در بستر شرایط اقتصادی کشور و نیاز مبرم به توسعه پایدار و تسریع در پیشرفت زیرساختهای کلیدی، یکی از مهمترین چالشها تامین مالی پایدار و جذاب برای پروژههای بزرگ و حیاتی است. بدون شک، توسعه زیرساختهایی مانند پتروپالایشگاهها، معادن، پارکهای شیمیایی و زنجیره ارزش اقتصادی، نیازمند جذب سرمایههای عظیم و پایدار است که این امر تنها از مسیر جلب اعتماد و مشارکت مردم و بخش خصوصی ممکن خواهد بود.
یکی از اصلیترین موانع پیش روی توسعه پروژههای بزرگ اقتصادی، عدم اطمینان سرمایهگذاران خرد و حتی نهادی نسبت به بازده و امنیت سرمایهگذاری در این پروژههاست. در شرایطی که مردم به دلیل عدم وجود سازوکارهای تضمینکننده، ریسکهای بالای سرمایهگذاری را نمیپذیرند، حجم قابل توجهی از منابع بالقوه مالی کشور به دلیل نداشتن بستر مناسب، جذب اقتصاد مولد نمیشود و در نهایت به سمت بازارهای غیرمولد یا سرمایهگذاریهای پرریسک و غیرتولیدی میرود.
از این منظر، ایجاد سازوکاری که علاوه بر شفافیت، تضمین اصل سرمایه و سود معقول و بالاتر از سود بانکی را به سرمایهگذار خرد ارائه دهد، مهمترین پیششرط برای جلب اعتماد عمومی و افزایش مشارکت آنان در پروژههای اقتصادی زیرساختی است. این امر به ویژه در پروژههای طولانیمدت که دوره بازگشت سرمایه طولانی دارند، حیاتی است. در این چارچوب، مدل تامین مالی مبتنی بر شرکت سهام عام پروژه با تضمین اصل و کف سود سرمایهگذاری، به عنوان راهکاری نوین، کاربردی و کلیدی میتواند نقشی بیبدیل در تحقق اهداف توسعهای کشور ایفا کند.
مدل شرکت سهام عام پروژه ساختاری است که در آن، یک شرکت سهامی عام با هدف تامین مالی و اجرای پروژههای بزرگ زیرساختی تشکیل میشود. این شرکت سهام خود را در دو قالب سهام ممتاز سودی و سهام ممتاز مدیریتی منتشر میکند که هر یک نقش و جایگاه خاصی در این سازوکار دارند. سهام ممتاز سودی به نوعی از سهام گفته میشود که به مردم عادی فروخته میشود و مهمترین ویژگی آن تضمین اصل سرمایه و سود سالیانه کف، معمولاً بالاتر از سود بانکی، است. به عبارت دیگر، سرمایهگذار خرد که این سهام را خریداری میکند، ریسک اصلی سرمایه خود را کاهش داده و به نوعی از امنیت مالی برخوردار میشود. در مقابل سهام ممتاز سودی، سهام ممتاز مدیریتی قرار دارد که این سهام به پیمانکاران واجد صلاحیت و دارای سابقه حرفهای واگذار میشود. این سهمها مسئولیت مدیریت پروژه و تضمین پرداخت اصل و سود سهام ممتاز سودی را بر عهده دارند. نکته مهم آن است که پیمانکار میتواند با آورده نقدی کمتر از ۲۰ درصد کل سرمایه پروژه، سهام مدیریتی را در اختیار گرفته و عملاً مدیریت و اجرای پروژه را به عهده گیرد.
این سازوکار موجب میشود که از یک سو سرمایهگذاران خرد با ریسک پایین وارد پروژه شوند و از سوی دیگر پیمانکاران توانمند با آورده کمتر بتوانند مدیریت پروژه را در دست بگیرند و با منابع مالی جذب شده از مردم پروژه را به پیش برند. علاوه بر این، پیمانکاران موظفاند اصل و سود سهامداران خرد را با داراییها و منابع خود تضمین کنند که این امر تضمین مضاعفی برای سرمایهگذاران محسوب میشود.
بنابراین بسترسازی برای سرمایهگذاری مردم در توسعه زیرساختی و ابرپیشرانهای اقتصادی کشور از طریق تضمین اصل و کف سود سهام ذیل مدل تامین مالی شرکت سهامی عام پروژه از مهمترین نیازهای فعلی کشور است که در آن کشور میتواند با تکیه به سرمایه مردم، اعطای امتیازات توسط دولت و مدیریت ساخت پروژه توسط پیمانکاران توانمند، بازی برد برد در جهت توسعه اقتصادی کشور ایجاد کنند.
نظر شما