به گزارش قدس خراسان، براساس اعلام آب منطقهای خراسان رضوی از مجموع ۳۷ دشت استان، نیمی از آنها در شرایط «ممنوعه بحرانی» قرار دارند که با توجه به تغییر اقلیم و کمبود بارشها امید به بهبود شرایط روز به روز کمرنگتر میشود ضمن آنکه در مقابل واقعیت تلخ کم آبی، بازبینی و بازنگری در میزان مصارف بخشهای مختلف کشاورزی، شرب، خدمات و صنعت، یک ضرورت انکارناپذیر است.
صنایع آببر صنایعی هستند که در فرایند تولید خود به مقدار زیادی آب نیاز دارند که از جمله آنها میتوان از صنایع فولاد و آهن، صنایع پتروشیمی و پالایشگاهها، صنایع غذایی و نوشیدنی و صنایع تولید سیمان و مصالح ساختمانی یاد کرد که از آب برای خنکسازی، شستوشو و در فرایندهای تولید به وفور استفاده میکنند و جدا از این صنایع یاد شده، آب در صنایع کاغذ و سلولز، صنایع برای تبدیل چوب به خمیر و تهیه کاغذ و صنایع نساجی بهویژه در مراحل رنگرزی و شستوشوی پارچهها مورد استفاده قرار میگیرد؛ اما آیا استقرار این صنایع با وجود سهم ۱/۵درصدی صنعت استان از مصرف آب با توجه به خشکسالیها و در مقابل سهم ۱۴درصدی بخش شرب، ۳/۵درصدی بخش خدمات و ۸۱درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی که هدررفت آن بالاست، توجیه دارد؟
از بهرهوری تا آلودگی؛ چهار فاکتور کلیدی در ارزیابی آببر بودن صنایع
رئیس پژوهشکده آب و محیط زیست دانشگاه فردوسی مشهد در پاسخ به این پرسش قدس خراسان میگوید: آببر بودن به نسبت دو شاخص باید تعریف شود؛ نخست اینکه به ازای هر مترمکعب آب مورد نیاز برای هر صنعتی تا چه اندازه اشتغال و سود تولید میشود؛ به عنوان مثال شاید صنایع کوچکی باشند که آب کمی مصرف کنند یا اصلاً استفاده نکنند؛ اما وقتی تعدادی از همین صنایع کوچک مختلف را کنار هم قرار دهیم و آنها را با یک صنعت بزرگتر که شاید مصرف آب بیشتری هم داشته باشد، مقایسه کنیم، شاید میزان شغل و ثروت ایجاد شده نسبت به همه صنایع کوچک بسیار قابل توجه باشد. بنابراین باید تعریف آببر بودن را با نگاهی دیگر بررسی و بازنگری کنیم.
کامران داوری ادامه میدهد: شاخص دوم، میزان آب برگشتی این صنایع است که باید دید چه میزان از آب مصرفی برمیگردد و آلودگی ایجاد شده تا چه اندازه برای محیط زیست مضر است. بنابراین با این چهار فاکتور از یک سو بهرهوری به ازای شغل و درآمد در هر مترمکعب حاصل میشود و از سوی دیگر براساس میزان آب برگشتی میتوان به توجیهپذیر بودن آب مصرفی در صنعت رسید. به عنوان مثال اگر صنعتی برگشت آبش ۲۰درصد است و سایر شاخصهای قابل توجه را ندارد، توسعه این صنعت زیانبار است؛ اما اگر بگوییم ۹۰درصد برگشت آب، کمترین آلودگی محیط زیستی و ارزش افزوده بالا را دارد؛ اگر چنین باشد این صنعت خوبی است. در نهایت هر صنعتی که اشتغال، سود و آب برگشتی فراوان و آلودگی کمی تولید کند، برنده محسوب میشود.
همه کارخانههای نساجی آببر نیستند
در کنار صنایع فولادی خراسان رضوی، حدود ۳۵۰ کارخانه نساجی و چرم در استان وجود دارند که آببر بودن یا نبودن آنها مورد سؤال است. کارشناس صنایع پوشاک و نساجی اداره کل صمت خراسان رضوی در این زمینه به خبرنگار ما میگوید: همه فرایند نساجی آببر نیست؛ رنگرزی، تکمیل و صنایع چرم در این صنعت آببر محسوب میشوند که همه کارخانجات نساجی استان واحد رنگرزی ندارند.
