گروه هنر- بهروز آقاکندی - مجموعه غزل «تریبون» هشتمین مجموعه شعر مریم جعفری آذرمانی است. خب! طبیعتاً مکانیزم نقد و بررسی آثاری که در کارگاه‌های ادبی شعر خوانده می‌شود با کسی که با چاپ مجموعه اش به صورت جدی پا به این عرصه گذاشته، متفاوت است.<BR>

اندر مصایب غزل بیت محور
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

و این تفاوت رویکرد را هم می‌توان در قیاس شاعری که در ابتدای راه است با شاعری که هشتمین مجموعه اش را روانه بازار کرده در نظر گرفت. در این برهه اکتفا کردن به سلامت اسکلت غزل مثل وزن و قافیه ظلم است، هم به شاعر هم به شعر و جایگاه آن. این توقع وجود دارد آذرمانی در این مجموعه پس از عبور از حداقل، در مراحل بعدی به یکدستی زبان در کارهایش دست پیدا کند، اما این اتفاق نمی‌افتد و ما هنوز شاهد آثاری هستیم که در دریای متلاطم زبان سرگردانند.
بخوانید: ظلمت اختراع کرده‌ام تا ستاره مال من شود/ در پی دریچه نور، خط به خط سیاه رفته‌ام
نه این میل کردن زبان به سمت شعر محاوره مخصوصاً در انتهای مصرع ( ستاره مال من شود) نه به این قرن هشتمی سرودن در بیت بعدی: دوره کن مدایح مرا، واضع صفات مردم است/ عدل وقت هجو گفتنم پیشواز شاه رفته‌ام آذرمانی چه در (پیانو و زخمه) چه در آثار متاخرترش دچار این نوع درگیری‌های زبانی می‌شود، درگیری هایی که نتیجه حرکت شاعر بین غزل قدمایی و غزل نو است و ایستادن در نقطه ثقلی از آنها، راه رفتن روی لبه تیغی که تبعاتی دارد مثل افتادن در دام شعر کلاسیک به طوری که در مواردی مضمون سازی ها، فضاها و حتی لحن هم کلاسیک از آب در می‌آید.
بخوانید: قبله‌ام درون خانه بود قصد قربتم بهانه بود / راه‌ها فقط دراز شد بس که اشتباه رفته ام
اتفاقی که در مصرع دوم مطلع همین غزل (غزل ص 30) به صورت مشهودتر در قسمت قافیه کار می‌افتد( تا قرار ماه رفته ام) بخوانید: پس صدای پای من کجاست؟ پله پله راه رفته ام/ زیر جیغ و داد رعد و برق، تا قرار ماه رفته‌ام
غزل آذرمانی غزلی است عموماً بیت محور و بی بهره از روایت عمودی که بیتها را به مثابه دانه‌های تسبیح به هم متصل کند. این کنشمندی می‌تواند به بالا رفتن قدرت بازخوانی در مراحل بعد منجر شود. اصولاً غیبت این نوع وجوه شعری علاوه بر تنزل دادن کیفیت نهایی کار، گاه می‌تواند لطمات سنگینی را متحمل متن کند به طوری که گاه ما با پایان بندی هایی مواجه هستیم که اساساً جزو کار نیستند یا غزلهایی که به لحاظ مضمونی فضا سازی و حتی اتمسفر هر کدام در دنیاهای گوناگونی سیر می‌کنند:
طبع مرداب را روان کردم، دوزخ تشنه را مهار کنم/ صبر کن! ای شعور بی رونق! این همه شعر را چه کار کنم؟/ یکی از بستگان بارانم گریه هایم شناسنامه من/ مثل برف و تگرگ می‌افتم که جهان تو را بهار کنم/ مردن من محال ممکن شد، خسته‌ام از نباختن، وقتی/ مرگم و لحظه لحظه مجبورم با خود زندگی قمار کنم/ سارق شعر‌های من! برگرد! خوش ندارم مخاطبم باشی/ قصدم از شعر گفتن این نیست که تو را نیز ماندگار کنم
شاید فاحش بودن این نوع خطاها با توجه به کوتاه بودن غزلی است که تنها از چهار بیت تشکیل شده و در همین چهار بیت پایان کار با تنه، مطلع با پایان و ... در فضاهایی یکسان سیر نمی کنند.
اتفاقی که به صورت مشهودتر این بار در نوع مضمون سازی غزلی شکل اتفاق می‌افتد که تنها از سه بیت تشکیل شده بخوانید: شاید تو هم خسته باشی، اما نه اندازه من/ چون گردنم را شکسته، تنهایی تازه من/ آنقدر بر دوش من ماند تا کتف هایم ترک خورد/ حالا دوتا مار وحشی؛ بیرون از اندازه من
آنجا که شاعر می‌نویسد «چون گردنم را شکسته تنهایی تازه من» و در بیت بعد می‌خوانیم «آنقدر بر دوش من ماند...» نقض غرضی که به لحاظ معنایی بین تنهایی تازه و آنقدر بر دوش ماندن اتفاق می‌افتد.
نکته ای که شاید پاشنه آشیل غزلهای این کتاب و کتابهای قبلی شاعر است خون لازمی است که در اغلب موارد در رگ و ریشه شعرها وجود ندارند، منظورم تغزل صرف نیست این را می‌گویم چون بارها شنیده‌ام این اتفاق را نتیجه جایگزینی تغزل با اندیشه در کارها می‌دانند، ولی مگراتفاق در آثار شاملو نیفتاد یا در شعر مشهور زمستان اخوان اما اتفاقی که می‌افتد آن بود که ما در درجه اول با شعر مواجه بودیم و تمام وجوه شاعرانه‌اش و شاعری که آیینه تمام نمای زخمهای زمانه اش محسوب می‌شد وکمتر شاهد درگیری‌های شخصی‌اش بودیم، بخوانید: در حضور و غیبت من شغلتان نصیحت من
در سفره پهن میهمانان درباره من چه حرفها بود شاعری که بر خلاف بزرگان این عرصه که خود را بخشی از مردم می‌دانستند، خود را از آنها جدا می‌کند: با من بریده از عوام ادعای دوستی نکن
و در انتها حکمی که خود شاعر در مورد جاودانه شدن شعرهایش صادر می‌کند: سرنوشت شعر‌های من ختم شد به جاودانگی
اتفاقی که معمولا در طول زمان و با تحلیل منتقدان و پژوهشگران و میزان حمایت مخاطبان به وقوع می‌پیوندد و تاریخ بهترین قاضی آن است.

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha