هر دو این موقعیتها میتوانند اعتبار و احترام ما را زیر سؤال ببرند.
تشخیص مرزی که تعادل این دو لبه را حفظ کند، کار آسانی نیست، اما روانشناسان معتقدند همین مرزها، بنیان عزتنفس و احترام اجتماعی ما را شکل میدهند. در ادامه از زبان آنها چند توصیه را مرور میکنیم که کمکمان میکنند به اندازه دیده شویم.
اول از همه بگویم مسئله این نیست که چیزی درباره خودمان نگوییم؛ بلکه مهم این است که چهقدر، کجا و به چه کسی بگوییم. به طور مثال افشای خود همیشه موجب سبکی نمیشود. اتفاقاً خیلی وقتها برعکس، وقتی درباره جزئیات زندگی یا برنامههای آیندهمان بیمحابا حرف میزنیم، بعدش احساس سنگینی میکنیم. بهخصوص وقتی پای برنامههایی در میان است که هنوز حتی شروعشان نکردهایم. مغز ما تشویق را با تحقق اشتباه میگیرد و بعد، انرژیاش را برای ادامه راه از دست میدهد.
نکته دیگر درباره گلایههایی است که بیشتر برای خودستایی طراحی شدهاند. مثلاً وقتی کسی میگوید: «از بس برای سخنرانیام تمرین کردم، خسته شدم»، کمتر کسی خستگی او را باور میکند. تحقیقات نشان میدهند این نوع حرفها حتی از خودستاییِ مستقیم هم بیاعتمادتر به نظر میرسند. علاوهبر این موارد افشای بیموقعِ اطلاعات دیگران، حرفزدن درباره جزئیات مالیمان یا تعریف از کارهای خیری که کردهایم هم میتوانند ناخواسته اعتمادها را فرسوده کنند، حتی اگر نیتمان خوب باشد، چون زمان و زمینه مهمتر از نیت است. در آخر از همه مهمتر، انتقادهایی است که کسی از ما نخواسته است؛ وقتی جملههایی میگوییم که بیمقدمه وسط حرف دیگران میپرند بیشتر از کمک، آسیب میرساند. پس احترام معمولاً در نگاه اول بدست نمیآید؛ بلکه خودمان آن را در سکوتها، در خویشتنداریها و در همان جایی که تصمیم میگیریم چیزی را برای خود نگه داریم، میسازیم. یکجا خوانده بودم: «برای اینکه شنیده شویم، باید بلد باشیم کی سکوت کنیم» شاید دقیقاً منظورش همین بود.
۲۴ تیر ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۴
کد خبر: ۱۰۸۱۰۸۷
حق با شماست؛ اینکه همه چیز را بیوقفه جارو کنیم و بریزیم زیر فرش و طوری وانمود کنیم که نه خانی آمده و نه خانی رفته، یا آنقدر گرم بگیریم که وسط یک گفتوگوی ساده، خودمان را در حال تعریف رؤیایی ببینیم که هنوز حتی بند کفشمان را برایش نبستهایم.

زمان مطالعه: ۱ دقیقه
منبع: روزنامه قدس
نظر شما