یک هفته از مراسم و آیینهایی که برای نخستین سالگرد شهادت رئیسجمهور شهید سید ابراهیم رئیسی برگزار شد، گذشته و حالا پس از پایان آن مراسم و آیینها، بیدغدغه خدشهدار شدن ادب میزبانی، میتوان به نکتهای پرداخت که چهارشنبه گذشته در کنگره ملی «الگوی حکمرانی شهید آیتالله ابراهیم رئیسی» در تالار قدس مشهد رخ داد؛ نکتهای که البته به قصد صیانت از مرزهای اعتقادی جامعه، میبایست پیشتر به آن پرداخته میشد؛ اما ادب میزبانی، پرداختن به آن را به تأخیر انداخت.
اباابراهیم
میهمان و سخنران محترم آن کنگره ملی، که از فرماندهان ارشد دفاع مقدس و از سرداران خوشنام و پرتلاش نظام مقدس اسلامی است، با اشاره به واقعه سقوط بالگرد رئیسجمهور سابق و شهادت سید ابراهیم رئیسی و تیم همراه، میگوید: «این که شهدای خدمت به عدد هشت رسیده و لحظاتی قبل از شهادت طوفان عظیمی در آسمان مشهد پیدا شد، معلوم است که این شهادت خیلی معنا دارد. فلسفه این شهادت را فقط عرفای بزرگ میدانند».
پیش از نقد این سخنان، خوب است نگاهی گذرا به برخی حوادث صدر اسلام بیندازیم.
ابراهیم پسر
در ذیالحجه سال ۸ هجری در مدینه، رسول خدا(ص) صاحب فرزند پسری شد. نقل است که پس از تولد نوزاد، جبرئیل از سوی حضرت حق، رسول خدا(ص) را «اباابراهیم» خواند. پیامبرزاده، «ابراهیم» نام گرفت اما عمرش به دنیا نبود. بنا بر نقلی در دهم یا آخر ربیعالاول سال ۱۰ هجری در ۱۶ ماهگی، بنا بر نقلی دیگر در ۱۸ ماهگی و به نقل سوم، پس از یک سال و ۱۰ ماه و ۸ روز، از دنیا رفت. پیامبر(ص) از درگذشت ابراهیم بسیار اندوهگین شدند و گریستند.
خورشید گرفت
دست بر قضا درست در روز درگذشت ابراهیم، خورشیدگرفتگی رخ داد و شماری از اصحاب، این رخداد طبیعی را به درگذشت پسر پیامبر(ص) مرتبط دانستند. حضرت رسول(ص) با آنکه در عزای فرزند اندوهگین بودند، هشدار دادند که: «إنَّ الشمس والقمر آیتان من آیات الله، لا تنکسفان لموت أحدٍ من الناس ولا لحیاته... بهدرستی که خورشید و ماه، دو نشانه از نشانههای خداوند هستند؛ آنها برای درگذشت یا زندگی هیچکسی، دچار گرفتگی نمیشوند».
این ماجرا نشان میدهد که اسلام، دین خرد و خردورزی است. تفکر و دوری از خرافه، آموزههای اصیل دین هستند و رفتار و گفتار پیامبر(ص) نیز در این ماجرا بر همین مهم تأکید میکند. مسلمانان نیز در فرازهایی از تاریخ، به مدد همین خردگرایی، گردونه دانش بشری را چنان به پیش راندهاند که برای سدهها، نام دانشمندان مسلمان در صدر و آثارشان سرآمد همه دانشها بوده است.
هرچند که باور به عالم غیب هم از اصول اعتقادی اسلام است؛ اما پرداختن به همین اصل اعتقادی هم، اگر جز در چارچوب آموزههای وحیانی و معارف روایی باشد، پسندیده نیست و میتواند بستری برای ترویج آرای خرافی باشد.
درک فلسفه شهادت
البته که در موضوع «شهادت» هم جهانی از معنا نهفته است و درک این معانی، حقایقی را بر دلهای روشن، آشکار میکند؛ اما همه این درک و دریافتها، حجتهایی فردی هستند و بیان آنها هم باید با مراقبتها و توجه به ظرایف، صورت بگیرد. بهویژه طرح این مباحث از سوی کارگزاران نظام اسلامی، اگر جز با رعایت همین نکات باشد، میتواند ترویج خرافهگرایی تلقی شود.
در نظامی که بر پایه اجراییسازی دین پا گرفته، شایسته نیست مسئولان، دانسته و ندانسته، به ترویج باورهایی بپردازند که از منظر شرع مقدس، جای چندانی برای دفاع ندارد.
خوشبختانه دفتر این سردار پرتلاش، در بیانیه به تصحیح این گفته پرداخته و تأکید کرده که منظور ایشان، از سوی رسانهها درست درک و دریافت نشده است. این تصحیح را که قدمی مناسب در رد خرافهگرایی است، به فال نیک میگیریم.
نظر شما