کشتی‌ها یکی پس از دیگری به فهرست اهداف اضافه می‌شوند؛ نه به‌خاطر پرچمشان، نه به‌خاطر مسیرشان، بلکه تنها به‌دلیل آنکه بناست با بنادر اسرائیل دادوستد کنند.

یمن؛ نسخه استیصال اسرائیل
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

معیار تنها یک چیز است: مشارکت در تداوم حیات اقتصادی رژیمی که در غزه می‌کشد و جهان در برابرش سکوت کرده است.
حالا مرحله چهارم محاصره دریایی، با صدای یحیی سریع آغاز شده؛ بیانیه‌ای که نه از پشت عینک سیاست، بلکه از سنگر مقاومت صادر شده است. اعلامی واضح و بی‌پرده از تصمیمی استراتژیک؛ هر شرکتی که به هر شکل با بنادر اسرائیل همکاری کند، هدف نظامی ماست. این نه تهدیدی تبلیغاتی، بلکه تعهدی عقیدتی است؛ اقدامی که به‌زبان سردار یمنی «نه برای قدرت‌نمایی، که یک وظیفه دینی، اخلاقی و انسانی» است.
در پی این بیانیه حالا باید گفت ابعاد محاصره دریایی وارد مرحله‌ای بی‌سابقه شده است. براساس اعلام رسمی، اکنون شماری از بزرگ‌ترین شرکت‌های کشتیرانی جهان به‌طور مستقیم در معرض تهدید قرار گرفته‌اند: MSC با بیش از ۹۰۰ کشتی، Maerskدانمارک با بیش از ۷۰۰ کشتی، CMA CGM فرانسه با حدود ۶۶۰ کشتی، COSCO چین با حدود ۵۱۹ کشتی، Hapag-Lloyd آلمان با تقریباً ۳۰۰ کشتی،ONE ژاپن با حدود ۲۵۷ کشتی وEvergreen تایوان با نزدیک به ۲۵۶ کشتی. در مجموع حالا بیش از ۴هزارو۶۰۰ کشتی در صورت ادامه همکاری شرکت‌های مادرشان با بنادر اسرائیل، به‌طور بالقوه در معرض هدف قرار گرفتن هستند و این یعنی افزایش تنش در سطح امنیت تجارت دریایی و فشار فزاینده‌ بر شرکت‌ها و دولت‌های همکار با رژیم صهیونیستی.
با این تفسیر حال که قرار است ضرب‌آهنگ منظم موشک‌ها و پهپادها از دریای سرخ نیز فراتر برود، یک پرسش ساده اما بنیادین به‌وجود می‌آید: چرا مردمی که خود در محاصره‌اند، برای شکستن محاصره غزه چنین می‌جنگند؟ چرا کسانی که سال‌ها زیر بمباران بوده‌اند، حالا کمر به محاصره‌ دریایی اسرائیل بسته‌اند؟ در جهانی که سود و مصلحت بر هر چیز می‌چربد، این مردم چگونه چنین بی‌ملاحظه، چنین بی‌محابا و چنین مؤمنانه دست به کار شده‌اند؟ این بیانیه شاید بهانه خوبی باشد تا در جست‌وجوی پاسخی واقع‌بینانه به آن باشیم.

خبری از بازی سود و زیان نیست

بد نیست در نگاه اول، نگاه صهیونیست‌ها را درخصوص پایمردی یمنی‌ها در این قضیه مورد مداقه قرار دهیم. چندی پیش بود که روزنامه «معاریو» در گزارشی با اذعان به ناتوانی ارتش رژیم اشغالگر و البته آمریکا برای متوقف کردن عملیات‌های نظامی ارتش یمن علیه تجارت دریایی صهیونیست‌ها گفت: دلیل توقف‌ناپذیری انصارالله این است که «حوثی‌ها انگیزه‌های ایدئولوژیک دارند و محاسبات سود و زیان در مقایسه با این انگیزه‌شان جایی ندارد» و همین مسئله است که سبب شده «در حوزه دریایی، هیچ راه‌حلی برای توقف عملیات‌های یمن پیدا نشود». درواقع آنچه صهیونیست‌ها را مستأصل کرده این است با بازیگری روبه‌رو شده‌اند که هیچ نقطه ضعفی برای اعمال بازدارندگی علیه او وجود ندارد. نه تهدید نظامی، نه حمله مشترک آمریکا و بریتانیا و نه فشارهای سیاسی؛ هیچ‌یک نتوانسته کوچک‌ترین خللی در اراده یمنی‌ها برای حمایت از غزه ایجاد کند.

