به گزارش گروه فرهنگی قدس، در حالی که در هفتههای اخیر کشور درگیر جنگ با رژیم صهیونیستی بود و فعالیت سینماها محدود و تا حدودی معلق شده بود، اکران برخط دو فیلم دفاع مقدسی «اسفند» و «اشک هور» اقدام مهمی در راستای همراه شدن با مردم و آوردن سینما به خانهها بود. پیشقدم این آثار «خدای جنگ» به کارگردانی حسین دارابی و تهیهکنندگی سعید سعدی بود که عطای اکران در سالنهای سینما را به لقایش بخشید و با توجه به موضوع فیلم که مرتبط با شرایط آن روزهای کشور بود، سازندگانش تصمیم گرفتند فیلم بدون اینکه اکران در سینما را تجربه کند از صداوسیما پخش شود تا مخاطبان بیشتری بتوانند تماشاگر آن باشند. این فیلم محصول سازمان هنری رسانهای اوج در حوزه سینمای دفاعی و استراتژیک است که برشی از تاریخ معاصر و اقتدار نظامی ایران را در قالبی دراماتیک و سینمایی به تصویر کشیده است. «خدای جنگ» نخستین بار ۲۹ خرداد ماه روی آنتن رفت و در روزهای ۳۰ و ۳۱ خرداد بازپخش شد و به زودی در پلتفرمهای برخط نیز به نمایش درخواهد آمد.
شهید علی هاشمی در قاب دو فیلم
علی هاشمی یکی از فرماندهان تأثیرگذار در دوران جنگ بود و نقش مهمی در عملیاتهای خیبر و بدر ایفا کرد. شهید هاشمی فرماندهی قرارگاههای مختلف سپاه را در جریان جنگ بر عهده داشت و یکی از مهمترین دوران فعالیتش، فرماندهی «قرارگاه نصرت» بود. هاشمی در ۲۷سالگی و در سال ۱۳۶۷ در جزیره مجنون شهید شد. اهمیت این شخصیت در جنگ و داستان پرفراز و نشیب تلاشهایش در دوران دفاع مقدس در فیلمهای «اسفند» و «اشک هور» به نمایش درآمد که هر دو از آثار چهل و سومین جشنواره فیلم فجر بودند و امروز تماشای فیلمهایی که یادآور رشادتهای هشت ساله فرماندهان دفاع مقدس هستند با حال و هوای این روزها همخوان است و تماشایشان خالی از لطف نیست.
نگاهی به فیلم «اسفند» و قهرمان بیادعای خیبر
عملیات خیبر یکی از مهمترین و کلیدیترین مقاطع هشت سال جنگ تحمیلی بود که به صورت مشترک توسط نیروهای زمینی ارتش و سپاه اجرایی شد. این عملیات سوم اسفند سال ۱۳۶۲ آغاز شد و به عنوان نخستین عملیات آبی خاکی نیروهای ایرانی در طول جنگ شناخته میشود. حضور چندین تن از فرماندهان جنگ همچون شهیدان همت، باکری، صیاد و... در این عملیات اهمیت آن را دو چندان میکرد؛ عملیاتی که با یک طرح نظامی برای نخستین بار روی هور اجرا و منجر به آزادسازی جزیره مجنون شد. داستان «اسفند» ساخته دانش اقباشاوی از روزهای پیش از آغاز عملیات خیبر تا سوم اسفند ماه را روایت میکند و به مقطع مهمی از زندگی شهید علی هاشمی در شناسایی و طرحریزی عملیات خیبر در قرارگاه سری نصرت میپردازد. اسفند همچنین در خلال داستانش گریزی هم به اختلافات میان بومیان خوزستان و رزمندگان میزند که در صورت عدم مدیریت و تدبیر از سوی فرماندهان میتوانست به معضلی جدی تبدیل شود اما با تدبیر شهید هاشمی حل و فصل شد. شهید علی هاشمی با گفتوگو و فعالیت با بومیان منطقه، اختلافات میان مردم منطقه با رزمندگان دفاع مقدس را کمرنگ کرد و موجب شد بومیان خوزستان در این راه مجاهدتهای کمنظیری از خود نشان بدهند و با تشکیل قرارگاه سری و طراحی عملیات، جزایر مجنون را فتح کنند.
یکی از ویژگیهای ساختاری اسفند این است که به سبک و سیاق فیلمهای دفاع مقدسی که این سالها ساخته میشوند متکی بر صحنههای نبرد و جنگ نیست و طرح داستانگونهای از آنچه در این روزهای حساس گذشت، آبشخور اصلی فیلم است.
از همین رو اسفند فیلمی پژوهشمحور بوده و ساختمان آن نیز بر مبنای نگاهی مستند ـ داستانی بنا شده است. با اینکه این فیلم از منظر محتوایی تلاشی قابل تأمل در روایتگری از وقایع مهم و کلیدی جنگ است، اما فرم آن متأثر از آثار دهههای گذشته دفاع مقدس است و این شیوه پردازش داستانی منجر به سکانسهای مطول و گاه کسالتبار شده و فضای فیلم را گزارشی کرده و از شتاب آن کاسته است. با این حال اما اطلاعاتی که در فیلم به مخاطب داده میشود او را با فضای آن دوران و اتفاقهای آن روزهای حساس بیش از پیش نزدیک و آشنا میکند. نکته دیگر اینکه فیلم به حضور بازیگران چهره و مطرح متکی نیست و اغلب بازیگران آن بومی هستند؛ با این حال بازیهای خوب به ویژه رضا مسعودی در نقش شهید هاشمی تبدیل به یکی از نقاط عطف فیلم شده است که به خوبی میتواند مخاطب را با خود همراه کند. از دیگر نقاط قوت این فیلم میتوان به خلق تصویری باورپذیر، ملموس و واقعی از قهرمان اشاره کرد و رضا مسعودی که خودش از بومیان جنوب است با یک بازی ملموس و خلق چهرهای مردمی و خاکی از یک فرمانده جنگی، توانسته شمایلی باورپذیر از یک قهرمان بیادعا تصویر کند.
