خسرو رفیعی درباره بحران کمبود آب و خشکسالی ایران اظهار کرد: با توجه به سابقه خشکسالی در ایران که از دیرباز وجود داشته است و هر چند سال یکبار خشکسالی داشتیم، در دوره خشکسالی بارش کاهش و دما افزایش پیدا می کند. مصرف و انتقال آب در مکانی است که مردم ساکن می شود و مردم به دلیل وجود آب در محلی جمع می شوند و بعد از مدتی آن منطقه دچار خشکسالی شده و مجددا مردم به محل دیگری که در آن رودخانه وآب وجود دارد، نقل مکان می کنند. این چرخه آب ، مردم و خشکسالی بیش از ۳ هزار سال است که در کشور ما جریان دارد.
این کارشناس خاطرنشان کرد: نخستین کنفرانس بینالمللی صرفهجویی آب در سال ۱۳۶۳ در زمان وزارت آقای غفوری در وزارت نیرو برگزار شد و با این حال، بحران ادامه یافت. سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۶۶ با بارش برف شرایط بهتر شد اما در سال ۱۳۶۹ با اوج کمبود آب مواجه شدیم. در سال ۱۳۷۰ دقیقاً وضعیتی مشابه امروز داشتیم؛ سه سد اطراف تهران از جمله سد کرج ،سد لتیان بی آب شده بود.
رفیعی با بیان اینکه نباید خشکسالی را فقط در تهران ببینیم و باید به خشکسالی نگاه کلی تری داشته باشیم، تصریح کرد: سد لار دارای ظرفیت یک میلیارد متر مکعبی است اما تاکنون بیش از ۴۰۰ میلیون مکعب آب در خود به دلیل فرار آب نداشته است که امروز برای فرار آب پمپاژهایی قرار داده شده که آب را به سمت سدهای ماملو و نمرود هدایت می کند.
وی با بیان اینکه در تهران سد کرج، طالقان، لتیان، لار، ماملو و نمرود را داریم، ادامه داد: همه منابع آبی اطراف تهران برای تامین آب شهر تهران به کار گرفته شده که برنامه ریزی درستی نیست و به محیط زیست، کشاورزی و مناطق دیگر آسیب می زند. از سال ۱۳۶۹ ما با بحران مواجه بودیم و اگر در دی سال ۱۳۷۰ برف سنگین در تهران نمیبارید، قطعاً مردم دچار مشکلات جدیتری میشدند.
رفیعی تأکید کرد: ما ایرانیها فراموشکاریم؛ همان سال با برفی که آمد، نجات پیدا کردیم اما خیلی زود فراموش کردیم و حالا دوباره در شرایط مشابهی هستیم.
رفیعی در پاسخ به اینکه کمبود آب بخاطر مصرف نادرست مردم است یا عملکرد مسئولان اظهار کرد: متأسفانه ما با مشکل فراموشکاری مواجه هستیم. یکی از دلایل اصلی وضعیت امروز این است که برنامهریزان زیرساختهای لازم را برای پیشبینی تهدیدها فراهم نکردند یا اساساً درک درستی از نزدیک بودن این تهدید نداشتند.
وی ادامه داد: سدسازی صورت گرفت، اما این سدسازی منجر به خشکسالی در بسیاری از نقاط دیگر شد. مدیریت بهرهبرداری از سدها کنار گذاشته شد و هیچگاه تجربهاندوزی در زمینه نزدیک شدن به بحران انجام نگرفت. هشدارهایی که من و بسیاری از کارشناسان حوزه آب در آن زمان دادیم، جدی گرفته نشد و بهجای تمرکز بر اصلیترین مایع حیات در زیست شهری و روستایی کشور، توجهها به امور دیگری معطوف شد.
رفیعی افزود: بخش اعظم مسئولان یا کسانی که باید اقدام میکردند، اصلاً ارتباطی با حوزه آب نداشتند و با جابهجایی مداوم مدیران و مسئولان روبهرو بودیم.
وی با بیان اینکه از سال ۷۰ نحوه صرفه جویی آب در رسانه های جمعی و در کتاب های درسی عنوان شده است، خاطرنشان کرد: سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی بسته ای را درخصوص روش های صرفه جویی آب آماده کرده بود که این بسته از کالیفرنیا بود و برای مردم ما ترجمه شده بود؛ این بسته به صورت برشور و پوستر اطلاع رسانی شدو نحوه صرفه جویی در زمینه های آبیاری فضای سبز، حمام به مردم گفته شد و وارد کتاب های درسی شد.
این کارشناس عنوان کرد: در زمینه کمبود آب تقصیر کاملاً متوجه مدیریت و برعهده مسئولان است و هیچ ارتباطی به مردم ندارد. مردم هر کاری که باید بکنند، سالهاست انجام دادهاند.
وی گفت: اگر به همین تهران نگاه کنیم، روزگاری جمعیتش حدود ۳ میلیون نفر بود و در همان زمان نیز با بحران آب روبهرو بودیم. امروز جمعیت تهران و اطراف آن بیش از ۲۰ میلیون نفر است. آبرسانی به این جمعیت عظیم مسئول و تدبیر میخواهد.
وی افزود: ایران ما دارای مناطق وسیعی مانند کویر لوت، کویر نمک و سایر مناطق بیابانی است که عملاً امکان سکونت، کشاورزی یا فعالیت صنعتی در آنها وجود ندارد. حتی اگر در این کویرها بتوان نیروگاه خورشیدی ایجاد کرد، باز هم مساحت عظیمی از کشور بلااستفاده خواهد بود. این کویرها بیش از ۵۰ درصد از مساحت ایران را اشغال کردهاند.
رفیعی ادامه داد: بنابراین نباید فریب عدد یک میلیون و ۶۴۸ هزار کیلومتر مربع را بخوریم. ما فقط چند منطقه برای زندگی و توسعه داریم: شمال کشور، سواحل دریای عمان و خلیج فارس و بقیه کشور بهصورت واقعی، خشک است. این واقعیت را درک نمیکنیم و بهجای آن فشار را به مردم وارد میکنیم.
این کارشناس اظهار کرد: فکر میکنید امروز مصرف آب تهران چقدر است؟ رقمی بین ۳ تا ۳.۵ میلیون متر مکعب در روز. این عدد در سال ۱۳۸۰ چهقدر بود؟ حدود ۳ میلیون متر مکعب در اوج مصرف. یعنی با وجود افزایش چشمگیر جمعیت، مردم صرفهجویی کردهاند و مردم همراهی کردهاند، مردم گوش دادهاند.
وی گفت: شما از یک شهروند ساکن در ساختمانی چهار طبقه در جنوب تهران، که حتی آسانسور هم ندارد، چه میزان انتظار صرفهجویی دارید؟ آیا همه مردم تهران ساکن ویلاهای شمال شهر با استخر و جکوزی هستند؟ بیش از چهارپنجم مردم تهران این نوع رفاه را ندارند و در آپارتمانهایی کوچک و ساده زندگی میکنند که شاید حتی هفتهای یکبار هم نتوانند حمام کنند.
وی تأکید کرد: پس مقصر مسئولانی هستند که برای تأمین آب چارهاندیشی نکردند و بیهوده و بدون برنامهریزی، اجازه دادند جمعیت تهران بهشدت افزایش یابد. این درست است که در کشور ما حدود ۸۰ درصد آب صرف بخش کشاورزی میشود، اما در تهران نه کشاورزی داریم، نه صنعت سنگینی مانند فولاد مبارکه، ذوبآهن یا پالایشگاههای بزرگ.
وی ادامه داد: در تهران، تقریباً تمام آب برای مصرف شرب است. اما متأسفانه برای همین شرب هم از هر حوزه آبی برداشت کردهایم. دشت قزوین در حال نابودی و دشت ورامین، گرمسار و اطراف شهریار را نابود کردهایم. همه اینها برای این است که آب به تهران برسد و مشکل مسئولان است که نتوانستند برای تامین آب تهران برنامه ریزی کنند. مسئله آب تنها برعهده وزارت نیرو نیست بلکه مربوط به همه بخش ها است.
نظر شما