حجتالاسلام والمسلمین قاسم ابراهیمیپور معاون پژوهش مؤسسه امام خمینی(ره) در تبیین وضعیت کنونی حجاب در جامعه، تصریح کرد: این مسئله از دو بعد قابل تحلیل است؛ نخست بُعد توصیفی که ناظر بر واقعیت موجود است. متأسفانه آمارهای میدانی و مشاهدات عینی از رشد پدیده کشف حجاب حکایت دارد، اما آنچه نگرانکنندهتر است، نه فقط افزایش عددی این پدیده، بلکه تغییر تدریجی و خزنده معنای کشف حجاب است.
معاون پژوهش مؤسسه امام خمینی(ره) افزود: اگر در مراحل ابتدایی، کشف حجاب صرفاً ناظر به برداشتن روسری و برهنگی سر بود، اکنون شاهد برهنگی سایر بخشهای بدن نیز هستیم که در قالبهای گوناگون بروز مییابد. تنوع زمانی، مکانی و موقعیتی نیز در این زمینه موثر است و هرچه از بافتهای بومی و فضاهای مذهبی به سوی اماکن تفریحی نظیر سواحل، جزایر گردشگری، پاساژهای خاص یا محافل موسیقی و کنسرتها حرکت میکنیم، نمودهای عینی کشف حجاب و برهنگی تشدید میشود.
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره) تصریح کرد: حتی در بسترهای عمومی شهرهای بزرگ بهویژه در شهرهایی که از منظر فرهنگی و اجتماعی به دلیل ظهور بیشتر سبک زندگی غربی آسیبپذیرتر هستند، نرخ و وضعیت رعایت حجاب مطلوب نیست. این واقعیت از آنجا اهمیت دوچندان پیدا میکند که آسیبهای اجتماعی معمولا مسری هستند و با مختصات یک آسیب واگیر، قادرند با سرعتهای متفاوت، خود را بازتولید و تکثیر نمایند. تفاوت بیماریهای اجتماعی با بیماریهای جسمی این است که افراد بیماری اجتماعی را به دلیل بیاطلاعی از ماهیت و پیامدهای آن بیماری تلقی نمیکنند و مایلند به آن دچار شوند.
تغییر نگرش عمومی، خطرناکتر از کشف حجاب ظاهری
حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمیپور عنوان کرد: پرسش اساسی این است که آیا این وضعیت صرفاً یک رفتار فردی یا جمعی است یا آنکه ریشه در گفتمانهای شناختی و ارزشی دارد؟ آیا جامعه در سطح بینالاذهانی و مفهومی نیز به تغییر نگرش نسبت به این پدیده رسیده است؟ در این میان، نوع مواجهه و نگاه عمومی جامعه خصوصاً افرادی که خود رعایتکننده حجاب هستند به پدیده کشف حجاب از اهمیت بسزایی برخوردار است، اگرچه ممکن است درصد بالایی از جامعه به ارزش حجاب پایبند هستند و درصدی نیز شل حجاب تلقی میشوند و نه بیحجاب، اما اینکه بخشی از مردم با این پدیده کنار آمدهاند یا آن را نوعی انتخاب فردی قلمداد کردهاند، زنگ خطری بزرگ است.
وی تصریح کرد: این همان فرآیند خطرناک «عادیسازی منکر» است، یعنی پدیدهای که پیشتر با دیده انکار و تقبیح نگریسته میشد، اکنون به مرحلهای رسیده که در حال پذیرش اجتماعی است و بهنوعی در گفتمان عمومی جامعه، تبدیل به امری «معمول» و بعضاً حتی «موجه» میشود، هرچند این اتفاق هنوز بهصورت کامل تحقق نیافته و ریشههای تاریخی تمدنی و غنای فرهنگی جامعه ما در برابر آن مقاوت میکند اما خطر آن بزرگ و قابل تامل است.
