اگرچه قیمت پایین و ارزان هندوانه حلاوت تناول آن را برای مصرفکنندگان بیشتر کرده، اما در آن روی سکه به ضرر تولیدکننده تمام شده است.
با یک حساب سرانگشتی میتوان فهمید هندوانهای که با حساب دستمزد کارگر برای جمعآوری، هزینه حمل و نقل و سود دلالان در بازار به قیمت کیلویی ۸ هزار تومان در خردهفروشیها عرضه میشود در نهایت سر مزرعه کیلویی ۲ زار هم نمیارزد!
توپ در زمین کشاورزان
در حالی که هندوانهکاران کشور به ویژه اردبیل به دنبال بازاری برای فروش هستند و محصو ل خود را کیلویی ۲هزار تومان چوب حراج زده اند اما مسئولان جهاد کشاورزی توپ را در زمین آنها انداخته و مدعی هستند کشاورزان الگوی کشت را رعایت نکردهاند!
متأسفانه ۹۰۰ هکتار از اراضی شمال استان اردبیل به ویژه اراضی مستعد در پایاب سد خداآفرین به کشت این محصول اختصاص یافته که حالا به دلیل نبود بازارهای صادراتی بدون مشتری مانده است.
گفتمان اشتباه
برای تولید یک کیلوگرم هندوانه در ایران ۲۸۶ لیتر آب مصرف میشود که البته در یکی دو سال اخیر به دلیل استفاده از کشت پلاستیک و کاهش تبخیر، این رقم تا ۱۵۰ لیتر آب به ازای تولید هر کیلو هندوانه کاهش یافته است.
در حالی که در رسانهها و گفتمان عمومی در چند سال گذشته چنین وانمود کردهاند که کاشت هندوانه به دلیل مصرف آب بیش از حد اشتباه است و باید از آن جلوگیری کرد اما گزارشهای سازمان تحقیقات کشاورزی نشان میدهد متوسط نیاز خالص آبیاری هندوانه برابر با ۴هزار و ۳۸۶ مترمکعب در هکتار است که از متوسط نیاز سیب، گوجهفرنگی و سبزیجات کمتر و تقریباً مشابه سیبزمینی است.
بر همین اساس از نظر نیاز خالص آبیاری، گفتمان غالب مبنی بر مصرف بالای آب در کشت هندوانه صحت ندارد و مصرف آب هندوانه نظیر تعدادی از سایر محصولات متداول کشت و حتی گاه کمتر از آن است.
گفتنی است از آنجایی که ۱۰ درصد از هندوانه تولیدی کشور صادر میشود، کشاورزان برای کشت این محصول راغب هستند، همچنین این محصول در داخل کشور هم متقاضی بالایی دارد. از طرفی چون اراضی زیر کشت هندوانه مناسب برای کشت سایر محصولات نبوده و عموماً شور و رملی است، کشاورز از راه کشت این محصول امرار معاش میکند و باید دید اقتصادی جامع به مسئله کشت محصولات داشته باشیم. اگر محصولی آبدار باشد، لزوماً به معنی نیاز آبی بالای آن نیست.
محصولی که تولید نهایی آن خشک است (مانند غلات و حبوبات) به معنی این است که کم و بیش همه آب مصرفی آن صرف تبخیر و تعرق شده و به هوا رفته و تناژ محصول تولیدی، تنها ماده خشک را شامل میشود.
نبود سیاست تنظیم بازار
دولتمردان در جهاد کشاورزی در حالی خود را مبرا از دخالت و کمک به کشاورزان میدانند که در واقع مفهوم تنظیم بازار در قوانین دولتی به معنای نوعی مداخله دولت در بازار تعریف شده و شامل مجموعهای از مقررات و سیاستهایی است که برای حمایت از عوامل اصلی بازار شامل تولیدکننده و مصرفکننده و برای کنترل متغیرهای اصلی بازار از جمله مقدار و قیمت توسط دولت اعمال میشود.
متأسفانه در ایران برایند سیاستهای تنظیم بازار به نفع مصرفکننده بوده و دولتها با هدف دسترسی مصرفکنندگان به غذای ارزانقیمت، با سرکوب قیمت محصولات کشاورزی و دخالت در قیمتگذاری، به نوعی مالیات پنهان نیز از تولیدکنندگان بخش کشاورزی دریافت میکنند.این در حالی است که در ماده۷ سیاستهای کلان نظام در بخش کشاورزی به حمایت مؤثر از ساماندهی فرایند تولید و اصلاح نظام بازار محصولات کشاورزی با هدف بهبود رابطه مبادله با سایر بخشها، افزایش بهرهوری، کاهش هزینههای تولید و رعایت قیمت تمام شده محصولات اساسی به صراحت تأکید شده است.متأسفانه به دلیل ساختار نامناسب نظام بازار محصولات کشاورزی فاصله زیادی میان قیمت سر مزرعه و بازار مصرف دیده میشود که هیچ یک از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان از آن منتفع نمیشوند، بلکه این وضعیت موجب ضعف روزافزون اقتصادی تولیدکنندگان و تقویت ساختار واسطهگری شده است.
نظر شما