به گزارش قدس آنلاین، این فیلم به کارگردانی محمدحسین مهدویان، نه تنها مرثیهای بر فاجعه سردشت است، بلکه به تصویر کشیدن گوشهای از درد و رنج بیانتهای قربانیان این حمله وحشیانه، رسالتی انسانی را بر دوش میکشد. «درخت گردو» فراتر از یک روایت سینمایی، تلاشی است برای زنده نگه داشتن حافظه تاریخی یک ملت و ادای دین به قهرمانانی گمنام که در برابر مصیبت، سر تسلیم خم نکردند.
هفتم تیرماه، یادآور یکی از سیاهترین روزهای تاریخ معاصر ایران و فاجعهای انسانی است که هرگز نباید از خاطرها محو شود. در این روز شوم از سال ۱۳۶۶، شهر مرزی و بیدفاع سردشت، هدف بمباران شیمیایی رژیم بعث عراق قرار گرفت؛ حملهای که نه تنها منجر به شهادت و مجروحیت هزاران نفر از مردم بیگناه شد، بلکه زخمهای عمیقی بر پیکره جامعه و روح بازماندگان بر جای گذاشت که تا به امروز نیز التیام نیافته است. سردشت، نمادی از مظلومیت ملت ایران در برابر جنایات جنگی و سلاحهای کشتار جمعی شد؛ شهری که مردمانش، نه در میدان نبرد، که در خانههایشان، در کوچهها و خیابانهایشان، هدف مرگ خاموش گازهای شیمیایی قرار گرفتند. این فاجعه، تنها یک واقعه تاریخی نیست، بلکه هشداری است جهانی درباره تبعات وحشتناک جنگ و استفاده از تسلیحات ممنوعه که جان غیرنظامیان را بیرحمانه میگیرد و پیامدهای آن دههها ادامه مییابد.
در بحبوحه روزهایی که جهان درگیر فراموشی سریع حوادث تلخ است، و در شرایطی که نسلهای جدید شاید از ابعاد واقعی این فاجعه آگاه نباشند، هنر، بهویژه سینما، نقش بیبدیلی در زنده نگه داشتن حافظه تاریخی و انتقال تجربیات دردناک به نسلهای آینده ایفا میکند. سینما با قدرت تصویر و روایت، میتواند پلی میان گذشته و حال بسازد، رنجهای پنهان را آشکار کند و فریاد مظلومیت قربانیان را به گوش جهانیان برساند. در همین راستا، فیلم سینمایی «درخت گردو» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، نه تنها یک اثر هنری، بلکه رسالتی انسانی و اجتماعی را بر دوش میکشد. این فیلم، با تمرکز بر زندگی واقعی یکی از بازماندگان فاجعه سردشت، قدم در راهی دشوار اما ضروری گذاشته است: بازنمایی واقعیت تلخ بمباران شیمیایی و تأثیرات ویرانگر آن بر زندگی انسانها.
«درخت گردو» صرفاً یک فیلم درباره جنگ نیست؛ این اثر، واکاوی عمیقی است از مفهوم رنج، مقاومت و امید در دل مصیبتی عظیم. فیلم با به تصویر کشیدن جزئیات دقیق زندگی آسیبدیدگان، نه تنها ابعاد انسانی فاجعه سردشت را بازگو میکند، بلکه تلاش میکند تا صدای قربانیانی باشد که سالها در سکوت و با درد زندگی کردهاند. «درخت گردو» نه تنها فیلمی برای تماشا، بلکه دعوتی است برای تفکر، همدلی و درک عمیقتر از زخمهایی که هنوز التیام نیافتهاند.