معاون پژوهشی مؤسسه امام خمینی(ره) اذعان کرد: کار فرهنگی در خلأ الزام و پشتوانه قانونی، نهتنها اثربخش نیست بلکه در بسیاری موارد از پیش شکستخورده خواهد بود که این دو مقوله باید همافزا و مکمل یکدیگر باشند. یعنی هم الزام قانونی با ضمانت اجرا و هم کار فرهنگی با محتوای اقناعی.
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره) با تأکید بر ضرورت برنامهریزی دقیق برای اعمال قانون افزود: الزام قانونی اگرچه ممکن است در نحوه اجرا و اعلام، تابع اقتضائات زمانی باشد، اما اصل آن هیچگاه قابل انکار نیست بهویژه در شرایطی که هدایتگران جریانهای کشف حجاب مأموریتمحور هستند و از حمایتهای مالی و فکری مراکز خاص داخلی و خارجی بهرهمندند. بدیهی است در مورد این افرادی که با انگیزههای مختلف مذهبی، اقتصادی و سیاسی، مروج بدحجابی هستند نمیتوان کار فرهنگی کرد بلکه باید با قاطعیت برخورد قانونی و جرمانگارانه را در مورد آنها در دستور کار قرار داد.
وی تصریح کرد: البته تبیین منشأ خارجی این پدیده را نیز نباید مورد غفلت قرار داد. این که دشمن در ایجاد و استمرار آن نقش دارد و برای آن هزینه میکند هم در فهم عمیق از این پدیده موثر است و هم در اقناع عمومی به منظور مقابله با آن.
معاون پژوهش موسسه امام خمینی(ره) گفت: همان طور که یک انرژی انباشته تحت تاثیر مشکلات داخلی و تبلیغات غربی در جامعه ایجاد شده بود و با فوت مهسا امینی تخلیه شد، در شرایط فعلی نیز در میان بدنه عمومی جامعه مخالفان کشف حجاب و برهنگی ایجاد شده است که میتواند در موقعیتی ویژه زمینه را برای محدود کردن سرایت این آسیب اجتماعی فراهم آورد. همان طور که وقوع رخدادهایی مانند جنگ ۱۲ روزه اخیر حملات رژیم صهیونیستی و اقرار نتانیاهو مبنی بر دفاع از جنبش زن زندگی آزادی و اغتشاش و ناامنی در ایران، نقش دشمن در این پدیده را روشن ساخت و زمینه را برای افول آن فراهم آورد.
نسبت میان عفاف و حجاب در هندسه فرهنگی جامعه اسلامی
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره) تصریح کرد: در نسبتسنجی میان مفاهیم عفاف و حجاب، مباحث نظری فراوانی وجود دارد و برخی حجاب را صرفاً بهعنوان یکی از مصادیق عفاف دانستهاند که از این منظر هرگونه ضعف یا نقصان در عرصه حجاب به ضرورت، عفاف را نیز با چالش مواجه میسازد و با این حال، آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است توجه توأمان به دو ساحت ظاهری و باطنی رفتار فردی و جمعی است، چرا که گاه در تحلیل کنشها به نیت و انگیزه افراد بازمیگردیم و گاه صرفاً به نمود رفتاری و آثار بیرونی آن.
وی افزود: از منظر جامعهشناختی «ظاهر جامعه» بهعنوان عرصه بروز هنجارها نقش تعیینکنندهای در شکلگیری ادراکات اجتماعی از صلاح و یا فساد دارد. برای تبیین بهتر این نسبت، میتوان وضعیت فرهنگی، اخلاقی، مذهبی و فقهی جامعه را در قالب یک ساختار سلسلهمراتبی و طیفی در نظر گرفت که در یکسوی طیف، مدینه فاضلهای قرار دارد که هم حجاب و هم عفاف در آن در بالاترین سطح حضور دارند و در سوی دیگر جامعهای فاقد هر دو و در میانه این دو قطب، وضعیتهایی قابل تصور است که در آن یا عفاف دچار خدشه شده اما حجاب همچنان باقی است، یا برعکس حجاب تضعیف شده اما مؤلفههایی از عفت در سلوک اجتماعی حفظ شدهاند. بر این اساس نباید کشف حجاب را با بی عفتی مساوی شمرد و به افراد مکشفه برچسب زد و آنها را طرد کرد و البته این به معنای مجاز شمردن حضور آنها در همه اماکن مذهبی و مناسبتهای خاص است که خود موجب ساختارشکنی و قبح زدایی و ترویج منکرات خواهد شد.
