاری زنان دانشآموخته دانشگاهی به ۱۹درصد رسیده که تقریباً دو برابر نرخ بیکاری مردان در همین گروه است. این در حالی است که سهم زنان از جمعیت بیکاران دانشآموخته دانشگاهی کشور در پاییز ۱۴۰۲، افزون بر ۷۰.۴درصد بوده است.
پیشفرضهای فرهنگی و اجتماعی
عضو سابق شورای عالی فرهنگی اجتماعی زنان با اشاره به چالشهای زنان تحصیلکرده در کشور و موانع موجود در مسیر اشتغال و حضور آنها در بازار کار میگوید: وضعیت موجود نیازمند تغییرات اساسی است؛ به عبارتی اگر این موانع برطرف نشود، استعدادهای بسیاری در کشور هدر میرود و زنان تحصیلکرده و خانوادهها از فرصتهای برابر بهرهمند نخواهند شد.
فرشته روحافزا در گفتوگو با قدس به موانع موجود در جذب زنان در مشاغل تخصصی اشاره میکند و ادامه میدهد: در بسیاری از صنایع سنگین مانند صنایع نیروگاهی، مهندسی معدن و شرکتهای مشابه، زنان حتی با داشتن تحصیلات عالی و تخصص، قادر به حضور فعال در این مشاغل نیستند.
در برخی از این مشاغل، شرایط فیزیکی و محیطی بهگونهای است که زنان نمیتوانند در آنها فعالیت کنند؛ به عنوان مثال، در کارخانههایی که نیاز به فعالیتهای فیزیکی سنگین دارند یا در پروژههای مهندسی و ساختمانی، زنانی که تحصیلات عالی دارند، نمیتوانند به دلیل شرایط محیطی و ایمنی، وارد این بازار کار شوند.
وی با تأکید بر اینکه این مسئله تنها محدود به شرایط فیزیکی نیست، بلکه فرهنگ و پیشفرضهای اجتماعی نیز در این زمینه نقش زیادی دارد، عنوان میکند: در بسیاری از جوامع، بهویژه در ایران، در نظر گرفتن زنان به عنوان نیروی کار در مشاغلی که بهطور سنتی به مردان اختصاص دارد، هنوز با چالش مواجه است. در حالی که زنان بسیاری توانمندیهای فوقالعادهای دارند و میتوانند در این حوزهها موفق شوند، اما پیشفرضهای فرهنگی و اجتماعی هنوز اجازه نمیدهد این توانمندیها بهطور کامل به منصه ظهور برسد.
عضو سابق شورای عالی فرهنگی اجتماعی زنان با اشاره به اینکه مشاغلی همچون مهندسی معدن یا نیروگاههای برق که به دلیل ماهیت کار و شرایط محیطی خود بهطور سنتی مردانه به شمار میروند، به هیچ وجه برای زنان مناسب نیستند، میافزاید: این مشاغل نه تنها از نظر فیزیکی، بلکه از نظر اجتماعی نیز برای زنان دشوار است. زنان در این مشاغل به دلایل مختلف مانند سختی شرایط کاری، ایمنی پایین و نبود امکانات مناسب، نمیتوانند بهطور مؤثر فعالیت کنند.
زنان و تعهدات خانوادگی
روحافزا با اشاره به مسئولیتهای خانوادگی زنان، بهویژه مادران، توضیح میدهد: یکی از مشکلات اصلی زنان تحصیلکرده در ایران، مسئولیتهای خانوادگی است که بر دوش آنهاست. بسیاری از زنان تحصیلکرده که در رشتههای فنی و مهندسی علم آموختهاند، به دلیل تعهدات خانوادگی نمیتوانند بهطور کامل در مشاغل و پروژههای حرفهای حضور داشته باشند. این وضعیت بهویژه برای مادران که باید همزمان از فرزند خود مراقبت کنند و در عین حال به تحصیل و پژوهش بپردازند، دشوارتر میشود.