بازدارندگی با مجازات؛ جدی می‌فرمایید؟

به جز صهیونیست‌ها، اندیشکده‌ها و رسانه‌های غربی نیز بارها از شکست سیاست‌های بازدارندگی علیه یمنی‌ها سخن گفته و تأکید می‌کنند دیگر نمی‌توان به یمنی‌ها به چشم یک بازو و نیروی نیابتی برای ایران نگاه کرد. آندریاس کریگ، کارشناس مسائل خاورمیانه در گفت‌وگو با شبکه فرانس۲۴ در پاسخ به پرسشی مشابه گفته بود: «آنچه در سال‌های اخیر به واسطه جنگ سعودی دیدیم این است که حوثی‌ها نسبت به بازدارنگی از طریق مجازات منعطف نیستند و معمولاً به جای فشار و تغییر رفتار، این مجازات، آن‌ها را جسورتر می‌کند. شاید تجهیزات همان‌طور که ترامپ می‌گوید از طریق ایران به یمن رسیده باشد ولی حوثی‌ها بازیگران یمنی هستند، بین عموم مردم جایگاه دارند و وابستگی‌شان به ایران حیاتی نیست و جایگاه و آزادی عمل خودشان را دارند. روی همین حساب هم است که می‌بینیم حتی حمله به ایران نیز هیچ تأثیری بر شکل عملیات حوثی‌ها در تنگه باب‌المندب نداشته و نخواهد داشت».

جایگاه فلسطین در اندیشه رهبر انصارالله

نقطه تمایز جنبش انصارالله با سایر گروه‌های منطقه‌ای، ریشه‌ عمیق ایدئولوژیک آن در اندیشه شهید سیدحسین بدرالدین حوثی است؛ رهبر شهیدی که پشتیبانی از فلسطین را نه یک موضع سیاسی یا قومیتی، بلکه «تکلیف الهی» می‌دانست. او که شدیداً متأثر از دیدگاه‌های امام خمینی(ره) بود، روز قدس را تنها نماد همبستگی نمی‌دانست؛ بلکه تمرینی برای جهاد، دعوتی برای بیداری امت و صحنه‌ای برای مقاومت در برابر تحقیر تاریخی مسلمانان می‌دانست. این شهید به‌وضوح اعلام کرده بود «آزادی قدس، شرط بیداری امت» است و حتی اگر برخی فلسطینیان از این مسیر عدول کنند، مسئولیت تاریخی از دوش مسلمانان برداشته نمی‌شود. بر همین اساس، انصارالله نه‌تنها به نیابت از فلسطین نمی‌جنگد، بلکه فلسطین را سنگر اول جنگ تاریخی اسلام با کفر جهانی می‌داند.

از تراث زیدی غافل نشوید

در اینجا باید نگاهی عمیق‌تر به بستر مذهبی این مقاومت نیز افکند؛ یعنی آموزه‌های زیدی که در یمن ریشه‌دار است. برخلاف برخی مذاهب دیگر، در زیدیه «امام» کسی است که علیه ظلم قیام کند؛ نه صرفاً از تبار خاصی باشد. امامت در نگاه زیدی یک مسئولیت انقلابی است، نه مقام دینی موروثی. از این‌رو، رویارویی با اسرائیل در منطق زیدی، صرفاً یک عملیات نظامی نیست، بلکه نوعی «اثبات مشروعیت الهی» است. مبارزه با رژیم صهیونیستی، به‌مثابه مبارزه با مصداق ظلم آشکار و تداوم راه امامان قیام‌گر، به‌ویژه امام حسین(ع) است. به همین دلیل، مقاومت یمن را باید در چارچوب «منطق عاشورا» تحلیل کرد؛ مقاومتی که پیروزی را نه در فتح زمینی، بلکه در حفظ کرامت الهی و ایستادگی در برابر باطل می‌بیند.

نیروی نیابتی وجدان بشری

خلاصه اینکه در دورانی که بسیاری از حکام عرب در برابر جنایات رژیم صهیونیستی لب فروبسته‌اند و حتی برخی با آن رژیم دست دوستی داده‌اند، مردمانی از صنعا تا صعده، از تعز تا الحدیده، بی‌محابا ایستاده‌اند. آن‌ها جنگ را به آب‌ها کشانده‌اند، چون خفه‌شدن غزه در خشکی را تاب نمی‌آورند. یمنی‌ها با دست خالی و دل پر، به نیابت از وجدان بشری، به نیابت از امت اسلامی، به نیابت از حقیقتی فراموش‌شده، دست در آتش نهاده‌اند تا بلکه نفس‌های نیمه‌جان غزه، اندکی هوای رهایی استنشاق کند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha