به گزارش خبرنگار قدس آنلاین، جنگها معمولاً با خود بیثباتی و عدم اطمینان اقتصادی به همراه میآورند. این وضعیت باعث میشود سرمایهگذاران محتاطانه عمل کنند و از فعالیت در بورس خودداری کنند. در نتیجه، حجم معاملات کاهش مییابد و قیمت سهام نوسانات شدیدی را تجربه میکند. در طی چند سال گذشته رویدادهای ژئوپلیتیک زیادی وجود داشته است؛ ازجمله جنگ اوکراین و روسیه، تنشهای ژئوپلیتیک بین ایالاتمتحده و چین، جنگ رژیم صهیونیستی با فلسطین، لبنان و اکنون ایران و تشدید تنشها بین این دو. در نتیجه سرمایهگذاران مضطرب شده و بازارها به دلیل افزایش معنادار سطح عدمقطعیت، بیثبات میشوند.
جنگها و درگیریها تاثیر منفی زیادی بر بازارهای مالی خواهند داشت. معمولا این رویدادها به عنوان شوکهایی برای سیستم و در نتیجه بازارها تلقی میشوند. با این حال، نحوه واکنش بازارها به این رویدادها ممکن است آنطور که اکثر مردم انتظار دارند، نباشد.
بررسی روند تاریخی بازارها نشان میدهد که بسیاری از جنگها، چه کوچک و چه بزرگ، تاثیر حداقلی بر اصول اساسی یا مسیر بازارها داشتهاند. با این حال، برای جنگهای بزرگی که تاثیر فراگیری بر مناطق وسیع دارند، مانند جنگ جهانی دوم، بازارهای مالی در دوره قبل از جنگ سقوط کردند، اما در طول مدت جنگ افزایش یافتند.
مطالعه بلندمدت ۲۱رویداد ژئوپلیتیک توسط تحلیلگران شامل اقدامات تروریستی و رویدادهای تکاندهنده که از سال ۱۹۴۱ به جنگ منجر شدهاند، نشان میدهد که در میان این ۲۱رویداد که بسیاری از درگیریهای خاورمیانه و حملات ۱۱سپتامبر را شامل میشود، بازار بهطور متوسط با کاهش ۱.۲درصدی در یک روز به این رویدادها واکنش نشان داده است که معمولا ۲۲روز طول میکشد تا شاخص از روز حادثه به پایینترین سطح خود برسد، اما این کاهش را بهطور متوسط در ۴۷روز جبران کرده است.
بازدهی بازار سرمایه در دوره جنگ
علاوه بر این، مطالعهای توسط موسسه CFA نشان میدهد که در تمام جنگهای بزرگ از سال ۱۹۲۶، سهام معمولا در زمان جنگ برای سهام شرکتهای بزرگ ۱۱.۴درصد در مقابل میانگین ۱۰ درصد در کل دوره و برای سهام شرکتهای کوچک۱۳.۸درصد در طول جنگ، در مقابل میانگین۱۱.۶درصد در کل دوره برای کل بازار بازدهی داشتهاند.
دورههای جنگ دارای تورم متوسط۴.۴درصد در مقابل میانگین تورم کل دوره ۳درصد بودند. بنابراین جنگ تورمزاست. البته جنگها با یکدیگر متفاوت هستند و بازارها واکنش متفاوتی به آنها نشان میدهند. با این حال، حتی جنگ اوکراین که موجب سقوط ۷درصدی شاخص S&P ۵۰۰ در هفتههای پس از آن شد، یکماه بعد به بالاتر از جایی که بازارها هنگام شروع جنگ بودند، صعود کرد. روند مشابهی در درگیریهای رژیم اشغالگر اسرائیل و فلسطین نیز مشاهده شده است.
همچنین به همین دلیل است که گفته میشود بدترین چیز برای بازار، جنگ یا تنشهای ژئوپلیتیک یا حتی رکود اقتصادی نیست، بلکه عدمقطعیتی است که باعث ایجاد نوسان میشود. با هر خبری در مورد جنگ قریبالوقوع و افزایش خطرات ژئوپلیتیک، بازار در مورد چشمانداز آینده نامطمئن است. معمولا اگر این سطح از عدم قطعیت به دلیل جنگ یا افزایش تنش در ژئوپلیتیک افزایش یابد، میتواند موجب شود که سرمایهگذاران پول خود را به داراییهای سنتی امنتر مانند طلا و کالاهای گرانبها، ارزهای امنتر یا اوراق قرضه منتقل کنند. با این حال، برخی از این پناهگاههای سنتی امن دیگر به اندازه گذشته امن به نظر نمیرسند.
تاثیر عدم قطعیت بر بورس
در درگیری فعلی خاورمیانه، عدم قطعیت در این است که آیا تشدید جنگ منطقهای گستردهتری رخ خواهد داد که ممکن است تاثیر طولانیتری بهویژه بر نفت و سایر کالاها داشته باشد که به نوبه خود، مانند جنگ اوکراین، بر روند تورم و بنابراین سیاست نرخ بهره تاثیر خواهد گذاشت یا خیر. در حال حاضر تسلط ایران بر تنگه هرمز، گلوگاه حیاتی انتقال انرژی در جهان، تهدید بزرگی برای قدرتهای جهان تلقی میشود که تامین انرژی جهان را با چالش جدی مواجه خواهد کرد و قطعا آمریکا و کشورهای اروپایی را نگران میکند.
رفتار بازارها در طول این درگیری اخیر خاورمیانه، نمادی از نحوه برخورد معمول سهام با درگیریهای منطقهای است. ممکن است به دلیل افزایش عدم قطعیت، نوساناتی در شاخصها وجود داشته باشد، زیرا بازارها با پتانسیل جنگ و ترس از اختلال گستردهتر دستوپنجه نرم میکنند. اما این نوسانات معمولا زودگذر هستند. وقتی درگیری رخ میدهد، سهام معمولا خیلی قبل از پایان آن درگیری، دوباره به روند صعودی خود باز میگردند. حتی در سال ۲۰۲۲، زمانی که حمله روسیه به اوکراین سرمایهگذاران را با عدم اطمینان مواجه کرد، روند نزولی بازار در همان اکتبر و با تداوم جنگ، پایان یافت.
رونق و بازسازی پس از جنگ
پس از پایان جنگ، بازسازی اقتصادی و نوسازی صنایع، به طور معمول، نیازمند سرمایهگذاریهای کلان است. این سرمایهگذاریها فرصتهای جدیدی را برای شرکتها فراهم میکند تا در بورس فعالیت کنند و سهام خود را عرضه کنند.
با پایان جنگ و برقراری صلح و ثبات، اعتماد سرمایهگذاران به بازار سرمایه افزایش مییابد و این امر منجر به افزایش فعالیتهای بورسی و رونق بازار میشود.
بازسازی زیرساختها و توسعه اقتصادی در مناطق جنگزده، فرصتهای جدیدی را برای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف از جمله مسکن، حمل و نقل، و انرژی ایجاد میکند. این امر میتواند به رشد و توسعه بورسها در این مناطق کمک کند.
نظر شما