وی معتقد است در بسیاری از موارد، محیطهای کاری بهویژه در بخشهای دولتی و خصوصی، برای زنان شرایط مناسبی فراهم نمیآورند و میگوید: به عنوان مثال، زنان در دوران بارداری یا شیردهی با مشکلات زیادی در محیط کار روبهرو میشوند؛ زنان باردار یا مادرانی که بچه کوچک دارند در بسیاری از مواقع نمیتوانند در مشاغل با شرایط فیزیکی سخت یا ساعتهای طولانی کار حضور پیدا کنند.
این فعال حقوق زنان ادامه میدهد: متأسفانه در بسیاری از محیطهای کاری، حتی مرخصیهای مادرانه هم بهاندازه کافی برای آنها در نظر گرفته نمیشود و یا حتی در برخی موارد، از آنها انتظار میرود با مشکلاتی مانند نبود مهدکودک یا شرایط مناسب برای نگهداری از فرزندشان، بهطور کامل به کار خود ادامه دهند.
تبعیضهای پنهانی
روحافزا به مسئله تفاوتهای جنسیتی در دسترسی به فرصتهای شغلی و تحصیلی نیز اشاره کرده و میگوید: یکی دیگر از مشکلات عمده زنان تحصیلکرده، تبعیضهای جنسیتی است که در بسیاری از جاها هنوز وجود دارد؛ در بسیاری از موارد، زنان به دلیل جنسیت خود از فرصتهای شغلی و تحصیلی محروم میشوند. این تبعیضها اغلب بهصورت پنهانی یا غیرمستقیم اعمال میشود، اما تأثیر زیادی بر فرصتهای شغلی و اجتماعی زنان دارد.
وی با اشاره به اینکه در بسیاری از کشورهای دیگر نیز این تبعیضها وجود دارد، بیان میکند: متأسفانه در ایران، این تبعیضها بهویژه در بخشهای دولتی و در مشاغل تخصصی بسیار مشهود است. بسیاری از زنان با تحصیلات عالی نمیتوانند در مشاغل مرتبط با تخصص خود مشغول به کار شوند، زیرا یا محیط کار برای آنها مناسب نیست یا به دلیل مسائل فرهنگی، مورد قبول قرار نمیگیرند.
عضو سابق شورای عالی فرهنگی اجتماعی زنان بر ضرورت تغییر در سیاستهای اجتماعی و اقتصادی تأکید و اظهار میکند: باید بهطور جدی به این مسئله پرداخته شود که زنان چگونه میتوانند در مشاغل تخصصی و علمی حضور داشته باشند و همزمان به مسئولیتهای خانوادگی خود رسیدگی کنند. ما نیاز داریم مشاغل و شرایط کاری بهگونهای تغییر کنند که زنان بتوانند بهطور همزمان در عرصههای مختلف شغلی و اجتماعی موفق باشند.
ضرورت تغییر در ساختارهای کاری و اجتماعی کشور
وی همچنین اشاره میکند که یکی از دلایل اصلی موفقیت زنان در برخی کشورهای پیشرفته، این است که به آنها شرایط کاری مناسب و حمایتهای اجتماعی کافی برای نگهداری از خانواده و پیشرفت در حرفهشان داده میشود و میگوید: در برخی از کشورها حتی برای زنان در حال تحصیل یا شاغل، امکانات ویژهای فراهم شده است؛ بهعنوان مثال، زنان در بسیاری از کشورها میتوانند از کمکهای دولتی یا برنامههای حمایتی برای نگهداری از فرزند خود استفاده کنند و این مسئله موجب میشود بتوانند همزمان به تحصیل و کار خود ادامه دهند.
روحافزا با تأکید بر ضرورت تغییر در ساختارهای کاری و اجتماعی کشور میافزاید: برای اینکه زنان تحصیلکرده بتوانند بهطور کامل در بازار کار حضور داشته باشند، باید شرایط کاری برای آنها تغییر کند. باید ساعتهای کاری برای زنان بهویژه مادران کاهش یابد و محیطهای کاری بهگونهای طراحی شوند که برای آنها امن و مناسب باشد. این تغییرات نه تنها به نفع زنان، بلکه بهطور کلی به نفع جامعه خواهد بود، زیرا به زنان این امکان را میدهد که توانمندیهای خود را در عرصههای مختلف به نمایش بگذارند.