معرفی فیلم سینمایی «درخت گردو»
فیلم سینمایی «درخت گردو» به کارگردانی محمدحسین مهدویان و تهیهکنندگی سید مصطفی احمدی، اثری دراماتیک و تأثیرگذار است که با تمرکز بر فاجعه بمباران شیمیایی سردشت در سال ۱۳۶۶، در سه بازه زمانی سالهای ۱۳۶۶، ۱۳۸۴ و ۱۳۹۵ روایت میشود و به زندگی پرفراز و نشیب فردی به نام قادر مولانپور میپردازد. این فیلم که بر اساس داستان واقعی ساخته شده، نه تنها به ابعاد دهشتناک این حمله شیمیایی میپردازد، بلکه عواقب و پیامدهای بلندمدت آن را بر زندگی افراد و خانوادههای آسیبدیده به تصویر میکشد.
داستان «درخت گردو» از زمان وقوع بمباران آغاز میشود؛ زمانی که قادر با از دست دادن سه فرزندش در این حادثه، وارد یک دوره طولانی از رنج و اندوه میشود. فیلم به شکلی ماهرانه، زندگی قادر و همسرش (با بازی مینا ساداتی) را پس از این فاجعه دنبال میکند و تأثیرات جسمی و روحی مواد شیمیایی بر بازماندگان را به نمایش میگذارد. قادر که خود نیز به شدت تحت تأثیر مواد شیمیایی قرار گرفته، تمام تلاش خود را برای نجات تنها فرزند باقیماندهاش، مارال، به کار میگیرد. این تلاشها شامل مهاجرت از سردشت به شهرهای دیگر و جستجو برای درمان است، در حالی که او و خانوادهاش با نگاههای ترحمآمیز و گاه با قضاوتهای نادرست جامعه مواجه میشوند.
کارگردانی کار درست به نام مهدویان
مهدویان با استفاده از تکنیکهای بصری خاص و فضاسازی مناسب، موفق شده تا حس خفقان و وحشت ناشی از حمله شیمیایی را به مخاطب منتقل کند. بازی درخشان پیمان معادی در نقش قادر، یکی از نقاط قوت اصلی فیلم است. او به خوبی توانسته رنج درونی، مقاومت و عشق پدرانهای را که قادر نسبت به فرزندانش دارد، به نمایش بگذارد. فیلم با گذار از گذشته به آینده و استفاده از فلاش بکهای مستندگونه برای ایجاد حس واقعگرایی به عواقب چندین ساله این فاجعه بر زندگی قادر و اطرافیانش میپردازد و نشان میدهد که زخمهای شیمیایی هرگز التیام نمییابند و همواره همراه بازماندگان خواهند بود. البته از دیگر نکات حائز اهمیت در این فیلم هم میتوان به نماد خود درخت گردوکه نشانی از زندگی، خاطره و اندوه است؛ نمادی ماندگار از ریشههایی که با مرگ هم خشک نمیشوند هم اشاره کرد. حرکت زمانی بین گذشته و حال برای افزایش بار عاطفی فیلم هم از دیگر نکاتی است که مهدویان به خوبی توانسته آن را به مخاطب منتقل کند و بر تأثیرگذاری داستان بیافزاید. رنگبندی سرد و خنثی برای القای فضای دردناک و نمای نزدیک از چهرهها برای انتقال حس بیپناهی هم از تکنیکهای خاص این فیلم است که نمیتوان از آن غافل شد.
یک ادای دین دلی
«درخت گردو» نه تنها یک فیلم جنگی است، بلکه فریادی علیه جنگ و جنایت است. این فیلم با به تصویر کشیدن بیعدالتی در جنگ و رنج بیگناهان، مخاطب را به تفکر درباره پیامدهای ویرانگر جنگ و اهمیت صلح دعوت میکند. فیلم همچنین به نوعی یادآور اهمیت همبستگی و انسانیت در مواجهه با بلایای بزرگ است و با تأکید بر مقاومت و امید در دل تاریکی، پیامی از تابآوری انسانی را مخابره میکند. در نهایت، «درخت گردو» ادای احترامی است به تمامی قربانیان و بازماندگان بمباران شیمیایی سردشت و تلنگری برای جهانیان تا دیگر شاهد چنین فجایعی نباشند.
نظر شما