وحیده مجیدیفر خاطرنشان میکند: صنایع ریسندگی در مقایسه با رنگرزی آببری بسیار کمتری دارد و بافندگی در این صنعت آبی نیاز ندارد ضمن آنکه باید گفت کارخانههایی که بخشهای آببر دارند، با تکنولوژیهای روز به ویژه در کارخانههای جدید بازچرخانی انجام میدهند و در حال حاضر درصد بسیار زیادی از آب این صنایع به چرخه برمیگردد.
توسعه صنعت پوشاک؛ پاسخی برای بحران
مشاور سازمان برنامه و بودجه و مسئول اشتغال قرارگاه امام حسن مجتبی(ع) نیز در گفتوگو با خبرنگار ما عنوان میکند: در انتخاب صنایع در بحث آببر بودن توسعه دو صنعت نساجی و پوشاک که در یک زنجیره ارزش هستند، ظرفیتهای متفاوتی ایجاد میکند. به طور کلی صنعت نساجی جزو صنایع آببر محسوب میشود و در این طبقهبندی قرار میگیرد و معمولاً کشورهایی که مسئله آب ندارند یا کمتر دارند؛ مثل چین، هند، پاکستان و ترکیه نساجی برای آنها مزیت دارد و در ایران که مصرف آب یک چالش است، توسعه صنایع نساجی باید خیلی با دقت برنامهریزی شود.
رضا تازیکی ادامه میدهد: در چرخه تولید یک عدد شلوار جین حدود ۸ هزار لیتر آب مصرف میشود که این عدد قابل توجه است. در مقایسه دو صنعت پوشاک و نساجی، پوشاک ارزش افزوده و اشتغال بیشتری دارد. بنابراین با توجه به تغییر اقلیم شاید بهتر باشد ما به جای اینکه صنعت نساجی را توسعه دهیم، به فکر توسعه صنعت پوشاک باشیم و پارچههای مورد نیاز را از کشورهای دیگر مانند پاکستان، هند، چین یا سایر کشورها وارد کنیم. کشورهایی موفق بودهاند که به جای نساجی روی پوشاک سرمایهگذاری کردهاند؛ چون ارزش افزوده پوشاک خیلی بیشتر است.
وی با اشاره به وجود واردات پارچه در حال حاضر تشریح میکند: ما در سال بیش از یکمیلیارد دلار واردات پارچه انجام میدهیم. وقتی پنبه تبدیل به پوشاک میشود، حدود ۹۰۰درصد ارزش افزوده ایجاد میکند و در این مسیر اشتغال بزرگی در صنایعی مانند ریسندگی، بافندگی و تولید پوشاک رقم میخورد که در همین زنجیره سهم ایجاد اشتغال در بخش پوشاک بیشتر است. بنابراین صنعت پوشاک یک صنعت مهم است که ظرفیتها و ارزش افزوده بالایی را ایجاد میکند.
پوشاک؛ صنعتی مستقل از اقلیم
مشاور سازمان برنامه و بودجه کشور ضمن اشاره به سایر مزیتهای توسعه صنعت پوشاک به جای نساجی میگوید: توسعه صنعت پوشاک ربطی به اقلیم و آب و هوا ندارد. در هر منطقه شهری و روستایی و در هر استانی میتوان آن را با سرمایهگذاری پایین توسعه داد و با یک چرخ خیاطی میتوان اشتغال ایجاد کرد. سرعت ایجاد اشتغال بالاست؛ چون حتی یک کارگر مبتدی هم میتواند در مدت کوتاهی آموزش ببیند و معمولاً در زنجیره ارزش پوشاک، افراد مختلف در ردههای تخصصی متفاوت از جمله طراحی، دوخت، ماشینآلات، فروشندگی و سایر مشاغل میتوانند مشغول به کار باشند. اگر بخواهیم فقط نیاز داخل ایران را تولید کنیم، حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر دیگر در صنعت پوشاک کشور ما باید مشغول باشند؛ اما متأسفانه با همه مزیتهایی که این صنعت دارد، برای توسعه آن سازمانها به ویژه سازمان صمت برنامه مدونی ندارند.
