راهکاری که بسیاری از کارشناسان به دلیل هزینههای زیادی که این روش به دنبال دارد، با آن مخالف بوده و بر این باور هستند که باید مدیریت منابع آب در هر منطقه به گونهای تنظیم شود که تابآوری منطقه و کشور را در برابر این تغییرات افزایش دهد و منطقه را با تنش و بحران آبی مواجه نکند.
تعارض منافع در حوزه آب
استادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران نیز با این نظریه موافق بوده و معتقد است سیاستمداران طی سالهای اخیر درباره مسئله آب از واژه بحران استفاده کردهاند تا سوءمدیریتهای خود در این زمینه را پنهان کنند و برای رفع آن راهکارهای موقت و مقطعی نظیر انتقال آب را مطرح میکنند.
دکتر حجت میانآبادی در گفتوگو با قدس میگوید: این در حالی است که بحران یک مسئله موقت بوده و در صورت تدبیر و چارهاندیشی درست، قابلیت رفع و برطرف شدن را دارد. از این رو کمآبی لزوماً به معنای بحران آب نیست؛ بلکه این سوءمدیریت، فساد و تعارض منافع در حوزه آب است که سبب بحران در این زمینه شده است.

وی با بیان اینکه متأسفانه رهاشدگی و ولنگاری مدیریتی در زمینه آب سبب شده مسئله آب از بحران گذشته و وارد مرحله بیماری حاد و فوری شود، میافزاید: کمبود آب از لحاظ طبیعی به معنای بحران آب نیست. به طورمثال یزد اگرچه به تناسب رشت از بارندگی کمتری برخوردار است؛ اما این شهر نماد تمدن و مدیریت آبی در دنیا به شمار میآید؛ به عبارتی الگوهای غلط کپی شده نادرست از توسعه غربی سبب شده بارش پایین به عنوان بحران آب در ذهن مردم تلقی و بارگذاری شود و از شهرهای پرآب اروپایی به عنوان یک سنجه و معیار استفاده شود به طوری که اگر شهری همانند شهرهای اروپایی دارای بارندگی بالا باشد، با کمترین چالش در حوزه آب مواجه خواهد شد که این خط کش غلط و تفکر اشتباه سبب بحران در مسئله آب کشور شده است.
میانآبادی شرطی کردن وضعیت آبی کشور به میزان آب پشت سدها را آدرسدهی غلط مدیران و سیاستگذاران میداند که مسئولان برای رفع تکلیف درباره مسئله آب اعلام میکنند تا سیاستگذاریهای غلط و سوءمدیریت خود را پنهان کرده و آگاهانه اذهان عمومی را منحرف و طبیعت را مقصر مسئله آب اعلام کنند.
ولخرجی آبی مدیران
پژوهشگر حوزه دیپلماسی آب با اشاره به ولخرجی آبی مدیران در کلانشهرهای تشنه تصریح میکند: شهرهایی مثل تهران، کرمان، شیراز، تبریز، اصفهان، مشهد و... که تنش شدید آبی دارند و با تداوم این روند دچار مسائل امنیتی فراوان در آینده خواهند شد، نباید در زمینه آب ولخرجی کنند و برای شبیه بودن به شهرهای ثروتمند در حوزه آب بیشتر از دخل خود در این زمینه خرج کنند و هر آنچه منابع از گذشته و حال در اختیار دارند، تاراج کنند تا ظاهر آبی شیک را برای شهروندان به نمایش بگذارند؛ به عبارتی وقتی در این کلانشهرهای دارای تنش آبی قدم میزنید، هیچ حسی از شهری که دچار تنش آبی شدید است، ندارید و ریخت و پاش آبی در نقاط مختلف این شهرها به وفور مشاهده میشود.
میانآبادی خاطرنشان میکند: غمانگیزتر این است که مدیران این شهرها به این چالش حاد آگاهی دارند؛ اما همچنان به رفتار غلط خود در این باره ادامه میدهند که این رفتار غلط آنها سبب خواهد شد این وضعیت شکننده آبی هر لحظه دچار سنگکوپ شود.
