به گزارش خبرنگار قدس آنلاین، با نگاهی به تاریخ در بخشهای گوناگون وقتی به فرآیند رخدادهای اثر گذار می رسیم می بینیم در برهه زمانی خاصی بنا به تصمیمی که از سوی متولیان آن حوزه گرفته شده تغییرات جدی و بنیادی اجرا وبه نوعی پروسه پوست اندازی آغازشده است و آنچه در پس این تصمیم پنهان است این واقعیت است که ادامه روند قبلی نمی توانسته موفقیتی داشته باشد.
بر همین اساس با کنار هم قرار دادن تمام واقعیتهای موجود در کشور و منطقه و جهان به این نتیجه خواهیم رسید که اگر نگوییم اندکی دیر شده اکنون بهترین زمان برای پوست اندازی اقتصاد ایران است وآنچنان که کارشناسان و فعالان اقتصادی باور دارند با شیوه های موجود امکان شکوفایی آنچنانی در اقتصاد ایران وجود ندارد واگر به دنبال بنای اقتصادی قدرتمند هستیم باید تغییراتی بنیادین درپایه های سست و سنتی و گاها فساد آفرین اقتصاد ایجاد کنیم.
آنچه مسلم است برای بازسازی و قدرتمندتر شدن اقتصاد ایران در حال حاضر، چندین موضوع کلیدی و بههمپیوسته وجود دارند که باید مورد توجه قرار گیرندوزمانی تغییرات مورد نظر اثرگذارتر خواهد بود که تمامی بخشها در راستای یک هدف واحد مورد بازتعریفی دوباره قرار گیرند چرا که حتی تحولات جدی در یک بخش نمی تواند آنچنان که باید به نتایج مطلوبی برسد لذا در ادامه به بیان برخی ازمهمترین اقدامات لازم برای آغاز فرآیند تغییر ساختارهای اقتصادی ایران اشاره می کنیم که تمرکزهمزمان برتمام این موارد میتواند به ایجاد یک اقتصاد مقاومتر، پایدارتر و شکوفاتر کمک کند.
اصلاحات ساختاری و رفع موانع تولید:
تسهیل فضای کسب و کار: کاهش بروکراسی اداری، سادهسازی فرآیندها برای اخذ مجوزها، شفافیت قوانین و مقررات، و مبارزه با فساد، از مهمترین عواملی هستند که میتوانند مانعزدایی کرده و سرمایهگذاری داخلی و خارجی را تشویق کنند.
اصلاح نظام بانکی: مشکلات ساختاری در نظام بانکی، از جمله عدم انطباق با قوانین بینالمللی، داراییهای سمی، و نرخ سود بالا، باید مورد بازنگری قرار گیرد. اصلاح این نظام برای تسهیل دسترسی تولیدکنندگان به منابع مالی و کاهش هزینه تمام شده تولید ضروری است.
اصلاحات مالیاتی: ایجاد یک نظام مالیاتی عادلانه، شفاف و کارآمد که بتواند پایههای درآمدی دولت را متنوع کند و وابستگی به نفت را کاهش دهد. این شامل گسترش پایه مالیاتی، مبارزه با فرار مالیاتی، و استفاده از مالیات به عنوان ابزاری برای تنظیم بازار است.
مدیریت بهینه منابع و تحقق بهرهوری:
مدیریت منابع آب و انرژی: با توجه به بحران کمآبی و نیاز به بهینهسازی مصرف انرژی، استفاده از فناوریهای نوین (از جمله فناوریهای هستهای در کشاورزی و صنایع)، سرمایهگذاری در زیرساختهای صرفهجویی، و تعیین قیمتگذاری واقعی برای این منابع حیاتی است.
افزایش بهرهوری در بخشهای مختلف: از نیروی کار گرفته تا ماشینآلات و فرآیندهای تولیدی. سرمایهگذاری در آموزش نیروی کار، ارتقاء دانش فنی، و استفاده از فناوریهای روز میتواند بهرهوری را به طور چشمگیری افزایش دهد.
توسعه اقتصاد دانشبنیان: حمایت از شرکتهای دانشبنیان، پارکهای علم و فناوری، و تبدیل ایدههای نوآورانه به محصولات و خدمات قابل رقابت در بازارهای جهانی، کلید رشد پایدار و ایجاد ارزش افزوده بالا است.
کنترل تورم و ثبات اقتصادی:
سیاستهای پولی انقباضی و مدیریت نقدینگی: کنترل رشد بیرویه نقدینگی از طریق ابزارهای پولی، و همچنین مدیریت صحیح داراییهای دولت و بانکها برای جلوگیری از تورم.