سخن آخر
در شرایط بحرانی آب خراسان رضوی، توسعه صنعتی باید از مصرفمحوری به بهرهوریمحوری تغییر کند و برای عبور از بحران آب، نیاز به بازنگری عمیق در الگوهای توسعه صنعتی خود دارد. این بازنگری باید مبتنی بر بهرهوری اقتصادی، حفظ منابع آبی و اشتغالزایی پایدار باشد. باید گفت این مهم، بدون تدوین یک نقشهراه علمی، مشارکت بخش خصوصی و نهادهای تصمیمساز و نیز استفاده از فناوریهای نوین امکانپذیر نیست. ملاک تصمیمگیری نباید فقط میزان مصرف آب باشد؛ بلکه اشتغال، سود، بازچرخانی آب و میزان آلودگی نیز باید در ارزیابیها لحاظ شوند. همچنین تمرکز بر صنایع کمآببر و با ارزش افزوده بالا مانند پوشاک میتواند راهکاری هوشمندانه برای توسعه پایدار و اشتغالآفرین در استان باشد که میتواند در درازمدت ضمن تأمین نیاز داخلی، گامی به سوی صادرات باشد که این امر هم مشروط به برنامهریزی دقیق است.
از بهرهوری تا آلودگی؛ چهار فاکتور کلیدی در ارزیابی آببر بودن صنایع
رئیس پژوهشکده آب و محیط زیست دانشگاه فردوسی مشهد در پاسخ به این پرسش قدس خراسان میگوید: آببر بودن به نسبت دو شاخص باید تعریف شود؛ نخست اینکه به ازای هر مترمکعب آب مورد نیاز برای هر صنعتی تا چه اندازه اشتغال و سود تولید میشود؛ به عنوان مثال شاید صنایع کوچکی باشند که آب کمی مصرف کنند یا اصلاً استفاده نکنند؛ اما وقتی تعدادی از همین صنایع کوچک مختلف را کنار هم قرار دهیم و آنها را با یک صنعت بزرگتر که شاید مصرف آب بیشتری هم داشته باشد، مقایسه کنیم، شاید میزان شغل و ثروت ایجاد شده نسبت به همه صنایع کوچک بسیار قابل توجه باشد. بنابراین باید تعریف آببر بودن را با نگاهی دیگر بررسی و بازنگری کنیم.
کامران داوری ادامه میدهد: شاخص دوم، میزان آب برگشتی این صنایع است که باید دید چه میزان از آب مصرفی برمیگردد و آلودگی ایجاد شده تا چه اندازه برای محیط زیست مضر است. بنابراین با این چهار فاکتور از یک سو بهرهوری به ازای شغل و درآمد در هر مترمکعب حاصل میشود و از سوی دیگر براساس میزان آب برگشتی میتوان به توجیهپذیر بودن آب مصرفی در صنعت رسید. به عنوان مثال اگر صنعتی برگشت آبش ۲۰درصد است و سایر شاخصهای قابل توجه را ندارد، توسعه این صنعت زیانبار است؛ اما اگر بگوییم ۹۰درصد برگشت آب، کمترین آلودگی محیط زیستی و ارزش افزوده بالا را دارد؛ اگر چنین باشد این صنعت خوبی است. در نهایت هر صنعتی که اشتغال، سود و آب برگشتی فراوان و آلودگی کمی تولید کند، برنده محسوب میشود.
همه کارخانههای نساجی آببر نیستند
در کنار صنایع فولادی خراسان رضوی، حدود ۳۵۰ کارخانه نساجی و چرم در استان وجود دارند که آببر بودن یا نبودن آنها مورد سؤال است. کارشناس صنایع پوشاک و نساجی اداره کل صمت خراسان رضوی در این زمینه به خبرنگار ما میگوید: همه فرایند نساجی آببر نیست؛ رنگرزی، تکمیل و صنایع چرم در این صنعت آببر محسوب میشوند که همه کارخانجات نساجی استان واحد رنگرزی ندارند.
وحیده مجیدیفر خاطرنشان میکند: صنایع ریسندگی در مقایسه با رنگرزی آببری بسیار کمتری دارد و بافندگی در این صنعت آبی نیاز ندارد ضمن آنکه باید گفت کارخانههایی که بخشهای آببر دارند، با تکنولوژیهای روز به ویژه در کارخانههای جدید بازچرخانی انجام میدهند و در حال حاضر درصد بسیار زیادی از آب این صنایع به چرخه برمیگردد.
