یک فعال حوزه سلامت با بیان این مطلب به قدس آنلاین می گوید: این حق باید به عنوان یک حق همگانی شناخته شود و نباید محدود به گروه یا منطقه خاصی باشد.
علی اعظم سلگی عنوان می کند: مقوله سلامت پیش نیازهای متعددی دارد که می توان از زوایای مختلف به آن پرداخت.
حوزه بهداشت، حوزه گسترده ای است که با مجموعه ای از نیازهای زندگی افراد از جمله بهداشت هوا، بهداشت آب، بهداشت و ایمنی غذا و غیره رو به رو است.
مسئول بهداشت و سلامت دانشگاه تهران می افزاید: در حقیقت منظور از عدالت، تعریف عادلانه تمام مفاهیم و نیازهای بهداشتی است که به عدالت اجتماعی کمک می کند.
برای مثال دسترسی یکسان به پزشک در همه مناطق اعم از مناطق برخوردار یا محروم نیاز به سرانه هایی دارد اما نمی توان آن را تنها وابسته به دولت دانست. بلکه گاهی مشکل از نگاه عامه مردم است.
ارتقای شاخص های سلامت بر عهده کیست؟
فعال حوزه سلامت تصریح می کند: هرچند دولت به عنوان متولی تأمین و ارتقای شاخص های سلامت جامعه وظایفی دارد اما تک تک افراد مسئول تأمین سلامت هستند و هر یک در این زمینه نقشی دارند.
او با آوردن مثالی می گوید: آیا همه متخصصان پزشکی که در شاخه های مختلف علوم پزشکی فارغ التحصیل شده اند حاضرند در هر نقطه ای از کشور، حتی در نقاط محروم کار کنند؟
چالش اصلی ما این است که در بسیاری از مناطق بالاشهر در کلانشهرهایی مانند تهران به متخصص های متعددی در بیمارستان ها، مطب ها، کلینیک ها و مراکز سلامت دسترسی داریم اما به دلیل نبود خدمات بهداشتی درمانی مطلوب در شهرهای کوچک و کم برخوردار، بیمار مجبور است به تهران سفر کند تا بتواند از همه امکانات درمانی بهره مند شود.
بعد دیگر عدالت اجتماعی، توجه به نظارت و اجراست که نهادهای دولتی از جمله وزارت بهداشت به عنوان متولی اصلی تأمین سلامت مردم باید مورد توجه قرار دهد اما نیاز به فرهنگ سازی برای مردم نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
سلگی می گوید: در این راستا فعالیت های رسانه ای یا فعالیت هایی که متولیان حوزه فرهنگ در حوزه های مختلف انجام می دهند باید به قدری اثرگذار باشد تا افراد جامعه به مسئولیت اجتماعی خود پی ببرند و به تعهد حرفه ای خود در زمینه سلامت، جامه عمل بپوشند و نهایت همکاری را با مردم داشته باشند.
دولت یکسری استانداردها بنا به نیاز بخش سلامت تعیین می کند و برای آن اساسنامه می نویسد. این اساسنامه یا دستورالعمل ها در مرحله اجرا نیاز به نظارت دقیق دارد.
همه این موارد مکمل یکدیگرند و در این بین نقش تک تک افراد از جمله پزشکان با توجه به تعهد حرفه ای شان در تأمین سلامت مردم بسیار پر رنگ تر است.
پدیده ای به نام «زیرمیزی»
این فعال حوزه سلامت با آوردن مثالی درباره زیرمیزی می گوید: هرچند نمی توان برای همه افراد یکسان قضاوت کرد اما دریافت زیرمیزی توسط برخی پزشکان یکی از انواع بی عدالتی هاست.
هر فردی ممکن است روزی با مشکلی درباره سلامت خود مواجه شود. این فرد نباید با معضل دیگری در مسیر درمان خود رو به رو شود.
در بحث تأمین هزینه های درمان و تدوین تعرفه ها نیز وضعیت به همین منوال است. یعنی خود دولت نیز باید در تعریف تعرفه ها عادلانه تصمیم بگیرد.
برای مثال تعرفه خدمات دندانپزشکی به قدری بالاست که بسیاری از افراد جامعه از پس هزینه های سنگین آن بر نمی آیند.
از سوی دیگر گاهی بیمه ها در ارائه خدمات کوتاهی می کنند. بنابراین به غیر از نهادهای دولتی، بخش های دیگری مانند بیمه ها، خیران و غیره نیز در بروز بی عدالتی اجتماعی سهیم هستند.
سلگی می گوید: گاهی فردی که به عنوان تأمین سلامت در جایی سرمایه گذاری کرده، به ظاهر دغدغه اش نیازهای سلامت مردم بوده اما در حقیقت مهم ترین هدفش منفعت فردی و کسب درآمد بوده است.
بنابراین نیاز به فرهنگ سازی برای همه فعالان اقتصادی، خیران، سرمایه گذاران، سازمان های بیمه گر، مبلغان دینی و رسانه ها ضروری به نظر می رسد تا در کنار هم حول محور سلامت کار کنند تا جامعه سالمی داشته باشیم.
نکته مهم دیگر، سلامت روان است که متأسفانه به دلیل شرایط اقتصادی با چالش های متعددی در زمینه سلامت روان رو به رو هستیم.
بنابراین برای داشتن جامعه سالم پیش نیازهایی وجود دارد که مهم ترین آن، ایفای درست نقش تک تک افراد جامعه در هر جایگاهی به عنوان (معلم، پدر، پزشک، وکیل، کارمند و ...) است.
نظر شما