وعده پوچ انتقال آب
استادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران با اشاره به بحث انتقال آب اظهار میکند: دریکی از این کلانشهرها برای موضوع انتقال آب ۶میلیارد دلار هزینه شده تا در خوشبینانهترین حالت ۱۶۰میلیون مترمکعب آب از دریا شیرینسازی و به این شهر انتقال داده شود؛ اما در همین شهر سالانه چندین میلیون مترمکعب صرف آبیاری چمن میشود که نمونه آن را در شهرهای پر آب اروپایی نیز نمیتوان پیدا کرد.
وی با بیان اینکه در تهران قرار است ۵هزار میلیارد تومان صرف هزینه انتقال آب شود، ادامه میدهد: در منطقه بلوچستانِ استان سیستان و بلوچستان هر سه تا پنج سال بیش از ۵میلیارد مترمکعب بارندگی رخ میدهد؛ اما به دلیل سوءمدیریت، این حجم عظیم آب به صورت سیلاب آسیبهای زیادی را وارد میکند به طوری که بنا بر آمار، افزون بر ۱۰هزار میلیارد تومان خسارت از این مسیر در منطقه رخ میدهد؛ اما با این شرایط قرار است ۱.۸میلیارد دلار صرف شود تا فقط ۶۰میلیون مترمکعب از این آب شیرین که از طریق بارندگی و پس از وارد کردن خسارت روانه خلیج فارس و شور شده، شیرینسازی و وارد استان شود.
میانآبادی میافزاید: خط انتقال آب دریای عمان و خلیج فارس به اصفهان بدون استثنا در آینده مشکلات امنیتی حوضه آب زایندهرود را تشدید خواهد کرد که مصداق عینی این مسئله، در انتقال آب اصفهان به یزد و مسائلی که فروردین سال جاری رخ داد، نمود پیدا کرد که پرونده این موضوع با وجود هزینههای فراوان و جوسازیهای رسانهای که مدیران طی سالهای گذشته به بهانه ایجاد امنیت آبی برای مردم مطرح میکردند، در حال حاضر در شورای عالی امنیت ملی در حال بررسی است.
استادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران تصریح میکند: آیا اگر خط انتقالهای آبی مانند خط انتقال ارس به تبریز، خلیج فارس به اصفهان، از جنوب کرمان به شمال کرمان، از عمان به مشهد که در حال اجراست، علاوه بر اینکه بحران آب مورد ادعای مسئولان را برطرف نکرد، ناامنی آبی را در این شهرها تشدید کرد، آیا مسئولان و متولیان فعلی در ۲۰ سال آینده پاسخگوی این سوءمدیریت خود خواهند بود و به خاطر این اقدام اشتباه خود مورد محاکمه قرار خواهند گرفت؟
مقصران خشک شدن دریاچه ارومیه
وی با اشاره به موضوع دریاچه ارومیه و مدیریتهای غلط آبی میگوید: این دریاچه به خاطر سوءمدیریت به ویژه در وزارت نیرو و جهاد کشاورزی خشک شد و افرادی که در دهههای اخیر در این حوزه از بیشترین اختیارات برخوردار بودند، طلبکار بزرگ برای احیای این دریاچه شده و به روایتی ۵میلیارد دلار و به روایتی ۱۳ میلیارد دلار، این مجموعه با مدیریت این افراد اعتبار دریافت کرد تا دریاچه ارومیه را احیا کند؛ اما وضعیت این دریاچه با صرف این همه بودجه، به سمت خشکی بیشتر سوق پیدا کرد به طوری که بنا بود در طرح احیای معرفی شده از سوی وی، که در دولت دوازدهم به عنوان رئیس سازمان محیط زیست فعالیت می کرد سطح زیرکشت ۴۰درصد کاهش پیدا کند؛ اما طبق آمار رسمی منتشر شده توسط مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، سطح زیرکشت در این منطقه ۱۸ درصد نیز افزایش پیدا کرده است. براین اساس باید تأکید کنم کمآبی بحران نیست؛ آنچه کمآبی را به بحران تبدیل میکند، تعارض منافع، سوءمدیریت و عدم مسئولیتپذیری و پاسخگویی مدیران و سیاستگذاران است.
نظر شما