توسعه صنعت پوشاک؛ پاسخی برای بحران
مشاور سازمان برنامه و بودجه و مسئول اشتغال قرارگاه امام حسن مجتبی(ع) نیز در گفتوگو با خبرنگار ما عنوان میکند: در انتخاب صنایع در بحث آببر بودن توسعه دو صنعت نساجی و پوشاک که در یک زنجیره ارزش هستند، ظرفیتهای متفاوتی ایجاد میکند. به طور کلی صنعت نساجی جزو صنایع آببر محسوب میشود و در این طبقهبندی قرار میگیرد و معمولاً کشورهایی که مسئله آب ندارند یا کمتر دارند؛ مثل چین، هند، پاکستان و ترکیه نساجی برای آنها مزیت دارد و در ایران که مصرف آب یک چالش است، توسعه صنایع نساجی باید خیلی با دقت برنامهریزی شود.
رضا تازیکی ادامه میدهد: در چرخه تولید یک عدد شلوار جین حدود ۸ هزار لیتر آب مصرف میشود که این عدد قابل توجه است. در مقایسه دو صنعت پوشاک و نساجی، پوشاک ارزش افزوده و اشتغال بیشتری دارد. بنابراین با توجه به تغییر اقلیم شاید بهتر باشد ما به جای اینکه صنعت نساجی را توسعه دهیم، به فکر توسعه صنعت پوشاک باشیم و پارچههای مورد نیاز را از کشورهای دیگر مانند پاکستان، هند، چین یا سایر کشورها وارد کنیم. کشورهایی موفق بودهاند که به جای نساجی روی پوشاک سرمایهگذاری کردهاند؛ چون ارزش افزوده پوشاک خیلی بیشتر است.
وی با اشاره به وجود واردات پارچه در حال حاضر تشریح میکند: ما در سال بیش از یکمیلیارد دلار واردات پارچه انجام میدهیم. وقتی پنبه تبدیل به پوشاک میشود، حدود ۹۰۰درصد ارزش افزوده ایجاد میکند و در این مسیر اشتغال بزرگی در صنایعی مانند ریسندگی، بافندگی و تولید پوشاک رقم میخورد که در همین زنجیره سهم ایجاد اشتغال در بخش پوشاک بیشتر است. بنابراین صنعت پوشاک یک صنعت مهم است که ظرفیتها و ارزش افزوده بالایی را ایجاد میکند.
پوشاک؛ صنعتی مستقل از اقلیم
مشاور سازمان برنامه و بودجه کشور ضمن اشاره به سایر مزیتهای توسعه صنعت پوشاک به جای نساجی میگوید: توسعه صنعت پوشاک ربطی به اقلیم و آب و هوا ندارد. در هر منطقه شهری و روستایی و در هر استانی میتوان آن را با سرمایهگذاری پایین توسعه داد و با یک چرخ خیاطی میتوان اشتغال ایجاد کرد. سرعت ایجاد اشتغال بالاست؛ چون حتی یک کارگر مبتدی هم میتواند در مدت کوتاهی آموزش ببیند و معمولاً در زنجیره ارزش پوشاک، افراد مختلف در ردههای تخصصی متفاوت از جمله طراحی، دوخت، ماشینآلات، فروشندگی و سایر مشاغل میتوانند مشغول به کار باشند. اگر بخواهیم فقط نیاز داخل ایران را تولید کنیم، حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر دیگر در صنعت پوشاک کشور ما باید مشغول باشند؛ اما متأسفانه با همه مزیتهایی که این صنعت دارد، برای توسعه آن سازمانها به ویژه سازمان صمت برنامه مدونی ندارند.
سخن آخر
در شرایط بحرانی آب خراسان رضوی، توسعه صنعتی باید از مصرفمحوری به بهرهوریمحوری تغییر کند و برای عبور از بحران آب، نیاز به بازنگری عمیق در الگوهای توسعه صنعتی خود دارد. این بازنگری باید مبتنی بر بهرهوری اقتصادی، حفظ منابع آبی و اشتغالزایی پایدار باشد. باید گفت این مهم، بدون تدوین یک نقشهراه علمی، مشارکت بخش خصوصی و نهادهای تصمیمساز و نیز استفاده از فناوریهای نوین امکانپذیر نیست. ملاک تصمیمگیری نباید فقط میزان مصرف آب باشد؛ بلکه اشتغال، سود، بازچرخانی آب و میزان آلودگی نیز باید در ارزیابیها لحاظ شوند. همچنین تمرکز بر صنایع کمآببر و با ارزش افزوده بالا مانند پوشاک میتواند راهکاری هوشمندانه برای توسعه پایدار و اشتغالآفرین در استان باشد که میتواند در درازمدت ضمن تأمین نیاز داخلی، گامی به سوی صادرات باشد که این امر هم مشروط به برنامهریزی دقیق است.
نظر شما