مدیریت نرخ ارز: ایجاد ثبات در بازار ارز و جلوگیری از نوسانات شدید که بر سرمایهگذاری، واردات و صادرات تاثیر منفی میگذارد. این امر نیازمند سیاستهای ارزی منسجم و مدیریت ذخایر ارزی کشور است.
کاهش کسری بودجه دولت: کنترل هزینههای دولت، افزایش درآمدهای غیرنفتی (مالیات و صادرات غیرنفتی)، و مدیریت مؤثر بدهیهای دولت.
تنوعبخشی به درآمدهای ارزی و کاهش وابستگی به نفت:
توسعه صادرات غیرنفتی: تمرکز بر صادرات محصولات کشاورزی، صنعتی، دانشبنیان، و خدمات (مانند گردشگری سلامت، خدمات فنی مهندسی) برای ایجاد منابع جدید درآمد ارزی.
جذب سرمایهگذاری خارجی: ایجاد محیطی امن و جذاب برای سرمایهگذاران خارجی، با تضمین سرمایهگذاری و تسهیل قوانین.
توسعه گردشگری: با توجه به پتانسیلهای فرهنگی و طبیعی ایران، توسعه زیرساختهای گردشگری و تسهیل ورود گردشگران میتواند منبع مهمی برای ارزآوری باشد.
توسعه و تقویت سرمایه انسانی:
سرمایهگذاری در آموزش و پژوهش: ارتقاء کیفیت نظام آموزشی در تمام مقاطع، بهویژه در رشتههای مهارتی و دانشگاهی مرتبط با نیازهای روز اقتصاد.
جلوگیری از فرار مغزها: ایجاد فرصتهای شغلی مناسب، محیط کار پویا و رقابتی، و حمایت از نخبگان برای ماندن در کشور و به کارگیری دانش خود.
ارتقاء سلامت جامعه: دسترسی عادلانه به خدمات بهداشتی و درمانی، که منجر به افزایش بهرهوری نیروی کار میشود.
اولویتهای فوری:
با تمام این اوصاف آنچه ذکر شد دغدغه بسیاری از فعالان اقتصادی در سالهای اخیر بوده و هست اما برخی از موضوعاتی که شاید بتوان گفت به عنوان پیش درآمد آهنگ تغییر اقتصادی باید قبل از اقدامات دیگر مد نظر قرار گیرد ودر حال حاضر، نیازمند اقدام فوری هستند عبارتند از:
کنترل تورم: تورم بالا قدرت خرید مردم را کاهش داده و سرمایهگذاری را مختل میکندو همین اختلال در زنجیره تولید عامل اصلی بی اثری اقدامات اصلاحی دیگر می شود لذا باید ابتدا تدبیری برای کنترل و حداقل ثبات مدت دار در بخش تورم اندیشیده شود چرا که تورم بالا به نوبه خود دافع سرمایه سرمایه گذاری است و حتی موجب خروج سرمایه از بخشهای مولد می شود .
اصلاح نظام بانکی و مالیاتی: این دو بخش ستون فقرات اقتصاد هستند و اصلاحات آنها برای هرگونه بهبود پایدار ضروری است.
تسهیل فضای کسب و کار و مبارزه با فساد: همانگونه که ذکر شدبرای فعال تر کردن بخش خصوصی و جذب سرمایه حذف موانع بروکراسی از یک سو از بین بردن زمینه های فساد زای سیستمی مهمترین عامل اعتمادآفرین خواهد بود.
مدیریت منابع آب و انرژی: بحرانهای زیستمحیطی و اقتصادی ناشی از کمبود منابع انرژی و آبی بسیار جدی هستندو نمی توان بدون تامین آنها به فکر ایجاد تاسیسات در دیگر بخشها بودلدا لازم است در صورت لزوم با اصلاح قوانین نسبت به حفظ و احیا منابع آبی اقدام نمود وهمزمان زمینه استفاده از انرژیهای دوستدار محیط زیست را فراهم نمودچرا که با وضعیت موجودو کمبودهای شدید در بخشهای برق و گازعملابخش قابل توجهی از ظرفیتهای تولید و صنعت بلا استفاده مانده و توسعه آنهاو یا سرمایه گذاری جدید هم کارساز نخواهد بود.
کلام آخر اینکه به نظر می رسد اقتصاد ایران در شرایط کنونی راهی به جز پوست اندازی اساسی ندارد ودرصورت تعلل در این امر عملا تمام توان بخشهای مختلف صرف جلوگیری از تعطیلی بنگاههای اقتصادی شده و گامهای موثر رو به جلویی برداشته نخواهد شد اما با تمرکز بر این موضوعات و اجرای سیاستهای درست و پایدار، میتوان گامهای مؤثری در جهت بازسازی و قدرتمندتر شدن اقتصاد ایران برداشت.
نظر شما