اسفند محصول مشترک سازمان هنری رسانهای اوج و بنیاد سینمایی فارابی است و بازیگرانی همچون رضا مسعودی، مهدی زمینپرداز، سعید آلبوعبادی، خیام وقار کاشانی، محمدرضا عقدائی یزدی، یاسین مسعودی، محمد عسگری، جلال باوی، طاهر نیک آزاد، مهدی فتحی و نیما جمالی در این فیلم حضور دارند.
«اشک هور» و مادری در انتظار فرزند
فیلم سینمایی «اشک هور» محصول مشترک سازمان سینمایی سوره و سیمافیلم به کارگردانی مهدی جعفری است که بازیگرانی همچون رضا ثامری، رؤیا افشار، تورج الوند، میثم رازفر، شبنم گودرزی و ساره رشیدی در آن نقشآفرینی کردند.
«اشک هور» همچون «اسفند» به وقایع آزادسازی جزیره مجنون میپردازد اما با نگاهی دیگر و دست گذاشتن روی سطرهای دیگری از این داستان. داستان فیلم از سالهای جنگ و درگیری تا ۲۲ سال بعد و کشف و تفحص پیکر شهید هاشمی را در برمیگیرد. فیلم با مقطعی از روزهای پایانی جنگ آغاز میشود و فرمانده قرارگاه نصرت در پی حملات رژیم بعثی به ناچار از جزیره مجنون عقبنشینی میکند. علی هاشمی مفقود میشود و سفره شام ننهعلی باز مانده است. صدای آژیر قرمز و صدای ضدهواییها در عمق تاریک کوچه او را نگران میکرد. ننهعلی در انتظار آمدن پسرش از جبهه، آرام روی سکوی جلو در نشست... ۲۲سال تمام و در ادامه، بیتابیهای مادر و انتظارش برای یافتن خبری از شهادت یا بازگشت فرزندش داستان را پیش میبرد.
یکی از ضعفهای مهم در اشک هور، عدم پرداخت قصه و شخصیتهای داستانی است؛ فیلم از دادن اطلاعات کافی به مخاطب خودداری میکند و او را با شناخت و هر میزان آگاهی که خودش از شخصیت شهید هاشمی دارد رها میکند، به همین جهت دادههای مخاطب متکی به زمینههای فرامتنی است نه آنچه از فیلم دریافت میکند. نکته دیگر ضعف در شخصیتپردازیهاست که امکان ارتباط گرفتن و درگیری حسی بیننده با کاراکتر را از او سلب میکند و به دلیل اینکه اساساً کاشت اطلاعات به درستی صورت نمیگیرد طبیعتاً کنش و واکنشها و برخوردهای ذهنی و احساسی مخاطب با شخصیتها و موقعیتها هم خالی از معنا باقی میماند. با این حال بازی خوب رؤیا افشار تأثیرگذاری بخش قابل توجهی از فیلم را بر دوش میکشد. یکی دیگر از امتیازات این فیلم روایت داستان در چند بازه زمانی است و فلشبکهایی که روایت را از یکدستی خارج میکند و آن را جذاب کرده است. همچنین فیلمبرداری و صحنههای نبرد و قابهای جنگی فیلم قابل قبول و دیدنی از آب درآمده اما همچنان فیلم نتوانسته تصویری واقعی از یک قهرمان را به نمایش درآورد که این هم نتیجه عدم پرداخت شخصیتی کاراکتر و دیالوگهای شعاری و کلیشهای است؛ در واقع راوی داستان در اشک هور با بازی تورج الوند از قهرمان فیلم میگوید اما تصویرسازی از یک قهرمان وظیفه دانای کل نیست.
نکته دیگر اینکه همچنان در فیلم مشخص نیست مخاطب با کدام قهرمان مواجه است؛ مادری چشم انتظار فرزندش یا فرماندهی که در عملیات جنگی است و در نهایت این عدم تمرکز روی قهرمان، برای مخاطب گنگی و ابهام به وجود میآورد. به عبارتی دیگر مخاطب با کلاژی از کاراکترها روبهرو میشود و همین تعدد قهرمانپروری مانع اثرگذاری فیلم میشود.اشک هور در قیاس با اسفند که متکی به تکنیک و تاکتیکهای جنگی است؛ به خانواده بیشتر پرداخته اما این پرداخت با اغراق و احساساتگرایی بیش از حد همراه شده است در حالی که در راستای جنس روایتش میتوانست بیشتر رشادتهای شهید هاشمی را نشان دهد. در مجموع اشک هور را میتوان ادای دِینی به مادران شهدا دانست که برگهایی از زندگی شهید هاشمی را هم ورق میزند و رشادتهای او را پیش چشم مخاطب نسل امروز قرار میدهد اما اینکه چقدر توانسته تأثیرگذار باشد و آنها را با شخصیتهای بزرگ و سرداران جنگ آشنا کند، قضاوتش با مخاطب است.
نظر شما