براساس شایستهسالاری عمل نمیشود
در همین خصوص، رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران هم درباره افزایش بیکاری زنان دارای تحصیلات تکمیلی در سالهای اخیر میگوید: متأسفانه با اینکه پذیرش دانشگاهی و تحصیلات آکادمیک در میان بانوان در چند دهه اخیر به مراتب بیشتر از مردان بوده، اما آمارها نشان میدهد یک تناقض آشکار در این زمینه وجود دارد.
سمیه گلپور با اشاره به اینکه رابطهای معکوس میان تعداد دانشآموختگان زن و فرصتهای شغلی برای این گروه دیده میشود، تصریح میکند: اگر بخواهیم به آسیبشناسی این مسئله بپردازیم، شاید بخشی از آن به نحوه بهکارگیری نیروی انسانی متخصص و شایسته در کشور بازگردد.
متأسفانه دستگاههای اجرایی، نهادها، شرکتها و وزارتخانهها در انتخاب نیروی انسانی بر مبنای شایستهسالاری عمل نمیکنند؛این مسئله تنها به جنسیت مربوط نیست، بلکه اساساً انتخابها بر مبنای تعهد، تخصص و توانمندی افراد صورت نمیگیرد و بیشتر در حد شعار باقی مانده است.
رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران با تأکید بر اینکه در اغلب موارد، روابط جای ضوابط را گرفته است، ادامه میدهد: این ارتباطات حتی در انتخاب مدیران زن نیز کاملاً مشهود است؛ برای مثال، در برخی موارد دیده میشود انتخاب یک زن برای مسئولیتی به دلیل نسبت فامیلی با مدیر یا سفارش افراد بانفوذ صورت گرفته است.
گلپور با بیان اینکه در بسیاری از وزارتخانهها شاهد تکرار نامهای خانوادگی خاص هستیم، بیان میکند: این مسئله نه تنها به انتخاب زنان شایسته کمک نمیکند، بلکه نوعی تبعیض را نیز رقم میزند؛ درواقع حتی در میان جامعه زنان نیز اولویت با آنهایی است که به گروههای قدرت متصل هستند یا بهنوعی سفارش شدهاند.
گاهی زنان صرفاً بهعنوان «زینت المجالس» معرفی میشوند تا نشان داده شود کشور در استفاده از ظرفیت بانوان فعال است، در حالی که در واقعیت، بسیاری از زنان بااستعداد، توانمند و متخصص در جایگاههای واقعی خود قرار نگرفتهاند.
ما زنان زیادی داریم با تخصصهای گوناگون، ازجمله محیط زیست، ایمنی و بهداشت، مدیریت، حقوق و... این افراد بیکار نیستند، اما آیا در سطحی که باید از توانمندیهای آنها استفاده شود، به کار گرفته شدهاند؟ پاسخ منفی است.
رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران با اشاره به وضعیت اشتغال زنان در نظام بانکی کشور میگوید: در بانکها اکثریت نیروی انسانی، زن هستند، اما بیشتر آنها در سطوح پایین مانند اپراتور یا حسابدار مشغول به کارند؛ البته در برخی فضاهای خصوصی شرایط کمی بهتر شده است، اما سؤال اینجاست از میان هزاران دانشآموخته اقتصاد و حسابداری، هیچکدام شایستگی ریاست بانک مرکزی یا وزارت اقتصاد و دارایی را نداشتند؟
حتی در سطوح میانی مانند معاونتها، مدیرکلها و مدیریت عامل شرکتها نیز از ظرفیت زنان کمتر استفاده میشود. این موضوع هم به نگاه سیاستگذاران و مدیران برمیگردد و هم به خود جامعه زنان.