وی در ادامه سخنان خود به تبیین نسبت حجاب و سیاست پرداخت و گفت: یکی از پرسشهای اساسی در گفتمان امروز فرهنگی این است که آیا میتوان حجاب را صرفاً امری فردی و ناظر به ساحت شریعت دانست یا آنکه این پدیده واجد ابعاد اجتماعی و سیاسی نیز هست؟ پاسخ رهبر معظم انقلاب به این مسئله، پاسخی راهبردی و دقیق است؛ کشف حجاب هم حرام شرعی است و هم حرام سیاسی.
معاون پژوهش موسسه امام خمینی(ره) ادامه داد: حرام سیاسی به این معناست که حتی اگر فردی هیچگونه اعتقادی به وجوب شرعی حجاب نداشته باشد، و حتی اگر به آخرت، معاد، پاداش و کیفر الهی باور نداشته باشد، از حیث سیاسی بر او واجب است که رعایت حجاب کند، چرا که کشف حجاب در شرایط فعلی، ظرفیتی راهبردی در اختیار دشمنان ملت ایران قرار میدهد.
مسئله حجاب به یک مسئله ملی و هویتی بدل شده است
وی افزود: امروز، مسأله حجاب صرفاً موضوعی دینی نیست بلکه به یک مسئله ملی و هویتی بدل شده است و فردی که نسبت به سرنوشت کشور خود دغدغه دارد، نسبت به حفظ کیان ملی و استقلال فرهنگی حساس است، حتی اگر دیندار نباشد، نمیتواند نسبت به آثار سیاسی و اجتماعی کشف حجاب بیتفاوت باشد.
حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمیپور تصریح کرد: اتفاقاتی مانند اغتشاشات سال ۱۴۰۱ به خوبی نشان داد که دشمنانی همچون رژیم صهیونیستی با بهرهبرداری از گفتمانهای برساختهای نظیر «زن، زندگی، آزادی»، میکوشند از مسئله حجاب بهعنوان یک ابزار برای بیثباتسازی جامعه و تضعیف سرمایه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی استفاده کنند، آنها کشف حجاب را نه بهعنوان یک کنش فردی، بلکه بهمثابه یک ابزار در جنگ شناختی و پروژه فروپاشی نرم اجتماعی طراحی کردهاند.
حجاب با سیاست گره خورده است
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره) با تحلیل روند تاریخی نسبت میان حجاب و سیاست گفت: در طول تاریخ، حجاب همواره واجد بار نمادین و هویتی بوده و با سیاست گره خورده است، اما در شرایط کنونی، این پیوند به سطح تازهای رسیده است و امروز دشمنان ایران اسلامی حتی اگر دشمنان دین نباشند نمیتوانند با ایرانی مقتدر، مستقل و پیشرفته کنار بیایند و از همین رو، آنها پروژه کشف حجاب را بهعنوان بخشی از استراتژی تضعیف ساختاری ملت ایران پیگیری و ترویج میکنند.
وی تأکید کرد: در چنین شرایطی کسی که عِرق ملی و احساس مسئولیت اجتماعی دارد ولو اینکه التزام دینی نداشته باشد نمیتواند نسبت به پروژه کشف حجاب بیتفاوت باشد و این مسئله دیگر صرفاً موضوعی دینی یا شرعی نیست بلکه به سطحی فرافرقهای، فرااعتقادی و تماماً ملی ارتقا یافته است.
نظر شما