از جمله خانم سوزان مالونی در مقالهای که با عنوان «Iran’s Dangerous Desperation» در نشریه فارین افرز منتشر شد، تلاش کرده تصویری از «برتری قاطع» عملیات نظامی اسرائیل و آمریکا ارائه دهد. اما این روایت با حذف بسیاری از واقعیتهای میدانی، حقوقی و انسانی، بیشتر به یک بیانیه سیاسی شباهت دارد تا یک تحلیل بیطرفانه. با بررسی متن مقاله خانم سوزان مالونی میتوان هفت محور اصلی را بهعنوان پایههای روایت مقاله نقد کرد. هر یک از این محورها از منظر فنی، حقوقی، سیاسی یا رسانهای به شرح زیر قابل کنکاش هستند.
برجستهسازی موفقیت تجاوز نظامی به ایران
نویسنده مدعی است ایران باوجود هشدارها غافلگیر شد و نتوانست ارزیابی اطلاعاتی دقیقی داشته یا پاسخ سریعی ارائه دهد. این در حالی است که پاسخ قاطع ایران از روز چهارم آغاز شد. حملات موشکی ایران به مراکز حساس اسرائیل، ازجمله مرکز تحقیقات نظامی و اطلاعاتی وایزمن، نشاندهنده بازیابی سریع توان عملیاتی در شرایطی بود که کشور تحت حملات فیزیکی، سایبری، اطلاعاتی و روانی سنگینی قرار داشت.
اسرائیل مجبور شد بخش عمدهای از ذخایر موشکی خود را بهسرعت مصرف کند تا از گسترش پاسخ ایران جلوگیری کند، بهگونهای که تداوم جنگ برایش پرهزینه شد. برخلاف ادعای مقاله، این رژیم صهیونیستی بود که از طریق تماس با آمریکا و با استفاده از واسطهها، پیشنهاد توقف درگیری را مطرح کرد؛ ایران نیز از موضعی مستحکم و نه از موضع ضعف، این پیشنهاد را پذیرفت.
پاسخ بیاثر یا پرهزینه؟
نویسنده ادعا میکند حملات ایران به اسرائیل و پایگاههای آمریکا نمایشی، محدود و بیتأثیر بودند و نیروهای نیابتی نیز خنثی باقی ماندند. در مقابل سعی دارد عملیات اسرائیل و آمریکا را موفقیتی کمهزینه و قاطع نشان دهد، در حالی که واقعیتهای میدانی و نظامی چیز دیگری را بیان میکنند.
بر اساس گزارشهای رسمی و رسانههای آمریکایی، هزینههای این عملیات برای اسرائیل و آمریکا بسیار بیشتر از چیزی بود که مقاله اشاره کرده است. برای مثال شبکه سیانان گزارش داد آمریکا حدود ۱۵۰موشک رهگیر تاد شلیک کرد که معادل یکچهارم کل ذخایر جهانی این موشکهاست. وال استریت ژورنال هم اعلام کرد جایگزینی موشکهای تاد مصرفشده ۱.۵ تا ۲ میلیارد دلار هزینه دارد و بیش از یک سال زمان میبرد. با توجه به نرخ تولید سالانه ۱۰۰ موشک توسط شرکت لاکهید مارتین، بازسازی کامل ذخایر ممکن است سه تا هشت سال طول بکشد.
این دادهها نشان میدهد ادامه جنگ میتوانست اسرائیل را در موقعیت خطرناکی قرار دهد و این یکی از دلایل اصلی درخواست آتشبس از سوی آنها بود.
نقش تعیینکننده آمریکا در پایان دادن به جنگ
مقاله ادعا میکند آمریکا با مداخله دیپلماتیک و نظامی، آتشبس را برقرار و از گسترش بحران جلوگیری کرد. اما واقعیت این است این نتانیاهو بود که باتوجه به ضربات دریافتی در روزهای آخر جنگ و محقق نشدن پیشبینیها برای ایجاد شورشهای مردمی در ایران، در روز دوازدهم از ترامپ خواست ادامه جنگ، اسرائیل را در موضع ضعف قرار میدهد و بهتر است برای تجدید قوا و یافتن راههای جدید برای مقابله با ایران، جنگ را با کمک گرفتن از کشورهای واسط متوقف کند. بنابراین برخلاف تلاش نویسنده که میخواهد ترامپ را بانی آتشبس نشان دهد، او و نتانیاهو در عمل آتشافروز جنگ تحمیلی بودند و در آخر هم به دلیل نرسیدن به اهداف خود مجبور شدند عملیات را متوقف کنند.
سکوت شرکای راهبردی ایران؛ بیعملی روسیه و چین
نویسنده معتقد است مسکو و پکن تنها به محکومیتهای لفظی اکتفا کردند و ایران در صحنه جهانی منزوی شد. هرچند روسیه و چین در بحرانهای تاکتیکی به نفع سایر کشورها بهصورت مستقیم مداخله نمیکنند، اما در جلسات شورای امنیت که به پیشنهاد آنها برگزار شد، با تمام ابزارهای دیپلماتیک از موضع ایران حمایت کردند. ایران نیز هرگز انتظار حمایت نظامی از سوی دیگران را نداشت، چرا که سیاست مستقل این کشور پس از انقلاب، دوری از هرگونه وابستگی نظامی و امنیتی به قدرتهای خارجی بوده است.
سانسور تاریخ؛ حذف عامدانه تجربه موفق برجام
نویسنده در مرور سابقه فعالیتهای هستهای ایران، عامدانه از اشاره به توافق برجام خودداری کرده است، در حالیکه ایران با پذیرش این توافق در سال ۲۰۱۵، متعهد شد هرگز به دنبال سلاح هستهای نرود.
از ژانویه ۲۰۱۶ تا می ۲۰۱۸، آژانس بینالمللی انرژی اتمی ۱۵ گزارش رسمی منتشر کرد که همگی تأکید داشتند ایران به تعهدات خود پایبند بوده است. با این حال، آن که به این توافق پشت پا زد، آمریکا بود که در سال ۲۰۱۸ یکجانبه از آن خارج شد. حذف این حقایق، تحلیل مقاله را از دقت علمی و بیطرفی خارج کرده و آن را به روایتی سیاسی و جهتدار تبدیل میکند.
حذف غیرنظامیان از روایت جنگ؛ بیاعتنایی به قربانیان انسانی
مقاله با تأکید بر گستردگی حملات اسرائیل و آمریکا که به گفته نویسنده ۲۷ استان از ۳۱ استان ایران را دربرگرفت، سعی دارد موفقیت نظامی این عملیات را بزرگنمایی کند اما از هزینههای انسانی این حملات هیچ سخنی به میان نمیآورد.
بر اساس حقوق بینالملل بشردوستانه (IHL)، حمله به اهداف غیرنظامی یا اقداماتی که منجر به تلفات گسترده غیرنظامیان شود، جنایت جنگی محسوب میشود. نادیده گرفتن این فجایع، نهتنها مشروعیت روایت نویسنده را زیرسؤال میبرد، بلکه به عادیسازی ترور غیرنظامیان دامن میزند.
۱۹ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۶:۳۶
کد خبر: ۱۰۸۷۶۷۹
در ژوئن ۲۰۲۵، تجاوز نظامی از سوی اسرائیل و آمریکا علیه ایران صورت گرفت؛ حملاتی که واکنشهای متعددی را در سطح بینالمللی برانگیخت.

زمان مطالعه: ۴ دقیقه
منبع: روزنامه قدس
نظر شما