وی مسئله دیگر در عدم اشتغال زنان تحصیلکرده را میزان خودباوری آنان میداند و توضیح میدهد: اینکه چقدر زنان باور دارند که میتوانند مسئولیتهایی را متناسب با تخصصشان بپذیرند و بهخوبی انجام دهند. این مسئله نباید به جنسیت محدود شود بلکه این ارزیابی باید بر مبنای توانمندی افراد صورت گیرد.
رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران با تأکید بر اینکه مسئله دیگر به خود جامعه زنان بازمیگردد، میافزاید: متأسفانه زنان برای دیده شدن گاهی به ظواهر اهمیت بیشتری میدهند؛ برای مثال، یکی از کشورهایی که در مصرف لوازم آرایشی رتبههای نخست را دارد، ایران است. این یعنی زنان میخواهند دیده شوند، اما این دیده شدن در حوزه تخصصی، علمی و دانشبنیان آنطور که باید محقق نمیشود.
گلپور با اشاره به عدم کرامتگذاری واقعی به زنان در سطوح سیاستگذاری، عنوان میکند: لایحه کرامت زنان که پس از سالها کار کارشناسی تهیه شده بود، بهتازگی از سوی دولت از مجلس پس گرفته شد. وقتی یک لایحه مهم درباره امنیت زنان دستخوش جریانهای سیاسی میشود، نمیتوان انتظار داشت زنان به جایگاه حقیقی خود برسند.
وی خاطرنشان میکند: یکی از ریشههای عدم خودباوری در زنان، تربیت ناصحیح از دوران کودکی است. بهجای تأکید بر ادب، دانش و مهارتهای فکری، بیشتر بر زیبایی ظاهری آنها تأکید میشود؛ این سبب میشود معیار اصلی ارزشیابی زنان به ظواهر محدود شود.
این نگرش نهتنها موجب نادیده گرفتن توانمندیهای تخصصی زنان میشود، بلکه آنها را در قالبهای ظاهری محدود میکند؛ این در حالی است که براساس تعالیم دینی ما، زیبایی امری پسندیده است، اما نباید معیار اصلی ارزشیابی افراد باشد. زنان باید بتوانند در بالاترین سطوح اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، با حفظ کرامت و رعایت اصول شرعی، نقش خود را ایفا و از کلیشههایی که آنها را محدود میکند، عبور کنند.
گلپور با بیان اینکه یکی دیگر از مشکلات در حوزه اشتغال زنان، نابرابری در دستمزد است، میافزاید: برپایه آمار میدانی، دستمزد زنان در مشاغل مشابه تا ۲۷ درصد کمتر از مردان است که برخلاف قانون کار است. چرا زنان مطالبهگری نمیکنند؟ چرا از حقوق خود دفاع نمیکنند؟ این مطالبهگری باید در قالب قانون و سازوکارهای قانونی انجام شود، نه صرفاً در قالب اعتراضات مدنی. جامعهای که به زنان احترام بیشتری میگذارد، جامعهای متمدنتر و باکرامتتر است.
وی در ادامه با انتقاد از آمارهای بینالمللی درباره مشارکت اقتصادی زنان در ایران اظهار میکند: بهنظر میرسد این آمارها واقعیت اشتغال زنان در ایران را منعکس نمیکند؛ چرا که زنان ایرانی از گذشتههای دور تا امروز، نقشهای مؤثری در تولید، صنایعدستی، کشاورزی، دامداری و سایر عرصهها داشتهاند.
بحران اصلی، استفاده نکردن صحیح از ظرفیت زنان متخصص در کشور است؛ این موضوع باید توسط سیاستگذاران، معاونت زنان ریاست جمهوری، فراکسیون زنان مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده، صداوسیما، وزارت فرهنگ و ارشاد، آموزش عالی و دیگر نهادهای فرهنگی مورد توجه جدی قرار گیرد. زنان باید به عنوان پیشران توسعه اقتصادی و انسانی معرفی و نقش آنها در تولید و پیشرفت کشور تبیین شود.
نظر شما